زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

دلایل نابودی جنگل و راه‌های صیانت از آن

جنگل موهبتی الهی، هدیه‌ای خدادادی، ثروتی ملی و سرمایه اجتماعی است. منابع طبیعی هر جامعه ثروت آن جامعه است که فقط به نسل حاضر تعلق ندارد بلکه ثروت و میراثی است که متعلق به آیندگان نیز هست.جنگل از دید عموم مردم فضایی با نشاط برای گردشگری و از نظر بسیاری از ساکنان درون و حاشیه، جنگل محلی برای کسب درآمد و امرار ‌معاش است اما از نظر علمی، ارزش‌های اقتصادی و گردشگری تنها بخشی از کارکردهای مهم جنگل است.کشورهای توسعه یافته بر اساس تجارب‌شان، به اهمیت این گوهرگرانبها پی برده و همواره به دنبال بهبود کمی و کیفی آن هستند. ولی متأسفانه این نگاه در جامعه ما خیلی ضعیف و کم‌سو می‌باشد.با وجود روشن بودن نقش مردم و ذی‌نفعان در توسعه پایدار بویژه در مدیریت پایدار بخش کشاورزی و منابع طبیعی، سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان به این گستره وسیع اقتصادی هنوز به دید یک راه‌حل نجات‌بخش نیندیشیده‌اند و متاسفانه هر روز نیز بر تخریب بیشتر این منابع پایه افزوده می‌شود.

نیل به اهداف و مدیریت پایدار در حفاظت، احیاء و توسعه در بخش منابع طبیعی و کشاورزی به زعم بسیاری از صاحب‌نظران از طریق آموزش مردم، سازماندهی و نظم‌بخشی و وقوف به انتظارات و مهم‌تر از همه جلب مشارکت مردم در عرصه‌های منابع طبیعی و تقویت روحیه کارگروهی و ترویج صورت می‌پذیرد.امروزه عمدتا صحبت از توسعه پایدار می‌شود، شاید مقوله توسعه پایدار یک مفهوم آرمانی به نظر برسد، اما می‌توان از توسعه درخور صحبت نمود. توسعه درخور یعنی سه مقوله رشد اقتصادی، عدالت اجتماعی و حفظ بنیان‌های زیست‌محیطی که باید به صورت هماهنگ و با هارمونی مناسب در کنار هم باشند.این سه مقوله سه رأس یک مثلث محسوب می‌شوند که رأس آن مثلث رشد اقتصادی و دو گوش قاعده آن را عدالت اجتماعی و حفظ بنیان‌های محیط‌زیست تشکیل می‌دهد.  رشد اقتصادی به تنهایی عموما به پارامترهای کمی مانند تولید ناخالص ملی یا سرانه درآمد ملی توجه دارد که بی‌تردید توجه صرف به این پارامترها هیچ وقت رفاه و آسایش اجتماعی را به همراه نخواهد داشت. «وی در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان ضمن تعریفی از محیط زیست اقتصادی و اهمیت جنگل به عنوان اقتصاد سبز در توضیحات ارزشمندی می‌گوید: « با این توضیحی که داده شد، به راحتی به ارتباط متقابل اقتصاد و محیط زیست پی‌می‌بریم. در این مورد دو رویکرد می‌تواند وجود داشته باشد محیط زیست اقتصادی و اقتصاد محیط زیست.

 محیط زیست اقتصادی یعنی آنچه که حرف اول را می‌زند سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی است، که با نوعی تحکم، حتما باید اجرا شود و محیط زیست به هر میزان که مورد نیاز باشد چاره‌ای جز هزینه شدن ندارددر رویکرد اقتصاد محیط زیست، اقتصاد و محیط زیست به یک نسبت مساوی اهمیت دارند و مفاهیم و دغدغه‌های حفظ محیط زیست دیگر نه فقط تنها به صورت یک پیوست تصنعی، بلکه به صورت چرخ دنده‌های تو در توی هم با اقتصاد عمل می‌کندارمغان اقتصاد محیط زیست تضمین تداوم پایداری منابع طبیعی و سرانجام آسایش عمومی است. بنابراین برای حفاظت از منابع طبیعی که بنا به فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند: «مسئله حفظ منابع طبیعی،  مسئله‌ای تجملاتی و درجه دو نیست، بلکه یک مسئله حیاتی است. باید از محیط زیست اقتصادی عبور کرده و به اقتصاد محیط زیست توجه کنیم، لذا لحاظ نمودن فعالیتهای حفاظت از محیط زیست به عنوان جزئی از فعالیتهای اقتصادی در نظام حسابهای ملی را اقتصاد سبز می‌گوییم.اقتصاد سبز یعنی توانایی پایدارسازی شاکله‌های توسعه یافتگی. یعنی طبیعت و اقتصاد که مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را دارد.


