زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

زباله، پول، مافیا


محیط زیست از نظر بعضی یک مشکل است که باید راه حلی برای آن یافت و از نظر برخی دیگر ثروتی است که باید از آن استفاده کرد. برخی محیط زیست را طبیعتی می دانند که باید از آن حمایت کرد و گروهی دیگر آن را محیط زندگی می دانند که در آن پرورش می یابیم. همه اینها به این خلاصه می شود که محیط زیست مجموعه یی است از نظام های طبیعی و اجتماعی که انسان و دیگر موجودات در آن زندگی می کنند.با پدید آمدن بحران محیط زیست در اوایل دهه ۷۰ قرن گذشته، تربیت زیست محیطی به عنوان یک جهت گیری تربیتی جهانی و به عنوان عکس العملی در برابر این بحران نمود یافت. اما پیش از اینکه درباره تربیت زیست محیطی سخنی بگوییم، باید به مشکلات امروز محیط زیست نظری بیفکنیم؛ پدیده یی که امروزه محیط زیست جهانی با آن دست به گریبان است، پدیده تغییرات آب و هوایی است. سخن گفتن درباره گسترش بیابان ها، گرم شدن زمین و پیامدهای خطرناک آن بر زندگی امروز و فردای ما، همه و همه ارتباط دارد با پدیده تغییرات آب و هوایی که نتیجه یی است از فعالیت های بشری که از ابتدای دوره صنعتی شدن آغاز شده است. این گونه بود که بسیاری از سازمان ها و هیات ها تاسیس شد تا بار آگاه سازی مردم از خطر آلودگی ها و پیامدهای آن را بر دوش بکشند.

موضوع حفاظت محیط زیست برای جوامع یا افرادی از جامعه که فقر فرهنگی دارند، موضوعی جداگانه قلمداد می شود و از دیدگاه چنین افرادی حفاظت از حیات وحش محدود به فعالیت ادارات و یا سازمان های دولتی است.بسیاری از عوامل می تواند حفاظت حیات وحش را تحت تأثیر قرار دهد، مهم ترین موضوعی که می توان به آن اشاره کرد، فرهنگ جامعه است. تأثیر فرهنگ جامعه روی حیات وحش را می توان از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داد. به طور کلی فرهنگ جامعه رابطه مستقیمی با حیات وحش دارد. هرچه فرهنگ جامعه غنی تر باشد، حفظ حیات وحش نیز راحت تر خواهد بود. فرهنگ هر جامعه رابطه مستقیم با بسیاری از فاکتورها از قبیل مسائل اقتصادی، سیاسی، مذهبی، ناحیه ای و... موجود در جامعه دارد. هر کدام از فاکتورهای بالا در کنش با همدیگر هستند و می توانند مسیر همدیگر را تعیین کنند یا تغییر دهند. این مسیر بسیار سرنوشت ساز است و جامعه را به سویی می کشاند که بر نسل آینده تأثیرگذار باشد. نتایج این برهم کنش ها می تواند مثبت یا منفی باشد و به طور مستقیم و یا غیرمستقیم حفاظت حیات وحش طبیعی و محیط زیست ایران را تحت تأثیر خود قرار می دهد. این موضوع را می توان به عنوان اکولوژی انسانی قلمداد کرد. هدف از بحث نیز بررسی اکولوژی انسانی و تأثیر آن روی حیات وحش است.

متأسفانه عوامل فوق، حیات وحش ایران را در عصر حاضر به شدت تحت تأثیر قرار داده و نتایج سوء زیست محیطی آن را می توان به وضوح در طبیعت حاضر فلات ایران مشاهده کرد. از بین رفتن بسیاری از گونه های جانوری به خصوص پستانداران وخیلی وحشتناک تر، قرار گرفتن بسیاری از گونه های جانوری در Red List یا لیست قرمز واحد حفاظت حیات وحش جهانی (IUCN ۲۰۰۷) رامی توان از نتایج سوء فاکتورهای بالا ذکر کرد نتایج برخی تحقیقات روی گونه های جانوری ایران (Torki ۲۰۰۷ a,b) نشان داد که سه عامل اساسی(۱) فقر فرهنگی در نتیجه ناآگاهی مردم، (۲) نبود برنامه های پایستار و مدون دولتی، و (۳) وضعیت اقتصادی در تهدیدگونه های جانوری فلات ایران تأثیر به سزایی دارند، اما نیاز است که به تشریح عوامل ذکر شده و دیگر عوامل پرداخت.در زیر به طور اجمالی به بررسی تأثیر و نقش برخی فاکتورها روی حیات وحش ایران می پردازیم.

خانواده

خانواده بنیانگذار اکولوژی انسانی است. سبک زندگی و رفتار فرزند یا فرزندان (در سنین پایین) هر خانواده در راستای رفتار و سبک زندگی والدین خانواده است. هر خانواده ای بدون شک آداب و رسوم فرهنگی خود را به فرزند خویش انتقال می دهد. سؤالی که در اینجا مطرح می شود، این موضوع است که والدین هر خانواده تا چه اندازه فرزند یا فرزندان خویش را از محیط زیست و مسائل زیستی آگاه می سازند؟ آیا اصولاً برنامه هایی در این راستا وجود دارد؟ جواب این سؤال را به خوانندگان محترم که همانا موضوع مورد بحث اند، واگذار می کنیم.

آموزش و پرورش و آموزش عالی

فرزندان پس از خانواده از طریق مدرسه به طور رسمی وارد جامعه می شوند. این دومین گامی است که بایستی برای حفاظت از محیط زیست برنامه ریزی کرد. اهمیت اموزش و پرورش در یاد دادن مسائل و مشکلات زیست محیطی بسیار بالا است. نقش معلمان نیز در راستای آموزش و پرورش است. دو سؤال اساسی در اینجا طرح می شود:

۱) میزان برنامه ریزی آموزش و پرورش به خصوص در دوره دبستان چه اندازه است؟

۲) آیا معلمان به عنوان رکنی اساسی تا چه اندازه دانش آموزان خویش را از مسائل و مشکلات زیست محیطی آگاه می کنند؟

بدون شک، داشتن برنامه ای کاربردی از سوی وزارت آموزش و پرورش و بحث آموزگاران در مورد زیست محیط بسیار مهم و تأثیرگذار است.

رسانه های جمعی

رسانه های عمومی از قبیل صدا و سیما، روزنامه ها، اینترنت و..... نقش ارزنده ای را پس از موضوعات بالا می توانند ایفا کنند. نقش صدا و سیما در این زمینه پررنگ تر است. تهیه برنامه های جذاب که در آن مسائل زیست محیطی را مورد بحث قرار دهد، نقش مثبتی در حفاظت منابع طبیعی دارد. اما، رسانه های عمومی تا چه اندازه به تحلیل مسائل زیست ـ محیطی می پردازند؟ و تا چه اندازه مردم را از وقایع زیست محیطی اطراف خودشان آگاه می کنند؟

فقر

فقر مالی به طور کلی متناسب با فقر فرهنگی است. مسلماً در جامعه ای که فقر فرهنگی آن بالاست، نمی توان انتظار طبیعتی زیبا را داشت. به بیانی دیگر، فرهنگ ضعیف نمی تواند پشتوانه محیط زیستی غنی باشد. موضوع حفاظت محیط زیست برای جوامع یا افرادی از جامعه که فقر فرهنگی دارند، موضوعی جداگانه قلمداد می شود و از دیدگاه این چنین افرادی (یا جامعه ای) حفاظت از حیات وحش محدود به فعالیت ادارات و یا سازمان های دولتی (به خصوص سازمان محیط زیست) است. از طرفی دیگر شکار حیوانات وحشی (به عنوان غذا و یا معامله) توسط افراد سودجو موضوع بسیار حساسی است که امروزه سازمان محیط زیست پیگیر این قضیه است و افراد سودجود و خائن به طبیعت را دستگیر، جریمه و حتی زندانی می کند. عکس العمل سازمان محیط زیست در این رابطه بسیار تحسین برانگیز است.

باورهای جامعه

باورهای جامعه را می توان به خرافات و شایعات محدود کرد. متأسفانه در جامعه ما شایعات و خرافات فراوانی به چشم می خورد که در ارتباط مستقیم و یا غیرمستقیم با محیط زیست است. مثال خرافات را می توان به کشتن مار و له کردن سر جانور محدود کرد. مواردی شبیه این موضوع در کشور ما (ایران) به طور فراوانی به چشم می خورد. مثال شایعات را می توان به سمی بودن مارمولک های خانگی محدود کرد (برای اطلاع بیشتر می توان عبارت زیر را در سایت آفتاب یا گوگل «شایعه سمی بودن مارمولک های خانگی» جستجو کرد). خرافات و شایعات موجود در فرهنگ جامعه ما متأسفانه برخی از گونه های جانوری را منقرض کرده و خیلی از آنها را به مرحله انقراض کشانده است.