گردشگرانی که بی‌محابا زباله‌های خود را در  جنگل می‌ریزند، تبرها و اره برقی‌هایی که شبانه و دور از چشم مسئولان به قلع و قمع درختان می‌پردازند و صدای اره‌شان به گوش هیچ کس نمی‌رسد، چراهای بی‌رویه دام‌ها در مراتع، ساخت و سازهای غیرقانونی و سربر آوردن ویلاها از لابه‌لای درختان جنگلی که سالی دو یا سه بار درب آنها باز و تارعنکبوت‌ها در گوشه و کنار آنها تنیده می‌شود، قاچاق چوب و همه‌وهمه تهدیدهایی هستند که جنگل‌های کشورمان را نشانه رفته‌اند.منابع طبیعی، بستر حیات و توسعه پایدار کشور و پشتوانه بخش کشاورزی محسوب می‌شود و نقش آن در تولید و حفظ خاک، تامین غذا، تولید اکسیژن و تلطیف هوا و... بر کسی پوشیده نیست و با توجه به مفاهیم توسعه پایدار، این مواهب الهی، میراث گذشتگان ما نیست، بلکه امانت نسل‌های بعدی در نزد ماست که می‌بایست به درستی حفظ شده، توسعه یافته و بهره‌برداری شوند.

بهره‌برداری غیراصولی از منابع طبیعی
آموزه‌های گرانقدر دین مبین اسلام و آخرین دستاوردهای علمی و فنی در زمینه مدیریت اصولی و پایدار منابع و افزایش بهره‌وری حاکی از آن است که می‌بایست حداکثر تلاش جهت استفاده درست و اصولی از این منابع در راه رسیدن به اهداف درست و متعالی به عمل آید. به اعتقاد کارشناسان منابع طبیعی و محیط‌زیست، با توجه به محدودیت‌های موجود در بخش منابع طبیعی و تخریب و خسارات عدیده وارده به دلیل بهره‌برداری بی‌رویه یا نامناسب و از طرف دیگر شرایط خاص اقتصادی- اجتماعی کشور ایجاب می‌نماید تا به جای تحمیل فشارهای مضاعف بر بخش منابع طبیعی، در سایر بخشهای کشاورزی، صنعت، خدمات، اکوتوریسم و... سرمایه‌گذاری بیشتری صورت پذیرد.

جای تأسف است که بعضا بهره‌برداری‌های غیراصولی و بیش از توان اکولوژیکی عرصه‌ها، نه تنها سبب تخریب و اتلاف منابع ذی‌قیمت آب، خاک و پوشش گیاهی (تنوع زیستی) در بالا دست حوضه‌های آبخیز می‌شود، بلکه سبب اتلاف و تضییع سرمایه‌گذاری‌ها در پایین دست می‌گردد که مثال بارز آن خسارت ناشی از سیل و زمین لغزش بر تأسیسات زیربنایی، راههای ارتباطی، مزارع کشاورزی و... همچنین مشکلات عدیده زیست محیطی موجود است.اگرچه چالش‌های جهانی تغییر اقلیم، بیابان‌زایی و به خطر افتادن تنوع زیستی و همچنین چالش‌های ملی از قبیل رشد روزافزون جمعیت، کاهش حاصلخیزی اراضی در اثر بهره‌برداری بی‌رویه و غیراصولی برخی سیاست‌های ناکارآمد در زمینه کشاورزی، گسترش بی‌وقفه بخش صنعت و خدمات، شرایط خاص اقتصادی کشور و ارزش افزوده زمین ( که سبب ایجاد انگیزه در رابطه با رانت‌خواری و زمین‌خواری شده است) و از طرف دیگر، لزوم اجرای پروژه‌های عمرانی در راستای توسعه کشور و... استفاده و بهره‌برداری از اراضی ملی و دولتی را اجتناب‌ناپذیر می‌نماید، اما چنانچه سیاست‌گذاری‌ها و بهره‌برداری‌ها به صورت شتاب‌زده و بدون توجه به اصول آمایش سرزمین، توان اکولوژیکی و استعداد ذاتی اراضی باشد نتیجه‌ای جز تشدید روند تخریب و اتلاف سرمایه‌‌ها ندارد

منابع طبیعی برای سه نسل‌ها در تمام عرصه‌ها خلق شده لذا حفظ این منابع برای نسل‌های آینده باید هدفی بزرگ قلمداد شود. از آنجایی که بیش از 80 درصد از عرصه کشور تحت پوشش اراضی ملی و دولتی می‌باشد، بنابراین حفظ، اصلاح، احیا و توسعه و بهره‌برداری اصولی از این منابع مستلزم تغییر نگرش‌ها، تحقق مدیریت جامع هماهنگ و همچنین توجه به اصول و مبانی رویکردهای جدید نظیر مشارکت کلیه دست‌اندرکاران و توسعه پایدار می‌باشدتوسعه پایدار بر سه محور انسان، اقتصاد و محیط استوار است و اگر در مدیریت جنگل‌ها مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جنگل‌نشینان در نظر گرفته نشود، در کارها توفیقی حاصل نمی‌شود

تثبیت مالکیت، ساماندهی جنگل‌نشینان و خروج دام از جنگل، کنترل سوخت هیزمی و بوته‌ای و تامین انرژی‌های نو بهره برداری از معادن، پیشگیری از اطفای حریق، کنترل آفات و بیماری‌ها و جلوگیری از تخریب و تصادفات، کنترل ساخت‌وسازها و ویلاسازی در جنگل‌ها، کنترل فرسایش خاک، حفاظت فیزیکی و جلوگیری از قاچاق چوب، ساماندهی گردشگری، جلوگیری از تخریب و پسماندهای زباله و بهره‌برداری از محصولات فرعی جنگل‌ها، مولفه‌های مهم حفاظت از جنگل‌ها و مراتع است که اگر در امر حفاظت به هر کدام از این مولفه‌ها توجه نکنیم با نقص‌هایی روبه‌رو خواهیم شداگر مشارکت مردم را در مدیریت منابع طبیعی نداشته باشیم. هیچ یک از طرحها و پروژه‌ها با موفقیت روبه‌رو نمی‌شود.

دلایل ناپایداری در جنگل‌های شمالی
گرچه منابع طبیعی و از آن جمله عرصه‌های جنگلی، در سیر توسعه اقتصادی اجتماعی، فرهنگی کشور، منشأ اثرات و خدمات متفاوت و گسترده‌ای بوده است،‌ اما همزمان و در طی این تحولات کمیت و کیفیت این منابع با چالش‌های متعددی روبه‌رو گردیده است و در مواردی چتری از ناپایداری بر آنها گسترش یافته است.بدون تردید در بروز چنین شرایطی مجموعه به هم تنیده و پیچیده‌ای از علل و عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیستی و حتی اقلیمی در سطوح مختلف محلی، منطقه‌ای و ملی دخیل بوده‌اند.

کشور ما به علت شرایط جغرافیایی خاص جزو کشورهایی است که پوشش جنگلی کمی به علت میزان متوسط بارندگی دارد میزان بارندگی در ایران 1/3 متوسط بارندگی در دنیاست. بنابراین ایران در منطقه خشک قرار دارد و پوشش جنگلی کمی داریم در چنین شرایطی آنچه که به نام جنگل در کشور وجود دارد حفظ وضع موجود است و مشکل ما این است که مبنای آماری بیشتری برآورده شده است و این برآورد حدود 60 سال قبل صورت گرفته است و نتیجه این طور اعلام شده که 18 میلیون هکتار جنگل داریم و عملا در یک قرن اخیر سطح جنگل‌های کشور کاهش یافته است.در حال حاضر سطح جنگل‌های کشور 12/4 میلیون هکتار است که از این مساحت 2 میلیون هکتار آن سهم جنگل‌های شمال است و این آمار هم طبق عکسبرداری در سالهای 1334 تا 1336 تهیه شده است.

اهمیت جنگلها به‌خاطر حفاظت آب و خاک است و بیشتر ارزش اکولوژیکی و حفظ صنعت سرزمین را دارد چون اگر منابع پایه شامل آب، خاک و پوشش گیاهی باشد، این پوشش گیاهی باعث حفظ آب و خاک می‌شود و لذا باید جنگل‌ها را حفظ کرد.جنگل یک سرمایه اقتصادی خوبی می‌باشد، اگر از این 2 میلیون هکتار جنگل 200 مترمکعب چوب داشته باشیم، این خود رقم قابل توجه و باعث جذب سرمایه عظیمی خواهد شد که ما به خاطر حفظ آب و خاک باید از این ثروت عظیم حفاظت کنیم.
مدیریت جنگل مهم‌ترین راهکار صیانتی
مدیریت جنگل یکی از مباحث مهم در مورد راهکارهای صیانت از جنگل می‌باشد که مهندس نصرتی به درستی به آن اشاره می‌کند.در طول 50 سال اخیر در نقاط مختلف شمال 300 هزار هکتار جنگل‌کاری شده است مثلا در برخی مناطق مثل قپان در استان گلستان به سطح جنگلی کشور اضافه شده است، همچنین صدها کیلومتر جاده ساخته شده و بسیاری از مناطق جنگلی تحت حفاظت قرار گرفتند. ولی امروز هر تصمیمی که در مورد جنگلها باید بگیریم نیاز به فرهنگ‌سازی دارد و البته مدیریت جنگلی الان جاافتاده و زیرساختهای خوبی در جنگلها ایجاد شده است.