برنامه های دولتی و پایستاری آن

ادارات و یا سازمان های دولتی برنامه های بسیار جالبی را برای حفاظت محیط زیست طرح ریزی می کنند اما متأسفانه مشکلی که در این راستا وجود دارد این است که خیلی از این برنامه ها کاربردی نیست و یا این که در اجرای آن مشکلاتی به وجود می آید. البته آنچه که در جامعه دیده می شود، برنامه های توسعه ای و اقتصادی است که برتر از برنامه های حفاظتی در نظر گرفته می شود و در خیلی از موارد برنامه های اقتصادی پیروز بر برنامه های زیست محیطی می شود. برای مثال زدن سد در رودخانه ها موضوعی است که جنبه اقتصادی آن بر جنبه زیست محیطی اش غلبه می کند. هرچند که از طرف سازمان و یا ادارات مربوطه مخالفت هایی صورت می گیرد اما به دلیل منفعت بالای اقتصادی طرح بایستی به مرحله اجرا برسد.

کارشناسان محیط زیست می گویند ثبات و تعادل زیست محیطی بر پیچیدگی آن استوار است. به این معنی که هرچه اجزای تشکیل دهنده محیط زیست از گیاه گرفته تا حیوان و آب و... بیشتر باشد، توان تحمل اختلالات و جذب آلودگی ها توسط این محیط بیشتر است.اما آنچه امروز از قطع درختان و از بین بردن جنگل ها که ریه زمین هستند، روی می دهد و دیگر فعالیت های بشری همچون استفاده از سوخت های فسیلی و جنگ های ویرانگر، باعث ساده شدن محیط زیست شده است. نتیجه این ساده شدن یا به عبارتی کم شدن اجزای محیط زیست چیزی نیست جز بحران. این بحران هم اینک در گم شدن زمین خود را نشان داده است. افزایش گازهای گلخانه یی همچون انواع اکسیدهای کربن، متان و... باعث بالا رفتن دمای کره زمین به میزان ۰/۴۵ تا ۰/۰۶درجه سانتیگراد در یک قرن اخیر شده است. با آغاز قرن جدید این سرعت افزایش دما شدت یافته است. نتیجه این پدیده هم شکاف لایه اوزون است که زندگی را در جای جای کره زمین با خطر مواجه کرده است. همچنین به افزایش آب دریاها به نسبت ۱۵ تا ۲۵ سانتیمتر انجامیده است که نتیجه یی است از ذوب شدن یخ قطب ها در یک قرن اخیر. آمارها هم نشان می دهد هرچه دمای زمین افزایش می یابد، شمار مرگ و میرها به همان نسبت بیشتر می شود. پس اگر این رویه به همین شکل ادامه یابد، چه پیش خواهد آمد؟

تخریب محیط زیست و ادامه تاثیرات آن بر آب و هوا، به وضعیت اقتصادی کشورها هم آسیب می رساند. گسترش بیابان ها صنعت کشاورزی را تحت تاثیر قرار می دهد. برآوردها حاکی از آن است که آسیبی که به صنعت کشاورزی جهان در اثر عوامل زیست محیطی وارد می شود، به ۴۰ بیلیون دلار می رسد. هر سال جهان چیزی در حدود ۶۹۱ کیلومتر مربع از زمین های کشاورزی خود را از دست می دهد. هم اکنون یک سوم کره زمین در معرض تبدیل شدن به بیابان است. آسیا، آفریقا و امریکای لاتین بیشتر از دیگر مناطق جهان در معرض خطر افزایش بیابان ها قرار دارند. با وجود تمام تلاش های سازمان های انسانی و زیست محیطی که به فعالیت های کشت درختان و همچنین آگاه سازی زیست محیطی در سراسر جهان می پردازند، این فعالیت ها اما تاکنون نتوانسته با بحران روزافزونی که جهان را فرا گرفته است، برابری کند. نمی توان از این بحران نجات یافت مگر با همبستگی واقعی تمام کشورهای جهان و ایجاد راهی برای همکاری مشترک تمام سازمان های زیست محیطی. باید بتوان استفاده از سوخت های پاک را همه گیر کرد و صنعت را به گونه یی پیش برد تا با محیط زیست هماهنگ باشد. لازمه همه اینها آگاهی و تربیت زیست محیطی است.

هدف از تربیت زیست محیطی کمک کردن به افراد برای یافتن ارتباط میان اقتصاد، اجتماع، سیاست و محیط زیست است چه در شهرها باشد و چه در روستاها. باید حمایت از محیط زیست در تربیت افراد به شکل یک ارزش و ملکه درآید. به عبارتی دیگر باید میان انسان و محیط زیست یک تعادل ایجاد شود. و اینها همه برای زندگی امروز و فردای ما و نسل های آینده ما لازم است. شاید در روز جهانی محیط زیست توجه به ارقام و آمار ضرورت زیادی نداشته باشد. شاید لازم نباشد بگوییم که بسیاری از شهرها و کشورها که در ساحل اقیانوس ها قرار دارند، در معرض غرق شدن کامل و نابودی هستند. شاید تکراری باشد اگر بگوییم نیمی از کره زمین را خشکسالی تهدید می کند. شاید همه بدانیم افزایش بلایای طبیعی از نابودی محیط زیست و از بین رفتن تعادل آن ناشی می شود. شاید همه می دانیم محیط زیست مان در خطر است و اکنون در آستانه نقطه بی بازگشت قرار داریم؛نقطه یی که دیگر زمین جای مناسبی برای زندگی نیست. اما باید به این مساله توجه کنیم که نسل های آینده در راهند که ممکن است نفرین آنها بدرقه راه مان شود؛ نسل هایی که تخریب محیط زیست توسط ما زندگی آنها را به جهنمی واقعی تبدیل می کند. همه باید بدانیم محیط زیست برای ما است و برای نسل های آینده ما. پس تا بیش از این دیر نشده.

یکی از انواع زباله ها که روز به روز بر مقدار آن افزوده می شود، زباله های الکترونیکی است. بر اساس گزارش ایالات متحده، سالانه حداقل ۲۰ میلیون تن زباله الکترونیکی تولید می شود؛ رقمی که گاه به ۵۰ میلیون تن در سال هم می رسد. از آنجا که در این وسایل از فلزات سنگین بسیار آلوده استفاده می شود، اتحادیه اروپا اجازه نمی دهد که همین طور در محیط رها شوند. هرچند تاکنون بخش بسیار کوچکی از این زباله ها بازیافت شده اند، اما بخش اعظم آنها به صورت رایگان به آفریقا فرستاده می شود و در آنجا هم چون این زباله ها دارای فلزات قابل خرید و فروش هستند، مردم از آن ها استقبال می کنند.بر اساس کنوانسیون مصوب سال ۱۹۸۹ در بازلر، صدور زباله های خطرناک، از جمله تلویزیون و صفحه نمـایش که حاوی سرب و اشعه های خطرناک اند، به کشورهای در حال توسعه ممنوع است.

وسایل دست دوم یا آشغال؟

کسانی که به این کار مشغول اند می گویند: «همیشه معلوم نیست که آیا یک وسیله دست دوم شده است یا اسقاطی.»هیچ کدام از آنها گمان نمی کنند که با زباله سر و کار داشته باشند. در واقع برایشان افت دارد. آنها خود را تاجران وسایل دست دوم می دانند.از هامبورگ نه تنها وسایل الکترونیکی که اتومبیل های قدیمی هم با کشتی به جاهای دیگر فرستاده می شوند. ماهانه ۱۱ هزار اتومبیل کهنه با کشتی از اروپا به آفریقا می روند.

کودکانی با مشکل تنفسی

آنچه آفریقا تحت عنوان بازیافت زباله می شناسد، در آکرا، پایتخت غنا به خوبی قابل مشاهده است. یکی از محله های آکرا به نام آگبوگبلوشی به زباله دان عصر دیجیتال تبدیل شده است. در زمینی به مساحت یک کیلومتر مربع تلویزیون ها، دی وی دی پلیر ها و ضبط صوت ها روی هم تلنبار شده اند. تعدادی نوجوان هم در میان آنها پرسه می زنند و سطل های پر از کابل را بر روی سر به این طرف و آن طرف می برند. در زیر پاهایشان صدای خرد شدن صفحه هــای مانیتــور لپ تاپ به گوش می رسد. اینجا و آنجا دود خفه کننده و گزنده ای پراکنده است.بچه ها از صبح زود دست به کار می شوند. آنها با آچار پیچ گوشتی مانیتورها را باز می کنند. بعد آتشی روشن می کنند و سیم ها و هارد درایوها را می سوزانند تا مسی که در آنها به کار رفته است را بیرون بکشند.