مثلا برای حفاظت و گردشگری و کارکردها، اقدامات خاصی صورت گرفته است و البته این اقدامات مثل شمشیر دولبه است.اگر بازنگری جدی در مدیریت جنگل‌ها صورت نگیرد شرایط دشواری خواهیم داشت چنانچه حفاظت از جنگل‌ها جدی گرفته نشود در برخی مناطق تبدیل به عامل تخریب می‌شود، ولی آنچه مسلم است اینکه امروز برای تغییر نگرش و تغییر نگاه به جنگل و اصلاح مدیریت جنگل زیرساخت‌های خوبی وجود دارد ولی در کل چون 50 درصد جنگل‌های ما دارای طرح مدیریت است و 50 درصد فاقد طرح مدیریت است بنابراین بیلان منابع طبیعی جنگل‌ها مثبت نیست و این از مؤلفه‌هایی است که باید روی آن کار جدی صورت گیرد و ضمن اصلاح شیوه‌های مدیریت، عرصه‌های فاقد طرح هم تحت پوشش مدیریت جنگل قرار گیرند چراکه با تقویت حفاظت بیشتر از جنگل‌ها، حتی این امکان در شمال وجود دارد که بین 300 تا 400 هزار هکتار احیاء و توسعه جنگل در دستور کار قرار گیرد و برنامه‌های اجرایی و عملیاتی آن شروع شود.

انتشار سالانه 700 میلیون تن Co2
وقتی سالانه حدود 700 میلیون تن انتشار فقط گاز دی اکسید کربن (Co2) در کشور داریم به اهمیت و قدر ارزش ذاتی و وجودی جنگل‌های شمال و زاگرس و حتی پوشش‌های جنگلی مناطق بیابانی کشور پی می‌بریم لذا در شرح خدمات ارزیابی منابع جنگلی دیگر نمی‌توان و نباید فقط تعداد به هکتار یا حجم در هکتار گونه‌های جنگلی توجه نمود و شاخص‌های برجسته دیگر را نیز باید مورد توجه قرار داد و در نظر داشت.انجام مطالعات اقتصادی- اجتماعی و داشتن شاخص برای میزان مشارکت مردم و شاخص‌هایی برای نشان دادن ارزش‌های محیط‌زیستی غیر بازاری این جنگل‌ها از مهم‌ترین شاخص‌های برجسته‌ای هستند که باید در طراحی و برنامه‌ریزی اجرایی این جنگل‌ها مورد توجه قرار گیرد. در این صورت است که مفهوم واقعی ارزیابی منابع جنگلی تحقق می‌یابد.بر این اساس اصلاح شرح خدمات تهیه طرح‌های جنگلداری و توجه به مهم‌ترین ارزش‌های اقتصادی مستقیم و غیرمستقیم این جنگل‌ها و نقشی که جنگل‌نشینان می‌توانند در مشارکت این طرح‌ها داشته باشند جزء اصلی‌ترین سیاست‌های مدیریت جنگل است .

قطع وابستگی به جنگل
یکی از راه‌های صیانت از جنگل‌های کشور به خصوص جنگل‌های شمال کاهش وابستگی به جنگل می‌باشد، درباره اینکه این وابستگی‌ها چیست و چگونه کاهش می‌یابدبایدگفت خوشبختانه در طول چند دهه گذشته بسیاری از وابستگی‌ها به جنگل کاهش یافته است ولی زمانی ما در صنایع چوب شدیداً وابسته به جنگل بودیم و الان این میزان تنها به 20 درصد وابستگی رسیده است و چه‌بسا در زمینه چوب واردات هم داریم و در ساخت و سازها هم به شدت وابستگی به چوب کاهش یافته است.  در مناطقی که مدیریت جنگلی صورت می‌گیرد این وابستگی کاهش یافته است و لذا باید درصدد توسعه این طرح مدیریتی در کل مناطق جنگلی کشور باشیم.

جنگل یا زباله دان؟!