آنها با این کار روزانه حدود دو دلار به دست می آورند و البته سلامتی شان را هم در قبال آن می پردازند. در کنار این آتش گازهای فوق العاده سمی ایجاد می شود و به همین خاطر بسیاری از این کودکان از ناراحتی تنفسی رنج می برند. آنها پس از آتش زدن سیم ها و هارددرایوها باقی مانده را همان جا رها می کنند. باران فلزات سنگین موجود در این زباله ها را می شوید و با خود به درون زمین و رودخانه ها و به ماهی ها می رساند و در آخر بر سر سفره اهالی قرار می گیرد.ماهانه بیش از ۱۰۰ کانتینر از اروپا و آمریکا راهی غنا می شود که بارشان را دلالان از بازارهای لوازم الکترونیکی جمع آوری کرده اند. هرچه زودتر نسل خاصی از کامپیوترها از مد بیفتد، این کوه زباله هم سریع تر رشد می کند.یکی از کارشناسان انجمن صلح سبز در این باره می گوید: «کامپیوتر ها به عنوان اجناس دست دوم و برای استفاده این مردم وارد غنا می شوند ولی هیچ کس نمی پرسد این همه کامپیوتر دست دوم در کشوری که حتی در همه جای آن جریان برق وجود ندارد، به چه دردی می خورد!»

منافع برخی کشورها

داوید پلو، استاد جامعه شناسی، سالهاست که در آمریکا بر روی رسوایی زباله ها پژوهش می کند. او در این زمینه بیش از هر چیز توجه خود را به عدالت اجتماعی معطوف می سازد. پلو می گوید: «غرب می خواهد با فرستادن زباله هایش به کشورهای در حال توسعه از شر آنها خلاص شود و برخی از کشورها با غرب همکاری می کنند چون می خواهند به هر قیمتی منافعی به دست بیاورند و در زمره توسعه یافته ها قرار بگیرند.»در این میان کنوانسیون بازلر هم جالب توجه است. قانونی که به موجب آن صدور زباله های سمی به هر کشوری ممنوع است. از میان همه کشورهای جهان سه کشور هستند که با وجود پذیرش این کنوانسیون به طور ضمنی، آن را امضا نکرده اند: هاییتی، افغانستان و بزرگ ترین تولید کننده وسایل الکترونیکی در دنیا، ایالات متحده آمریکا.

افزایش سریع قیمت مس دلالان آفریقایی زباله را به سمت این تجارت جلب کرده است. اما این موضوع خود تضاد برانگیز است؛ چرا که قاره آفریقا صاحب بزرگ ترین معادن مس در جهان است.هرچند ماده خام مس همچنان در جهان خواستاران زیادی دارد اما بهای آن در نهایت بسیار پایین است. در ماه مارس ۲۰۰۹ هر تن مس در بازار جهانی حدود ۳۴۰۰ دلار به فروش رفت.مافیای زباله و پول تجارت پرمنفعتی را برای خود دست و پا کرده است. تجارتی که با کثافت و آلودگی سر و کار دارد. آنها سالانه ۴/۴ میلیارد یورو بابت این کار غیر قانونی به دست می آورند.آنتونیو پرگولیستی، کارشناس محیط زیست اهل رم در این باره می گوید: «شرکت های مافیایی ارزان تر از شرکت های قانونی زباله کار خود را انجام می دهند. آنها به کارمندان سازمان های مربوطه رشوه می دهند تا مجوز مورد نیاز خود را آسان تر به دست آورند. طی ۱۵ سال گذشته مافیای زباله این مواد را به بیش از دوازده شهر دنیا در چین، اتیوپی و سوریه فرستاده است.»کشف سرنخ این شبکه ها و متلاشی کردن آنها کار آسانی نیست. انگار همیشه همه به دنبال دست های پشت پرده می گردند اما هر از گاهی که گروهی دستگیر می شوند، گروهی دیگر از جایی دیگر سر بر می آورند.

آمار قربانیان

جریان زباله پیامدهای ناگوار زیادی داشته است. در سال ۲۰۰۶ کشتی انگلیسی ترافیگورا با بیش از صد بشکه زباله سمی وارد ابیجان، پایتخت ساحل عاج، شد. در این ماجرا ۱۵ نفر بر اثر استنشاق گازهای سمی جان باختند و بیش از صد هزار نفر با ناراحتی های تنفسی و بیماری های گوارشی راهی بیمارستان شدند.حال بیش از یک سال است که مارتین دی بر روی این موضوع کار می کند. این وکیل ۵۱ ساله که بر اساس برآورد نشریه تایمز جزو صد وکیل برجسته انگلستان به شمار می رود، وکالت ۲۲۰۰ نفر از قربانیان بحران زباله را بر عهده دارد. او برای هر یک از قربانیان از دادگاه عالی انگلستان درخواست چندین هزار پوند غرامت کرده است. این بیشترین درخواست غرامت در طول تاریخ انگلستان است. هرچند اینترپل در آمریکا، آفریقا، چین و اروپا در حال پیگیری موضوع است، ولی در محله های فروش اجناس دست دوم در اروپا کار به همان روال در حال انجام است.یک اتومبیل بدون پلاک جلوی در ورودی مغازه می ایستد. مردی که بر روی صندلی کنار راننده نشسته، در جیب هایش به دنبال چیزی می گردد و زنی کارتنی پر از کیبورد را در صندوق عقب می گذارد. محموله بعدی به زودی آماده می شود.نتیجه کلی که می توان گرفت، این است که فرهنگ هر جامعه با حفاظت حیات وحش رابطه مستقیمی دارد و هرچه فرهنگ جامعه ضعیف باشد، حیات وحش نیز وضعیت بسیار بدی پیدا خواهد کرد و در آینده برتر خواهد شد.

لزوم فرهنگ‌سازی درباره حفظ محیط زیست

محیط زیست شاید در نگاه اول یک موضوع کلی باشد و رسیدگی به آن مربوط به سازمانی به نام سازمان محیط زیست ولی حقیقت چیز دیگری است.
وقتی دقیق‌تر نگاه کنیم، می‌بینیم که یک پدیده ساده زیست محیطی چه‌قدر بر تمام عرصه‌ها تاثیر می‌گذارد.
مولفه‌های زیست محیطی در اطراف ما، همه افراد جامعه را درگیر می‌کنند و رسیدگی به آن وظیفه همه افراد و سازمان‌ها است. آلودگی هوا موجب مهاجرت پرندگان از شهرها می‌شود که در ظاهر اتفاق ساده‌ای است. اما همین اتفاق ساده موجب به هم خوردن سیستم اکولوژی آن منطقه و خسارات ناشی از آن می‌شود. این پرندگان صیاد طبیعی انواعی از حشرات هستند که با شکار آنها، تعداد این حشرات را در حد تعادل نگاه می‌دارند. با مهاجرت پرندگان از منطقه این حشرات به سرعت زیاد می‌شوند که این موضوع موجب ناراحتی ساکنان می‌شود. انسان‌ها برای از بین بردن این حشرات اقدام به سم‌پاشی می‌کنند که خود سم‌‌پاشی نیز بر سلامت انسان‌‌ها تاثیر منفی می‌گذارد. در اثر از بین رفتن این حشرات، آفت‌های گیاهی‌ای که غذای این حشرات بودند از بین نمی‌روند و به سرعت تکثیر می‌شوند و این چرخه معیوب همچنان ادامه می‌یابد.
آگاهی‌های به دست آمده به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر باید نگاه به مسایل محیط‌زیست تغییر کند و افراد خود را نیز در برابر آن مسوول بدانند. نگاهی که هنوز جای آن در بسیاری از حوزه‌های زیست‌محیطی خالی است. اما برای این مساله اولویت‌بندی‌هایی لازم است.
به نظر نگارنده اولین و مهم‌ترین نکته در این موضوع نقش آگاه‌سازی مردم و فرهنگ‌سازی درباره محیط زیست است، یعنی با این موضوع به شکلی برخورد شود که محیط زیست جزو دغدغه‌های روزمره و اولویت‌های مردم قرار گیرد. جا دارد که این مساله به صورت درس‌های کلاسیک به دانش‌آموزان ارایه شود که اگر تا به حال نشده باشد، بسیار جای تاسف دارد.
نکته مهم دیگری که در این خصوص می‌تواند جزو اولویت های محیط زیست قرار گیرد، اجرای قوانین موجود در کشور است. آنچه مسلم است این است که مشکل اصلی ما در حوزه محیط زیست و فراتر از قانون‌گذاری‌های جدید، اجرای قوانین موجود است که در بسیاری از موارد به آنها عمل نمی‌شود. وقتی قانون‌های موجود به مرحله اجرا در نیایند، طبیعتا نمی‌توان انتظار داشت وضع قوانین جدید بتواند مشکلی را حل کند.
در مرحله بعد نکته‌ای که می‌تواند در حوزه محیط زیست وضعیت را بهبود بخشد، تکمیل شدن قوانین و رفع نواقص و خلأهای آن است. برخی از مشکلات وجود دارند که هنوز راه چاره اساسی برای آن وجود ندارد. برای مثال، یکی از عوامل حفظ محیط زیست حفظ منابع است ولی ما هنوز راهکار جامعی برای جدا کردن آب شرب و آب برای سایر امور نداریم و هر روز چندین مترمکعب آب شرب به این دلیل از بین می‌رود که باید در این خصوص نیز اقدام شود.

آموزش بازیافت برای کودکان

زباله
مواد دور ریز حاصل از مصرف انسان است . این همه زباله را چه باید کرد ؟ پاسخ بازیافت است . بازیافت یعنی مواد و چیزهای بی مصرف را برای مصرف و استفاده دوباره آماده کردن.آیا همه زباله ها را می توان بازیافت کرد ؟ نه . مثلا داروهای فاسد شده باتری های خالی و ... را نمی توان بازیافت کرد . اما نان خشک وپلاستیک و کلغذ و مقوا و شیشه و فلز و ... را می توان بازیافت کرد . از زباله های تر می توان کود گیاهی به دست آورد.

زباله را چه کار میکنند ؟ بیشتر زباله ها را برای دفن بهداشتی می برند محل دفن جایی است که کامیون ها بار زباله خود را در آنجا خالی می کنند کف بعضی از این محل های دفن بهداشتی را لا یه های خاک رس میریزند و روی آن را با ورق پلاستیک می پوشانند و سپس زباله ها را روی آن می ریزند بولدوزرها هم زباله ها را به جلو هل می دهند و روی هم میریزند و با خاک روی آن را می پوشانند تا بوی بد پراکنده نشود و حیوانات و حشرات را به سوی خود جلب نکند روزی می رسد که کوههایی از زباله دور تا دور شهر را فرا می گیرد و جایی برای دفن زباله ها نمی ماند تولید سالانه زباله در تهران .بیش از دو میلیون تن است

مردم هر روز زباله بیشتری تولید می کنند و اکثر آنها دوست ندارند زباله نزردیک محل زندگی شان دفن شود . اما زباله ها زیادند و گاهی به علت نبودن جای کافی ، زباله ها را میسوزانند .زباله را می توان به انواع زیر تفکیک کرد :
زباله شهری : آن چه را که در خانه ها ، فروشگاه ها ، مدارس ، ادارات ، شرکت ها و ... دور میریزند .
زباله صنعتی : مواد غیر قابل استفاده که در موقع ساخت محصولات صنعتی در کارخانه ها به دست می آید .
زباله بیمارستانی : زباله عفونی ، ضایعات اتاق عمل ، پس مانده های آزمایشگاهی ، تزریقات و دارو و ....
زباله های ساختمانی : نخاله ها ، مواد و مصالح غیر قابل استفاده در کارهای ساختمانی .

همه زباله ها دور ریختنی نیستند بلکه بیشتر مواد درون زباله را میتوان بازیافت کرد .در شهر تهران سالانه حدودا 300 میلیون کیلوگرم نان خشک از درون زباله ها جمع آوری می شود ، بیش از 2 میلیون کیلوگرم میوه و تره بار از بین میرود و روزانه حدود 500 هزار کیلوگرم کاغذ و مقوا در زباله ها یافت میشود . سهم شما در تولید این زباله ها چقدر است ؟ آیا همه اینها را باید دفن کنیم؟
کار مهم : نان خشک ، کاغذ ، مقوا ، شیشه ، قوطی و پلاستیک را در خانه به صورت جداگانه جمع آوری کنید . این کار یعنی تفکیک در مبدا . بازیافت از همین جا شروع می شود .
کار مهم تر : زباله های خشک و تر را یک جا نریزید.

 

 

برای ساخت کاغذ به تعداد زیادی درخت و مقداری انرژی نیاز است.درختان را می برند،خرد می کنند و خرده چوب ها را با مواد شیمیایی و آب مخلوط می کنند تا خمیر کاغذ به دست آید.20 میلیون دانش آموز و دانشجو در ایران با کتاب و کاغذ سروکار دارند.اگر کاغذهای باطله بازیافت نشوند باید برای تولید کاغذ از چوب درختان بیشتری استفاده نماییم و مقدار بیشتری کاغذ از خارج وارد کنیم .درخت با جذب دی اکسیدکربن موجود در هوا،اکسیژن تولید می کند و همه موجودات زنده به اکسیژن نیاز دارند.با بازیافت کاغذ و مقوای باطله ، و تولید کاغذ و مقوای بازیافتی جنگل ها دست نخورده باقی می مانند و این همه آب و انرژی مصرف نمی شوند

 

روزنامه،مجله ، کارتن،جعبه شیرینی و .....همه از جنس کاغذ هستند و نباید آنها را دور ریخت . آنها را بازیافت کنید.برای نولید مقدار کاغذی که یک نفر در سال مصرف می کند به چوب 1.5 درخت نیاز است.در کارخانه کاغذ پارس در خوزستان از تفاله نیشکر کاغذ ساخته می شود.این کار نوعی بازیافت است . برای تولید یک تن کاغذ،2385 کیلوگرم چوب،و 440 هزار لیتر آب تازه لازم است.اما برای تولید یک تن کاغذ از کاغذهای باطله و بازیافتی ، دیگر به چوب نیازی نیست و فقط کاغذ باطله ، 1800 لیتر آب تازه و مقداری انرژی مصرف می شود.باورکردنی نیست ولی در سال 1376 در تهران روزانه 500 هزار کیلوگرم کاغذ و مقوا در میان زباله ها بوده است.

 

 

 

روزنامه،مجله ، کارتن،جعبه شیرینی و .....همه از جنس کاغذ هستند و نباید آنها را دور ریخت . آنها را بازیافت کنید.برای نولید مقدار کاغذی که یک نفر در سال مصرف می کند به چوب 1.5 درخت نیاز است.در کارخانه کاغذ پارس در خوزستان از تفاله نیشکر کاغذ ساخته می شود.این کار نوعی بازیافت است . برای تولید یک تن کاغذ،2385 کیلوگرم چوب،و 440 هزار لیتر آب تازه لازم است.اما برای تولید یک تن کاغذ از کاغذهای باطله و بازیافتی ، دیگر به چوب نیازی نیست و فقط کاغذ باطله ، 1800 لیتر آب تازه و مقداری انرژی مصرف می شود.باورکردنی نیست ولی در سال 1376 در تهران روزانه 500 هزار کیلوگرم کاغذ و مقوا در میان زباله ها بوده است.

 

در میدان تره بار شهرداری تهران مراکز جمع آوری کاغذ ، شیشه و فلز برپاست که به بازیافت مواد کمک میکنند . در اصفهان هم طرح بازیافت از مبدا به کار گرفته اند . در شیراز طرح تفکیک زباله از مبدا و سازماندهی نمکی ها انجام گرفته است . طرح توزیع سطل سبز همزمان با آموزش شهروندان کرمانشاهی برای تفکیک پس مانده ها از اسفند 79 شروع شده است . شرکت سهامی پخش و توسعه کتاب پکا هم طرح ملی (( کتاب ، محیط زیست و صرفه جویی )) را با موضوع کتاب رایگان در ازای کاغذ باطله اعلام کرده است