جنگل های حاشیه شهر ساری (پس از روستای پهنه کلا) که دارای زیباترین جنگل طبیعی این منطقه و زیستگاه طبیعی حیات وحش با گونه های مختلف است، متأسفانه محل و جایگاهی برای دپوی هزاران تن زباله شده است.با کمال تأسف سال هاست که روزانه صدها تن زباله در قلب جنگل های شمال دپو می شود و همگان نظاره گر این فاجعه اند. زخم های کهنه و چرکین ناشی از دپو زباله بر پیکره عرصه های جنگلی و محیط زیست شکننده شمال کشور، نیاز به درمان دارد.جنگل های شمال به دلیل سود جویی برخی افراد، تاکنون از تخریب و دستبرد در امان نمانده و انتخاب جنگل به عنوان جایگاه زباله های شهری نیز به گفته کارشناسان خسارت جبران ناپذیری را بر پیکره این منابع کم نظیر وارد کرده است.

جمعیت روبه افزایش استان های مازندران، گیلان و گلستان و به دنبال آن تغییر کاربری باغات و زمین های زراعی و ورود انبوه گردشگران به این مناطق از یک طرف و فاصله کم دریا و جنگل از طرف دیگر، ساماندهی امور شهری از جمله دفن بهداشتی زباله را به یکی از مشکلات مهم و اساسی این استان ها تبدیل کرده است.طبق آمارهای اعلام شده توسط کارشناسان این حوزه، هم اکنون 42 واحد بزرگ دپوی زباله به وسعت 300 هکتار در جنگل های شمال وجود دارد.

فقط در استان مازندران روزانه نزدیک به 3 هزار تن زباله خانگی تولید می شود که این زباله ها بدون تفکیک و جدا سازی در کیسه های پلاستیکی به رنگ های مختلف به مراکز دپو زباله شهری که در دل جنگل ها هست حمل و یا در حاشیه جاده های روستایی و حاشیه رودخانه ها دپو می شود.به طور کلی 64 درصد زباله ها در جنگل ها 26 درصد در رودخانه ها و 10 درصد در مراتع دفن و یا دپو می شود. این مراکز دپوی زباله در واقع بزرگترین فاجعه زیست محیطی در کشور است که متأسفانه نهادی یا سازمانی جوابگوی این امر نیست.

دپوی زباله در جنگل باعث تخریب جنگل و آلودگی خاک و آب می شود، به خصوص آنکه برخی مواد نظیر جیوه موجود در بعضی باتری ها، آلایندگی شدیدی دارد. نفوذ شیرابه زباله در خاک جنگل، تبعات دراز مدتی خواهد داشت، هر تن زباله به طور میانگین 500 تا 600 لیتر شیرابه و 400 متر مکعب گاز گلخانه ای تولید می کند.نفوذ شیرابه های ناشی از زباله به سفره های آب زیر زمینی که آب آشامیدنی شهروندان را تأمین می کند، خطرناک تر از فاضلاب است.به طور دقیق و علمی معلوم نیست دپوی چندین ساله زباله در جنگل های شمال، چه پیامدهایی خواهد داشت و این خود یک نگرانی بسیار جدی است.

تنها سازمان محیط زیست و یا سازمان جنگل ها و مراتع نمی توانند جلوی این فاجعه بزرگ ایستادگی کنند. دیگر فرصتی نیست و باید با توجه به شرایط زیست محیطی استان های شمالی کشور و نبود منابع مالی ، اقدامات بهینه جهت جلوگیری از تخریب روزافزون جنگل های هیرکانی و مراتع سرسبز انجام پذیرد و با کمک مردم و انجمن های مردم نهاد و تشکیل کارگروه های مختلف در بدنه دستگاه های اجرایی کشور به این فاجعه زیست محیطی پایان داد.مازندران از تخریب جنگل و دریا مصون نمانده و فریاد می زند؛ اما چه کسی است که بشنود و درد او را احساس کند؟ آیا کسی یا سازمانی مسئولیت آلوده شدن رودخانه های تجن، نکارود، هراز، بابلرود، تالار، چالوس و سیاه رود را که هر کدام از دل کوه ها و جنگل های زیبای هیرکانی و خزری سرچشمه می گیرند، به عهده می گیرد؟

جنگل های حاشیه شهر ساری (پس از روستای پهنه کلا) که دارای زیباترین جنگل طبیعی این منطقه و زیستگاه طبیعی حیات وحش با گونه های مختلف از جمله پلنگ، مارال، شوکا، گرگ، روباه، سنجاب، سمور،گربه وحشی ... و پرندگانی نظیر کبوتر، سار، عقاب، قرقاول، شاهین،کلاغ و دارکوب و بلبل و... است و هم چنین دارای چشمه های زلال و رودخانه های فصلی و دائمی است، متأسفانه محل و جایگاهی برای دپوی هزاران تن زباله شده است که موجبات آلودگی آب روخانه های سیاه رود و تجن را فراهم کرده است.