اهمیت اخلاق اسلامی و محیط زیست در قرآن و سنت

در قرآن توجه به طبیعت به عنوان های مختلف به چشم می خورد .انسان از این راه ، به مطالعه ، تدبر ، تفکر ، دقت و شناسایی طبیعت دعوت شده و این دعوت بر عظمت و اهمیت طبیعت در دیدگاه اسلام و پروردگار متعال دلالت    می کند.
الف) واژه های مربوط به طبیعت
بسیاری از واژه های قرآن درباره طبیعت و پدیده های گوناگون آن است ، از جمله : واژه « ارض » 1541 بار در قرآن به کار رفته است . «سماء » 310 بار ، « ماء » 64 بار ، « شمس» 33 بار ، « جبل » 39 بار ، « قمر» 27 بار ، «شجر» 27 بار و واژه های دیگر در این باره که بسیارند.
ب) نامگذاری سوره قرآن به پدیده های طبیعت
سوره های فراوانی در قرآن به برخی از پدیده های طبیعی نامگذاری شده اند ، از جمله سوره های : بقره ، رعد ، نحل ، نور ، نمل ، عنکبوت ، دخان ، نجم ، جن ، فجر ، شمس ، حدید ، لیل ، ضحی ، قمر ، تین ، علق ، بروج ، فیل ، فلق و ناس. با توجه به مصادیق مختلف آن ، موارد فوق به اهمیت طبیعت در دیدگاه اسلام را بازگو می کنند.
ج)موارد سوگند به طبیعت
در قرآن کریم به مقتضای مقام ، در موارد مختلف به برخی از پدیده های طبیعی ، سوگند یاد شده است ، از جمله : شمس ، قمر ، ستاره ، روز ، شب ، زمین ، آسمان ، صبح ، شام و ... که به برخی از این آیات اشاره می کنیم :
« والتین والزیتون *وطور سینین ».
« والشمس وضحها*والقمر إذا تلها*والنهار إذا جلها *واللیل إذا یغشها*والسمآء و ما بنها*والارض و ما طحها*ونفس و ما سوها» .
«والفجر *ولیال عشر».
«والطور».
«والنجم » .
«والضحی*واللیل إذاسجی» .
«والذریت ذروا*فالحملت و قرا*فالجریت یسرا» .
د)دعوت به اندیشه و تدبر در پدیده های طبیعت
بسیاری از ابعاد طبیعت و جلوه های طبیعی در قرآن مورد توجه قرار گرفته و انسان به اندیشه و تدبر در آنها دعوت شده است :
« و یتفکرون فی خلق السموت والارض» .
« وسخر لکم ما فی السموت و ما فی الارض جمیعاً منه إن فی ذلک لأیت لقوم یتفکرون ».
«إن فی خلق السموت و الأرض و اختلف الیل والنهار والفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و مآ أنزل الله من السمآء من مآء فأحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دآبه و تصریف الریح و السحاب المسخربین السماء الأرض لأیت لقوم یعقلون».
ه)طبیعت ، تسبیح گوی و دارای شعور است
پدیده های مختلف طبیعت در بینش اسلامی به عنوان موجودی تسبیح گوی ، مورد توجه قرآن کریم که به برخی اشاره می کنیم :
« و إن من شی ء إلا یسبح بحمده ی ولکن لا تفقهون تسبیحهم » .
« کل قد علم صلاته و تسبیحه ». چیزی که در پهن دشت هستی به چشم نمی خورد جز آنکه در تسبیح و ستایش او   ( خدا) به سر می برند ، ولی شما از چگونگی تسبیح آنها بی خبرید . لکن همه آنها از ستایش کردن خود آگاهند.
و)طبیعت ، حافظ و رازدار
طبیعت ، در بینش اسلامی رازدار و نگهدارنده اسرار است ، طبیعت در این باره ، امانت داری است که جز به امر پروردگار حکیم ، رازها را افشا نمی کند ، چنانچه قرآن کریم می فرماید : «وأخرجت الأرض أثقالها».
از واژه های مختلف قرآنی درباره پدیده های گوناگون طبیعت در قرآن ، نامگذاری بسیاری از سوره های آن به نام برخی از جلوه های طبیعت و اینکه بسیاری از مظاهر طبیعت در قرآن مورد سوگند قرار گرفته اند نشان از         اهمیت دادن قرآن و پروردگار حکیم به مخلوقات از جمله طبیعت و پدیده های طبیعی است و همچنین دعوت به اندیشه و مطالعه در آفرینش بسیاری از پدیده های طبیعی و یادآوری طبیعت به عنوان موجود دارای شعور ،       تسبیح گوی و رازدار ، نیز از مصادیق توجه خداوند به طبیعت است. این موضوع ، درس گرانبهایی برای همگان است . تا آنها نیز را بی ارزش ندانسته . در آفرینش آنها و موضوع رازهای نهفته درون آنها بیشتر بیندیشید. بنابراین ، اولاً : طبیعت ، نسبت به ما ، کردار و رفتار ما بدون درک و شعور نیست .
ثانیاً : طبیعت ، اعمال ما را ثبت و ضبط کرده ، در سینه خود نگاهداری می کند . هیچ عملی صورت نمی گیرد ، جز آنکه بی کم و کاست در دل طبیعت بایگانی می شود. بر این اساس ، باید گفت که طبیعت ، پرونده و نامه اعمال ماست .
ثالثاً: این بایگانی ، در قیامت مورد توجه قرار می گیرد : « و أخرجت الأرض أثقالها». «یومئذ تحدث أخبارها».      پیامبر اکرم r نیز در این باره می فرماید : « إن الأرض لتخبر یوم القیامه بکل ما عمل علی ظهرها »؛ زمین در قیامت ، درباره هر آنچه بر این صورت پذیرفته خبر می دهد ».
مبحث دوم – طبیعت در اشاره های سنت
در سنت ، اعم از سنت نبوی و سنت اهل بیت u موضوع طبیعت ، مسائل زیست محیطی و اعجاز آنها در ابعاد گوناگونی مطرح شده است که به عنوان نمونه ، فرازهایی از نهج البلاغه را از نظر می گذرانیم.
در ضمن خطبه 91 نهج البلاغه درباره طبیعت و بیان برخی از عناصر زیست محیطی آمده است :
« موج هایی که به هم می خوردند و در تلاطمی سخت ، هر یک دیگری را واپس می زد. چونان شتران نر مست ، فریاد کنان و کف بر لب ، به هر سوی روان بودند . پس ، بحث های سرکش آب از سنگینی زمین فرونشست و هیجان آنها بر اثر تماس با سینه زمین آرام گرفت ؛ زیرا زمین با پشت بر آن می غلطید و آن همه سر و صدای امواج ساکن و آرام شده ، چون اسب افسار شده رام گردید.
خشکی های زمین در دل امواج گسترده و آب را از خودپسندی ، غرور و سرکشی و خروش بازداشت و از شدت حرکتش کاسته شد و پس از آن همه حرکت های تند ساکت شد و پس از آن همه خروش و سرکشی متکبرانه به جای خویش ایستاد.
سپس ، هنگامی که هیجان آب در اطراف زمین فرو نشست و کوه های سخت و بلند را بر دوش خود حمل کرد ، چشمه های آب از فراز کوه ها بیرون آورد و آب ها را در شکاف بیابان ها و زمین های هموار روان کرد و حرکت زمین را صخره های عظیم و قله کوه های بلند نظم داد و زمین به جهت نفوذ کوه ها در سطح آن فرو رفتن ریشه کوه ها در شکاف های آن و سوار شدن بر پشت دشت ها و صحراها ، از لرزش و اضطراب باز ایستاد.
و بین زمین و جو فاصله افکند و وزش بادها را برای ساکنان آماده ساخت . همه نیازمندی ها و وسایل زندگی را برای اهل زمین استخراج و آماده . آنگاه هیچ بلندی از بلندی های زمین را که آب چشمه ها و نهرها به آن راه ندارد وا نگذاشت ، بلکه ابرهایی را آفرید تا قسمت های مرده آن زنده شود و گیاهان رنگارنگ برویند.
قطعه های بزرگ و پراکنده ابرها را به هم پیوست ، تا سخت به حرکت در آمدند و با به هم خوردن ابرها ، برق ها درخشیدن گرفت و از درخشندگی ابرهای سفید کوه پیکر و متراکم ، چیزی کاسته نشد. ابرها را پی در پی فرستاد تا زمین را احاطه کردند و بادها ، شیر باران را از ابرها دوشیدند و به شدت به زمین فرو ریختند. ابرها پایین آمده ، سینه بر زمین ساییدند و آنچه بر پشت داشتند ، فرو ریختند که در بخش های بدون گیاه زمین انواع گیاهان روییدن گرفت » .آب پآ
آری ، در سخنان فوق ، سخن از انواع مختلف عناصر طبیعت و عوامل زیست محیطی و مسایل مربوط به آن است که از توجه رهبران الهی اسلام به اعجاز طبیعت حکایت دارد.
برای روشن شدن ارتباط میان اخلاق اسلامی و محیط زیست بایسته است دو محور اساسی زیر مورد بحث قرارگیرد:
الف- اصل توازن
خداوند تعالی در ظاهر و باطن همه موجودات قوانین و اندازه هایی قرار داده است که سلامتی و تکامل موجودات بدان وابسته است. اگر موجودی در سیر و حرکت خویش از اندازه های تعریف شده خارج شده و دچار آفت شود ، از تکامل باز می ماند و به هدف تکاملی خویش نمی رسد ، و چه بسا این بازماندگی به نابودی و هلاکت آن موجود بینجامد .
این قوانین طبیعی در همه موجودات وجود دارد و انسان نیز به عنوان پیچیده ترین موجود ، همین قوانین را به صورت دقیق تر در درون و برون ( جسم و روح ) خود دارد.
همان طور که پیش از این گفته شد واژه های « خلق » و « خلق » هر دو به معنای اندازه گیری و تقدیر است اما تفاوتشان درآن است که « خلق» به اندازه های جهان ماده مربوط می شود و« خلق » به اندازه های جهان معنا و روح .
اخلاق به اندازه ها و قوانین درون ( صفات باطنی ) انسان می پردازد . به عبارت دیگر علم اخلاق از محاسبات ، مقادیر و حد و مرزهای جهان باطن و ملکوت بحث می کند . اما از آن جایی که عالم ملکوت و جهان درون بر جهان برون و عالم ملک و ماده تقدم و اشراف دارد ، اگر در مقادیر و اندازه ملکوتی و باطنی خلل پدید آید ، آثار و تبعات ویرانگرش دامن جهان ماده و عالم ملک را خواهد گرفت . جهت توضیح مثالی می آوریم :
یکی از قوانینی که در فطرت و درون انسان ها تعبیه شده است ، میل به کمال مطلق است . یعنی هر انسانی بر اساس فطرت و میل درونی خود به سوی چیزهایی تمایل دارد که پایان ناپذیر ، بی نقص و مطلق باشند ، مانند زیبایی    مطلق ، ثروت مطلق ، دانش مطلق . می دانیم که همه این موارد به صورت مطلق ، بی نقص و پایان ناپذیر تنها در خداوند تعالی وجود دارد ، و در جهان هیچ چیز مطلق یافت نمی شود . بنابراین انسان بر اساس میل درونی و تمایل فطری خود خداجو می باشد.
حال اگر انسان این قانون و تقدیر فطری و باطنی خود را بر هم زند ، یعنی در دنیای فناپذیر و محدود ، مطلق ها را جستجو کند ، مجموعه ای از ناهنجاری های فردی ، اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی بروز پیدا خواهد کرد ، یعنی همه اندازه ها ، تقدیرات و قوانین درون و برون درهم خواهد ریخت . زیرا جهان ماده محدود ، آسیب پذیر و فانی است و اگر بنا باشد همه انسان ها آرزوهای مطلق خود را در دنیا و جهان ماده جستجو کنند ، یعنی با     خواسته های نامحدود و مطلق بر سر سفره محدود و فانی بنشینند چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
معلوم است ! جنگ ، نزاع ، کشتار ، زیاده خواهی ، تجاوز از حد و حق خود ، اختلاف و چند دستگی ، اضطراب ، دروغ ، غیبت ، تهمت ، سرقت ، گران فروشی ، جنایت ، رشوه ، خودکشی ، ستم و بی عدالتی ، نابودی جنگل ها ، تولید بی رویه سلاح ، مصرف زدگی ، نیاز سازی برای تولید بیشتر و به دنبال آن تخریب طبیعت ، افزایش گازهای گلخانه ای ، کاهش غلظت لایه ازن ، آلودگی خاک ، آب ، هوا و گیاهان ، استعمار ، استثمار و ... .
در مقابل ، اگر انسان ها بر اساس خواسته های فطری و درونی خود حرکت کنند و مطلق واقعی را در خدا و     ارزش های الهی بجویند ، به محیط زیست به چشم گاو شیرده نگاه نمی کنند که تنها باید آن را دوشید . طبیعت در نظرشان هدف سلطه جویی ، فخر فروشی و لذت جویی های نامحدود نخواهد بود بلکه طبیعت و محیط زیست برای چنین انسانی وسیله حرکت و تکامل خواهد بود .
انسان خدا باور طبیعت را منزل شخصی خود نمی داند و به خود این حق را نمی دهد که محیط زیست همه نسل ها را جولانگاه هوس های شخصی خود قرار دهد و بخواهد اشتهای سیری ناپذیر خود را از طریق این سفره محدود ارضا کند . بلکه طبیعت در نظرش امانت خداست که به طور موقت بدو سپرده شده است و باید از آن مراقبت کند و سالم به دست دیگر بندگان خدا و نسل های آینده بسپارد.
انسان ؛ جانشین خدا در زمین ، امانتدار و نماینده پروردگار برای تعمیر و آبادانی طبیعت است. پس تا زمانی می تواند بر پست نمایندگی تکیه زند که از منشور و مقررات آن عدول نکرده باشد . در غیر اینصورت ، انسان تخریب گر طبیعت نه تنها امین خدا نیست که خائن و مطرود درگاه پروردگار است.
این بحث را می توان از زاویه ای دیگر نیز مطرح کرد و آن این که : در درون و برون همه اشیای جهان به صورت تکوینی قوانین کامل کار گذاشته شده است که در حقیقت این قوانین همان مقادیر ، موازین ، تقدیرات واندازه های آنهاست . اگر این اندازه ها در موجودی سالم بماند آن موجود می تواند استعدادهای خود را بروز داده و به کمال خود برسد . چند مثال :
آب در صورتی می تواند حیات بخش باشد و استعداد حیاتی خود « و جعلنا من الماء کل شی ء حیً » را به ظهور رساند که اندازه ی H2O آن محفوظ بماند . حال اگر مواد زائد صنعتی ، و آلاینده های شیمیایی وارد آب شود و اندازه آن را بر هم زند ، و یا غلظت DO آن به زیرسطح موردنیاز برای بقای زیست طبیعی در آن دربیاید ، این آب نه مفید ، که مضر و نه حیات بخش که مرگبار خواهد بود.
هوا از گازهای گوناگون به شکلی که هر یک خواص شیمیایی خود را حفظ کرده اند ، ترکیب یافته است. هوا تقریباً شامل 78 درصد ازت ، 21 درصد اکسیژن و مقدار بسیار اندکی از ایندریک کربونیک و آرگون و گازهای دیگر تشکیل شده است که با تغییر اندازه و درصد هر یک از مواد و یا ورود گازهای زیانبخش به درون ترکیب یاد شده ، به جایی « ممد حیات و مفرح ذات » بودن ، اندوهبار و ممد ممات خواهد بود.
در زنجیره « آب ، خاک ، گیاه ، اتمسفر » ، خاک را می توان مخزنی دانست که آب را موقتاً در خود ذخیره کرده و سپس به تدریج در اختیار گیاه قرار می دهد . نیروهای موئینه ای و جاذبه خاک را در داخل منافذ خاک نگهداری می کنند. نیروی موئینه ای به دلیل چسبندگی ذرات خاک با آب و کشش سطحی مولکول های آب به وجود می آید و نیروهای جاذبه ای به دلیل بار منفی سطح ذرات رس است که بخش مثبت مولکول های قطبی آب را به خود می چسباند . برای این که آب بتواند درخاک جریان پیدا کند باید نیرویی که آب را به طرف ریشه می کشاند بر این نیروها غلبه نماید . حداقل نیروی لازم برای استخراج آب بستگی به رطوبت خاک و نوع خاک دارد . منحنی مشخصه رطوبتی خاک که رابطه بین درصد رطوبت خاک و پتانسیل آب می باشد نشان دهنده ی آن است که با یک نیروی معین چه مقدار آب می توان از خاک استخراج کرد.
در این فرآیند اگرچه یکی از حلقات زنجیره مفقود باشد یا نسبت و اندازه خود را از دست دهد و یا دچار آلودگی شود ، رشد گیاه دچار اختلال شده یا موجب مرگ گیاه می گردد.
در تمامی ذرات اشیاء این جهان و نیز رابطه و تعامل اشیاء با یکدیگر چنین قوانین دقیقی حاکم است. این قوانین تکوینی در روح و جسم انسان نیز وجود دارد . به عنوان مثال چشم انسان به گونه ای آفریده شده است که باید در اندازه های معینی از نور بسر برد ، اگر چشم انسان به نور بسیار شدید خیره شود و یا مدتی طولانی در تاریکی قرار گیرد ، آسیب دیده و حتی بینایی خود را از دست می دهد.
یا گوش انسان به گونه ای آفریده شده است که در برابر صداهای خارج از اندازه و فرکانس هایی ناهمگون با دستگاه گیرنده اش ، آسیب می بیند . حال اگر گوش انسان در معرض شدت صوتی برابر با 140 دسی بل ، که تقریباً چهار برابر صدای عادی و دو برابر صدای مجاز است قرار گیرد ، گوش آسیب دیده و چه بسا عوارض            جبران ناپذیری برای انسان در پی خواهد داشت.
ب- پیامبران ؛ سفیران الهی محیط زیست
در روح انسان نیز قوانین و اندازه هایی وجود دارد که سلامتی روانی و حفظ و تعادل انسان ها بدان ها وابسته است . از آن جایی که اندازه های روحی و تعادل در سیستم روانی انسان بسیار پر اهمیت بوده و بر هم خوردن آنها موجب اختلال در نظام فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه می شود ، خداوند متعال علاوه بر نیروی عقل ، که اگر سالم باشد می تواند این نظام را حفظ کند ، از این جهت در روایات از عقل به عنوان پیامبر درون یاد شده ، سفیرانی از بیرون فرستاد تا عقل را از آفات در امان نگهداشته و سیستم نظام بخشی و نظارتی عقل را تقویت کنند و انسان را از خطرات قانون شکنی و عدم تعادل آگاه نمایند. زیرا همانطور که گفته شد قانون شکنی ها و عدم توازن درونی انسان منجر به قانون شکنی ها و بر هم خوردن نظام جامعه ، طبیعت و محیط زیست انسان می گردد.
از این رو حضرت محمد r به عنوان آخرین و برترین پیامبر ، وظیفه اصلی خود را کامل کردن مکارم اخلاقی      می داند . یعنی حفظ اندازه های فطری و ترمیم و اصلاح اندازه های آسیب دیده انسان ها.
خداوند دانای اسرار می دانست که انسان با حفظ توازن عقلی و روحی می تواند به پیشرفت های موردنظر خود دست یابد و البته پیشرفت بدون تخریب محیط زیست ، اما با بر هم خوردن توازن و درون انسان و نفس که جهان اکبر است ، دنیای برون یعنی جهان اصغر نیز دچار آشوب و عدم توازن خواهد شد زیر انسان با مجموعه ذهن و دل و تخیل است که سازنده سیاست ، فرهنگ و اقتصاد و اجتماع می گردد. بر هم خوردن توازن در درون انسان موجب هرج و مرج و عدم تعادل در جهان برون خواهد شد.
بهترین شاهد این مدعا جهان آشفته عصر ماست که با وجود نظام و انضباط های پیچیده بیرونی ، سازمان های عریض و طویل حقوقی ، دستگاههای مجهز پلیسی و بالابودن سطح آگاهی ها و حتی ریشه کن شدن بیسوادی در برخی کشوها ، با این حال آمار جرم و جنایت ، خودکشی و جنگ روز به روز افزایش یافته به طوری که در سطح بین المللی و حتی در مجامع حقوقی و بشر دوستانه حرف اول را زور و زر می زند نه عدالت .
بنابراین اطاعت از خدا ، انسان را از کج روی ، افراط و تفریط حفظ کرده ، اعتدال و توازن در رفتار، گفتار و پندار ایجاد می کند . از همین روست که برخی متفکران اسلامی که در مباحث اخلاقی اسلام تحقیق کرده اند پایه و معیار اخلاق را نه حسن و قبح بلکه « نظام بخشی قوا و غرائز » می دانند . می گویند :
همانگونه که علم پزشکی کارش نظام دادن قوای بدنی است ، علم اخلاق نیز کارش نظام دادن قوای روحی است. زیرا انسان از نظر روحی ، نیروها و غرائزی دارد که هریک از آنها وظایف و تکالیفی دارند . انسان باید حد و اندازه هر نیرویی را نگاه دارد و حق هریک را به درستی ادا کند اگر بیش از حق یا کمتر از حق هر نیرویی به او دهد موجب فساد و تباهی آن نیرو خواهد شد . به عنوان مثال اگر به ارضای شهوت و نیاز جنسی خود از راه حلال نپردازد ، به عوارض روحی دچار می شود و اگر افسار گسیخته نیز عمل کند و حد و مرزی برای تحقق این میل نشناسد علاوه بر عوارض نامطلوب در خود و اختلال در سلامت روانی خویش ، موجب بروز اختلال در نظام اجتماعی نیز خواهد شد. پس انسان باید همه قوای روحی خود مانند قوه عقل و اراده خود را پرورش دهد تا بتواند بر عادات و شهوات خود حکومت کند و توازن را در آنها نگاه دارد.
 