این زباله ها ضمن ایجاد یک منظره بسیار زننده، نامطبوع و آزاردهنده، سلامت ساکنان روستای های اطراف و دامپروری های حوالی را هم به مخاطره افکنده است که هیچ کس با توجه به امن بودن مکان و مخفی بودن از دید خبرنگارها، اطلاع رسانی نمی کند.اگر هر کدام از شما از کنار این فاجعه بزرگ و تخریب زیست محیطی عبور کنید، دل تان از تخریب و نابودی این جنگل طبیعی و سرمایه ملی به درد خواهد آمد و این سوأل به ذهن تان می آید که مگر جنگل ها، رودخانه ها و مراتع ها جای دفن و دپوی هزاران تن زباله است؟

تردیدی نیست که درازمدت می توان با فرهنگ سازی و ایجاد یگان ویژه حفاظت از جنگلها و منابع طبیعی از فاجعه های زیست محیطی جلوگیری کرد، اما مصالح کشور ایجاب می کند که سازمان ها و نهاد های مختلف اجرایی به کمک سازمان حفاظت محیط زیست بشتابند و در کوتاه مدت در برابر این اقدامات زیانبار که خسارات غیر قابل جبرانی به اکوسیستم وارد می سازد، عکس العمل جدی نشان دهند و به چاره اندیشی بپردازند.بر این اساس با توجه به موضوعات مطرح شده، می توان از طریق راهکارهای زیر به کمک و حفظ و پاسداری از جنگل های و رودخانه ها پرداخت:

1- کمک به سمن های زیست محیطی در استان و حمایت همه جانبه دولت از این بخش

2- تشکیل ستاد های پاک سازی زباله ها در بدنه دستگاه های اجرایی کشور با هدف مشخص و معین

3- کمک و همیاری از نیروهای انتظامی و پایگاه های مقاومت بسیج به عنوان یک سازمان مردمی

4- تشکیل انجمن ها و گروه های پاگ سازی زباله ها در مدارس و دانشگاه ها، جهت فرهنگ سازی و جلوگیری قاطع از تخریب جنگل ها، مراتع و رودخانه ها

5- استفاده از تجارب ارزشمند متخصصان داخلی و خارجی و دیگر کشورهایی که شرایط زیست محیطی آنها شبیه کشور ماست و عملکرد خوبی در این حوزه دارند.

6- شناسایی تجهیزات و امکانات و تکنولوژی جدید و موثر در امر کاهش تخریب و تدوین برنامه و بکارگیری آنها در واحدهای حفاظتی و حمایتی چه در سازمان محترم محیط زیست و چه در سازمان محترم جنگل ها و مراتع و چه در شهرداری ها

7- کمک و یاری از رسانه ها و سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین دستگاه فرهنگی کشور جهت اطلاع رسانی ، فرهنگ سازی و آموزش مردم

فوائد بازیافت چیست

بازیافت به معنی استفاده از مواد مصرف شده برای تولید و ساخت مجدد همان کالا یا کالای قابل استفاده دیگر است، مثل ساخت کاغذ تازه از کاغذهای باطله و غیر قابل استفاده.
ازیافت زباله ها سه فایده مهم برای محیط زیست دارد. ما به کمک بازیافت زباله در مصرف منابع طبیعی صرفه جویی کرده ایم زیرا به جای استفاده از مواد خام برای تولید محصولات نو، از مواد بازیافتی استفاده می کنیم.

از دیگر فوائد بازیافت، صرفه جویی در مصرف انرژی است. البته برای بازیافت مواد زاید هم نیاز به مقداری انرژی است اما انرژی لازم برای بازیافت زباله خیلی کمتر از انرژی مورد نیاز برای تولید محصولات جدید از مواد خام است. برای مثال ساختن آلومینیوم از آلومینیوم بازیافت شده ۹۰ درصد انرژی کمتر از ساختن آن از سنگ معدن نیاز دارد. سومین فایده بازیافت نیاز به فضای کمتر برای دفن زباله هاست.

● چه موادی را و چگونه می توان بازیافت کرد؟

در گام اول برای بازیافت زباله ها باید مواد قابل تجزیه مثل پسمانده های آشپزخانه و مواد غذایی را از سایر زباله ها جدا کرده و سعی شود فقط این مواد را در کیسه زباله ریخته و به رفتگر تحویل داد. این مواد را به نوعی کود به نام کمپوست تبدیل می کنند و برای اصلاح خاک و جبران مواد غذایی از دست رفته از آن استفاده می کنند.در مرحله بعد باید مواد قابل بازیافت را از زباله ها جدا کنیم. شیشه، کاغذ، پلاستیک و انواع فلزات از بهترین مواد برای بازیافت هستند.

● بازیافت

▪ بازیافت مواد، جلوگیری از اتلاف سرمایه های ملی.

▪ انرژی صرفه جویی شده حاصل از بازیافت یک قوطی آلومینیومی، یک تلویزیون را برای سه ساعت روشن نگه خواهد داشت.

▪ آلومینیوم را می توان بارها ذوب کرد و به قوطی یا ظرف جدید تبدیل نمود.

▪ بازیـافت هر تـن کاغذ باطله، ماهانه از تخریب ۹۰ هـزار هکتار جنگل، مصرف ۱۲میلیون لیتر آب و ۱۲۰ هزار کیلووات برق می کاهد.
 
▪ به کمک بازیافت کاغذهای موجود در زباله ها، ماهیانه در آمدی بالغ بر۲۰ میلیارد ریال به دست خواهد آمد.

▪ بازیافت آلـومینیوم، آلودگیـهای زیست محیـطی ناشی از فرآیند تولید این فلز را ۹۵ درصد کاهش می دهد.

▪ برای تهیه شیشه از شیشه بازیافت شده ۵۰ درصد آلودگی آب و ۲۰درصد آلودگی هوا را کاهش می دهد.

▪ بازیافت کاغذ، منابع اقتصادی، عدم وابستگی در جهت ورود خمیر کاغذ، کاهش آلودگی، جلوگیری از قطع درختان و کاهش تولید زباله را به دنبال خواهد داشت.

▪ انرژی لازم، برای تولید یک کیلوگرم لاستیک نو، سه برابر انرژی مورد نیاز برای تولید یک کیلوگرم لاستیک بازیافتی است.

▪ ورقه های آلومینیومی بشقاب پیتزا و شیرینی قابل بازیـافت اند، آنها را داخـل سطل زباله نیندازیم.

▪ به کمک بازیافت کاغذ، می توانیم از قطع شدن درختان زیادی جلوگیری کنیم.

▪ بازیافت هر تن کاغذ، می تواند زمینه اشتغال برای ۵ نفر را فراهم کند

▪ به کمک بازیافت، مساحت کمتری از بیابانها و مراتع کشور به زباله دانی تبدیل می شود.

▪ به کمک بازیافت کاغذ، میزان انرژی مورد نیاز به یک چهارم و آب مورد نیاز به یک صدم کاهش می یابد.

▪ اصلاح الگوی مصرف و بازیافت بهداشتی زباله، دو اصل مهم برای کاهش آلودگی محیط زیست.

▪ برای تهیه هر تن کاغذ از چوب ۴۴۰ هزار لیتر آب مصرف می شود در حالی که برای تهیه آن از کاغذ باطله، ۱۸۰۰ لیتر آب کافی است.

▪ تهیه کاغذ از کاغذهای بازیافتی، ۳۰ تا ۵۵ درصد انرژی کمتری نیاز دارد و ۹۵ درصد آلودگی کمتری ایجاد می کند.

▪ به کمک بازیافت ۲۵ درصد از کاغذهای موجود در زباله های شهری، می توان سالانه از قطع یک میلیون و هفتصد هزار درخت جلوگیری کرد.

▪ صرفه جویی در مصرف مواد اولیه و انرژی و نیز کاهش ورود مواد آینده به محیط زیست از فوائد بازیافت است.

▪ با کاهش مصرف منابع طبیعی و بازیافت زباله، عمر تنها زیستگاه بشر « زمین » را طولانی تر کنیم.

▪ کیسه های نایلونی و پلاستیکی تجزیه پذیر نیستند، از مصرف بی رویه آنهاخودداری کنیم.

▪ بازیافت فرصتی برای محیط زیست و منابع &#۶۱۴۷۲;&#۶۱۴۷۲;محدود آن.

▪ بازیافت گامی حیاتی برای حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست.

▪ بازیافت گامی سبز در جهت توسعه پایدار.

▪ مشکل کمبود کاغذ در کشورهای در حال توسعه بزرگترین

▪ مشکل برای ادامه تحصیل است. به کمک بازیافت،
 
▪ کشورمان را در حل این معضل یاری کنیم.

۱) بازیافت کاغذ

برای تهیه هر تن کاغذ نیاز به قطع ۱۷ اصله درخت است. بنابراین اگر هر شخص کاغذهای باطله اش را در طول یک سال جمع کند معادل ۵/۱ اصله درخت است و اگر همه ما ایرانیان این کار را انجام دهیم از قطع ۱۰۰ میلیون درخت در طول یک سال جلوگیری کرده ایم.برای تهیه مصرف سالانه دستمال کاغذی هر خانواده ایرانی نیاز به قطع ۵/۱ اصله درخت می باشد.