4) ریشه یابی مشکلات زیست محیطی
پس از روشن شدن معنای اخلاق و محیط زیست و نقش کلیدی اخلاق در حل بحران ها ، با جرأت می توان این ادعا را مطرح کرد که ریشه و اساس مشکلات زیست محیطی بشر شکست و انهدام ارزش ها و بنیادهای اخلاقی است . اگرچه این ادعا برگرفته از آموزه های دینی و نیز تجربه ای است که از دنیای معاصر داریم اما در مغرب زمین تعدادی از اندیشمندان نیز به همین نتیجه رسیده اند ؛ نه از راه آموزه های دینی بلکه تنها با تجزیه و تحلیل تجربه چند صد ساله دنیای غرب در دین زدایی و نفی ارزش های اخلاقی و علم تجربی را معیار همه ارزشها دانستن.
این اندیشمندان با تکیه بر این نکته که با وجود گسترش علوم تجربی و پیشرفت صنعت و رفاه ، بحران ها روز به روز در حال افزایش و گسترش است . کلید درمان این سردرگمی ها ، بحران ها و تخریب بی امان محیط زیست را احیای ارزش های اخلاق دانسته اند.
«سوروکین» جامعه شناس و فیلسوف بنام مغرب زمین می گوید : با وجود توسعه وسایل فنی و صنعتی و تکنیکی ، هنوز ما به مراتب بیش از هر زمان دیگر احساس فقر اخلاقی و انسانی می کنیم .
« کامیل فلاماریون » می نویسد : بسیار غم انگیز است این که از طرفی خورد و خوراکمان روز به روز ترقی کند اما به خاطر حرص و ولع مادی و شهوت طلبی های جسمی ، روز به روز گرمای قلب هایمان فروکش کرده و سرد و سردتر شود و گل های زندگیمان پرپر گردد.
«برژینسکی » مشاور امنیتی آمریکا در دوران ریاست جمهوری کارتر گفته است : جامعه ای که در شهوت ها     غوطه ور باشد نخواهد توانست قانونگذار اخلاقی جهان شود و هر تمدنی که از اخلاق تهی باشد ، از درون پاشیده و متلاشی می شود .
بنابراین می توان در یک نگاه کلی نتیجه گرفت که بحران زیست محیطی نیز همانند دیگر بحران های برآمده از فرهنگ مادی گرا ، زمینه ها و پشتوانه های فلسفی و اخلاقی دارد. اگر انسان ، ماده را اساس جهت گیری های اصیل آمال خود بداند و ارزش های این جهانی و مادی را مقدم بر روح و ارزش های آن جهانی تلقی کند (ماتریالیسم) ، علم و دانش را به کشف قوانین طبیعت و پدیده های آن منحصر کند (سیانتیسیم) و هدف انسان از علم را نیز نه کشف حقیقت که کسب قدرت و سلطه بر طبیعت و تسخیر آن معرفی نماید (تفسیر بیکنی از علم) ، عقل انسان را از آسمان به زمین کشیده و آن را در عالم ماده محبوس کند (راسیونالیسم)، انسان را برای رسیدن به هدف خود یعنی لذت از طبیعت به طور مطلق و البته در چارچوب قانون خود ساخته ، آزاد بداند (لیبراسیم) و حقی برای خدا و      پیام های آسمانی در تعیین ضوابط و معیار استفاده از طبیعت و انسان است . زیرا انسان نامحدود طلب ، لذت پرست ، زاده حیوان که نه آغازی مبارک دارد و نه پایانی مشخص ، نه قانونی مقدس که وی را از زیاده خواهی و         تجاوز طلبی باز دارد و نه سرانجامی که وی را از قانون شکنی هایش بترساند یا به قانون گرایی هایش پاداش دهد. چنین انسان هایی را در باغی کوچک به نام طبیعت که به راستی در برابر آرزوهای بی پایان انسان کوچک است ، رهاکردن ، آیا نتیجه ای جز جنگ و کشتار ، ظهور دیکتاتورهای اقتصاد و سیاست ، نابودی گیاهان و آلودگی آب و خاک و هوا و انتشار بیماری های نو به نو و ... دارد ؟
اگر انسان های زاده ی میمون و مخلوق تصادف و بی مبدأ و معاد را در این جنگل نامقدس رها کنید و قانونی به نام قانون جنگل ، قانون تنازع بقا و نابودی ضعیف ترها به وسیله قوی ترها را برایشان تعریف کنید ، چه اتفاقی خواهد افتاد ؟ چند تن از این میمون زاده های هوشمندتر و چاق و چله تر ، با استفاده از امکانات موروثی یا کسبی ، ثروت جنگل را به دست گرفته و با تشکیل دیکتاتوری سیاسی و اقتصادی ، طبیعت و موجوداتش را آلوده می کنند.
5) راهکار مشکلات زیست محیطی
بر این باوریم که دولت ها و مؤسسات ملی و بین المللی که با ادعای سالم سازی محیط زندگی انسان و ایجاد رفاه ، صلح و امنیت همگانی تشکیل یافته و به صحنه آمده اند ، اگر ده درصد فرصت ها ، توان ، توجه و بودجه خود را به سالم سازی درونی و نهادینه کردن ارزش های اخلاقی اختصاص دهند ، بسیاری از مشکلات زیست محیطی و یا تأثیرگذار بر محیط زیست برطرف خواهد شد.
روشن است که مراد از ارزش های اخلاقی ، ارزش های پایدار مورد توجه ادیان توحیدی و آسمانی ، به ویژه دین اسلام است ، نه اخلاق بازاری و کاسب کارانه که مورد پسند و توصیه دنیای غرب است.
دین اسلام به عنوان پایان بخش ادیان آسمانی و کامل ترین دین الهی ، نگاهی جامع و دقیق درباره زمین ، آسمان ، انسان ، حیوان ، گیاه و دیگر موجودات دارد.
اسلام برخلاف تفکر مادی گرای غرب ، در تعریف انسان ، وی را حیوان هوشمند معرفی نمی کند که تنها هنرش نسبت به دیگر حیوانات ، هوش سرشار است که به کمک آن می تواند حیوانات دیگر را شکار کرده و طبیعت      بی جان را تسخیر نماید . اسلام وجه تمایز و فصل تفاوت انسان را با دیگر حیوانات داشتن روح الهی و عنصر ملکوتی می داند. طبیعت را نیز بی جان نمی داند . اسلام تمامی موجودات را گویا و بینا و دارای شعور ، آگاهی و احساس می داند.
قرآن کریم با صراحت می فرماید :
« و إن من شی ء إلا یسبح بحمده » همه موجودات یاد و تسبیح خدا می گویند.
کوه و دشت و دریا و درختان که در نظر علوم تجربی موجوداتی گنگ و خاموشند که تنها به عنوان مواد خام و برای بهره برداری بی رحمانه انسان پدید آمده اند ، از نظر اسلام درک و عاطفه دارند به عنوان نمونه رسول خدا r با اشاره به کوه احد فرمود :
« هذا احد ، جبل یحبنا و نحبه ».
این کوه احد است ، ما را دوست می دارد و ما نیز آن را دوست می داریم .
با چنین نگاهی است که از قطع بیهوده شاخه های درختان و شکار حیوانات به منظور تفریح و سرگرمی نهی شده است.
هدف زندگی از نظر انسان مادی گرا رسیدن به حداکثر لذت در طبیعت دنیاست که خود بزرگترین عامل انهدام طبیعت است ، اما از نظر اسلام لذت انسانی تنها در سایه یاد خدا تأمین شده و استراحتگاه واقعی انسان نه طبیعت که بهشت برین است و انسان تنها به مقدار نیاز واقعی ، نه نیاز کاذب خود حق دارد از طبیعت بهره گیرد و طبیعت را نیز سالم به دست نسل های آینده برساند . اسلام می گوید استفاده مسرفانه و حریصانه از طبیعت ممنوع است. اسلام طبیعت را مرکب حرکت می داند نه جولانگاه ریخت و پاش و اسراف و تبذیر.
به آسانی می توان درباره تفاوت این دو نگاه قضاوت کرد که کدامیک حافظ طبیعت است و کدامیک مخرب : نگاهی که انسان را به تماشای راز بزرگ طبیعت فرا می خواند تا از درون آن به حقایق هستی دست یابد ( سیر در آفاق ) و آن را دستمایه حرکت ها و معرفت های درونی خود قرار دهد ( سیر در انفس ) ، محیط زیست را مخلوق خدای پاک می داند و محیط زیست با چنین انتسابی ، رنگ و بوی قدسی به خود می گیرد.
طبیعت را نه خط پایان و نقطه آمال انسان ها ، که باید از هم سبقت جویند تا نهایت لذت و بهره مندی خود را از آن کسب کنند ، بلکه گذرگاه انسان و امانت خدا دانسته که بهره مندی از آن باید توأم با تعمیر و بازسازی ، جهت سپردن آن به نسل های آینده باشد.
نگاهی که طبیعت را ابزار وصول به بهشت و مرکب حرکت به سوی سعادت می داند و بدین ترتیب طبیعت از دو ناحیه مقدس می شود ، از ناحیه مبدأ که دارای اصل و نسبی بزرگ و قدسی است و از ناحیه معاد که به بازگشت انسان به سر منزل نیکبختی یاری می رساند.
در برابر این نگاه نگاهی دیگر است که نگاه مسلط امروز است ، نگاهی برخاسته از تمدن مادی گرا که نه انسان را دارای گذشته ای پاک و قدسی می داند و نه طبیعت را ، نه برا انسان آینده ای روشن و سرمنزلی امید بخش می بیند و نه یاور انسان در رسیدن او به چنین جایگاهی . پس انسان زادگاهش طبیعت ، ابتدایش طبیعت و پایانش طبیعت است که چاره ای ندارد جز آن که تمامی آرزوها ، تمایلات ، آرمان ها و خلاصه لذت هایش را از دل طبیعت بیرون کشد. بیچاره طبیعت که باید پاسخگوی میلیاردها انسان ، با بی نهایت آرزو و لذت جویی پایان ناپذیر باشد.
نگاهی که به انسان توصیه می کند کام خود را از طبیعت برگیرد زیرا با مرگ تو همه چیز پایان می پذیرد ، نه خدایی است ، نه حسابی و نه معادی ، معلوم است وقتی انسان ها در برابر خدا پاسخگو نباشند ، در برابر یکدیگر ، طبیعت و در برابر نسل های آینده نیز مسئول و پاسخگو نخواهد بود.
پیشنهـاد :
در راستای تقویت موضوع « طبیعت شناسی » در جامعه ، ابتدا باید با رعایت تناسب ، از دبستان ، دبیرستان و دانشگاه آغاز کرد و همچنین بایستی در رسانه های گروهی به عناوین گوناگون ، این هدف را دنبال کرد و ابعاد ، عظمت ، اسرار و اثرات مثبت طبیعت در انسان و زندگی را در برابر چشمانش به نمایش گذاشت.

بازیافت در ایران

بازیافت به آماده‌سازی مواد برای استفاده مجدد گفته می‌شود.موادی که معمولا قابل بازیافت می باشند عبارتند از آهن آلات، قراضه آهن، پلاستیک، شیشه، کاغذ، مقوا و برخی مواد شیمیایی زباله که به کود کمپوست تبدیل می‌شود.بازیافت از به‌هدررفتن منابع سودمند و سرمایه های ملی جلوگیری می‌کند و مصرف مواد خام و مصرف انرژی را کاهش می‌دهد. با این کار، تولید گازهای گلخانه‌ای نیز کاهش می‌یابد. بازیافت مهم‌ترین مفهوم در مدیریت پسماند است.

تاریخچه بازیافت در ایران

در تعریفی دیگر می‏توان گفت بازیافت عبارت است از فرآیند پردازش مواد مصرف شده به محصولات و مواد تازه به منظوره جلوگیری از به هدر رفتن مواد سودمند بالقوه (ذخیره‏ای) ٬ کاهش مصرف مواد خام ٬کاهش مصرف انرژی ٬ کاهش آلودگی هوا حاصل از سوختن مواد و آلودگی آب‏ها حاصل از تدفین زباله‏ها در خاک به وسیله‏ی کاهش مقدار معمول زباله‏ها و کم کردن نشر گازهای گل‏خانه‏ای در مقایسه با تولید خالص.

 

در ایران بازیافت مواد، قدمتی طولانی  داشته و  به بخشی از  فرهنگ جامعه ما  تبدیل شده است  از طرف  دیگر با  توجه به معضلات و مشکلات زیست محیطی تولید زباله سازمان ها  و مراکز مختلف تلاش کرده اند  این  بخش از فرهنگ جامعه  را گسترده تر و عمیق تر نمایند به نحوی که به سایر مواد نیز تعمیم داده شود  . از طرف دیگر مشکلات اقتصادی، کمبود  منابع طبیعی و افزایش جمعیت نیز باعث شده روند توجه به مسائل بازیافت در تمامی کشور ها سرعت بیشتری به خود بگیرد.

استفاده از مواد زائد گیاهی و انسانی از روزگاران گذشته برای کشاورزان و روستا ها بسیار معمول بوده است .  از این میان کشاورزان یزدی و اصفهانی بر ارزش فوق العاده این مواد در افزایش محصولات کشاورزی کاملاً آگاه بودند. فضولات روستایی که در اصل مواد متشکله از مدفوع انسانی، حیوانی و مواد زائد گیاهی است، همراه با آب و خاک و هوا ۴ اصل اساسی کشاورزی را در روستاهای ایران را تشکیل می دهند.ولی کارخانه کمپوست جدیدی در اصفهان در سال ۱۳۶۸ تاسیس شد که هم اکنون مورد بهره برداری قرار گرفته است. کارخانه کمپوست در شهر های مشهد، کرج و تبریز در حال تاسیس است که کارخانه کمپوست مشهد به بهره برداری رسیده است. سه کارخانه کمپوست در شهر های گرگان، بابل و نشتارود در دست طراحی و احداث است .


در سال  ۱۳۶۱ -  ۱۳۶۰  در شهر همدان با همکاری شهرداری و  دانشگاه بوعلی اقدام به تهیه کمپوست از فضولات  کشتار گاه ،  برگ های  درختان و  پس  مانده های گیاهی با روش حوضچه ای شد که طی این عملیات بررسی جنبه های بهداشتی و کشاورزی کود حاصله نیز انجام  گرفته است. در سال ۱۳۶۸ یکسری مطالعات، در ارتباط با تهیه کمپوست از مخلوط زباله های شهری و کشتار گاه در شهر سمنان توسط دانشگاه تهران انجام شده که طی این مطالعه خصوصیات کمپوست تولیدی از این روش مشخص شده و مورد ارزیابی اقتصادی قرار گرفته است. طرح و احداث کارخانه کمپوست کهریزک در سال ۱۳۷۲ با دو واحد ۱۰۰۰ تنی در یک مجموعه در دستور کار شهرداری تهران قرار گرفت. این کارخانه علاوه بر تولید کمپوست روزانه می تواند حدود ۳۰ تن اقلامی از قبیل  کاغذ،  مقوا، پلاستیک ها و انواع مصنوعات فلزی را جداسازی و آماده بازیافت می‌کند.