استفاده از کاغذ بازیافت شده به جای تهیه آن از چوب درختان، موجب کاهش آلودگی هوا به میزان ۷۴ درصد، کاهش آلودگی آب به میزان ۳۵ درصد و کاهش مصرف آب به میزان ۵۸ درصد خواهد شد به همین دلیل ۵۰ درصد کاغذ تولید شده در کشورهای توسعه یافته از کاغذهای بازیافتی است.بنابراین بازیافت کاغذ علاوه بر منافع اقتصادی، موجب عدم وابستگی در جهت ورود خمیر کاغذ، کاهش آلودگی، ممانعت از قطع درختان و کمک به سیستم جمع آوری و دفن زباله های تولیدی می شود. پس چه خوب است:روزنامه ها و کاغذهای باطله و دفترچه های تمام شده بچه ها را هرگز دور نریزیم، آنها را از سایر زباله ها جدا کرده و به مأموران بازیافت تحویل دهیم. اشیایی مثل پاکتها و پوشه ها را دورنریزیم تا در مواقع لزوم از آنها استفاده کنیم

۲) بازیافت پلاستیکها

ـ پلاستیک ها از نفت که منبعی غیر قابل تجدیدند تهیه می شوند ولی به علت غیر قابل تجزیه بودن، از زباله های پایدار و آلوده کننده محیط زیست به شمار می آیند.

ـ کیسه های نایلونی و پلاستیک به طور متوسط ۵۰۰ تا ۷۰۰ سال در طبیعت باقی می مانند.

ـ ۳۰ درصد از پلاستیکهای تولید شده در بسته بندی به کار می روند. بنابراین با جلوگیری از بسته بندیهای زائد می توان به مقدار زیادی از حجم زباله ها کاست.

ـ استفاده از بسته بندیهای قابل بازگشت و یا ساکهای پارچه ای به هنگام خرید، از راههای مؤثر در جهت کاهش میزان ورود زباله ها به طبیعت است.

ـ به منظور کاهش حجم زباله ها می توان از کیسه های پلاستیک خشک و غیر آلوده چندین بار استفاده کرد و در پایان هم، از آنها برای جمع آوری زباله ها، استفاده نمود.

ـ به همراه داشتن لیوان شخصی به جای استفاده از لیوان یک بار مصرف و به کار بردن ظروف قابل شستشو به جای ظروف یک بار مصرف در مراسم و مهمانی ها، از دیگر راههای کاهش ورود زباله های پلاستیکی به محیط زیست است.

۳) بازیافت شیشه

ـ بطری شیشه ای که امروز دور انداخته می شود تا ۱۰۰۰ سال دیگر هم به صورت زباله در روی زمین قرار دارد.

ـ برای تولید شیشه باید مقدار زیادی شن و ماسه از زمین استخراج شود که این کار مستلزم صرف مقدار زیادی انرژی و آب است.

ـ انرژی لازم برای تولید هر کیلوگرم شیشه حدود ۴۲۰۰ کیلو کالری است.

ـ تهیه شیشه از شیشه بازیافت شده نسبت به تهیه آن از مواد اولیه، آلودگی آبها را به میزان ۵۰ درصد آلودگی آب و تا ۲۰ درصد آلودگی هوا را کاهش می دهد.

ـ ذوب هر تن شیشه منجر به صرفه جویی ۱۰۰ تن نفت می شود.

ـ جدا کردن انواع ظروف شیشه ای شکسته یا شیشه های مربا، سس و غیره در منزل جهت بازیافت آنها، گام بزرگی در جهت بازیافت شیشه هاست.

ـ به هنگام جمع آوری شیشه ها، بهتر است درپوش های پلاستیکی و فلزی بطریهای شیشه ای را جدا کرده و آنها را بر حسب رنگ تفکیک کرد.
 
● زباله های خطرناک:

بعضی از زباله های تولید شده در خانه ها از مواد بسیار خطرناک به شمار می آبندو مانند باطریهای مختلف، لامپهای مهتابی و جیوه ای، لوازم الکترونیکی و ... . این وسایل دارای مواد خطرناکی هستند که سلامت ما و محیط زیست را تهدید می کنند.

بنابراین :

ـ چه خوب است از لوازم خانگی یا اسباب بازیهای باطری دار را کمتر استفاده کنیم. ساعتهای اتوماتیک بهتر از ساعتهایی است که با باطری کار می کنند.

ـ از قرار دادن لامپهای جیوه ای و مهتابی و یا لامپهای سوخته در محلی که احنمال شکستن آنها وجود دارد خودداری کنیم.