زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

طبیعت، صفحه شناخت خدا

ما زاده طبیعتیم؛ از آب و خاکیم و همه وجودمان با عناصر طبیعت آمیخته است. طبیعت، مادر مهربان ما و آغوش گرم او سبب شادابی و نشاط ماست. هر چه بیشتر از این دامان پر مهر فاصله بگیریم و در چاردیواری آهن و سیمان و گچ، زندانی شویم، افسرده تر خواهیم بود. بدون طبیعت، دلِ گرفته ای خواهیم داشت و خنده های مستانه بر لبانمان خواهد خشکید. طبیعت، بخشی از وجود ماست، پس ضرورت زندگی ماست و ما محکوم به فنا و نیستی خواهیم شد، اگر طبیعت را از ما بگیرند و آن همه جاذبه های دل فریب و رنگارنگ آن را به پای تمدن و فن آوری، قربانی کنند.


طبیعت به چند گونه، آدمیان را مهمان مائده های خویش می کند؛ از یک سو با آرایش و زیبایی ها و جلوه های دل پذیرش، به آدمیان آرامش و نشاط می بخشد و آنان را از باده های سُکرآور خویش طربناک می کند. از سوی دیگر، به عنوان نشانه پروردگار، جام معرفت به آدمیان می نوشاند و به سوی پروردگارشان رهنمون می سازد؛ از دیگر سو، سرچشمه روزی آنان است و با موهبت رزق به هنگام خویش، بقای آنان را تضمین می کند و سرانجام آنکه هر از گاهی، نهفته های خویش را به صورت اختراع یا اکتشاف در اختیارشان قرار می دهد تا زندگی را بر آنان آسان تر سازد.


طبیعت زیبا، آسمان نیلگون، شب های پرستاره، دریای خروشان، دشتِ آکنده از گل و ریحان و صحرای سرشار از باغ و بستان، غم و اندوه را از یاد انسان می برد، جان را معطر می سازد و آدمی را در نشئه ای دل افزا به سوی جهانی بی آلایش و زندگی به دور از ناپاکی ها و کدورت ها، رهنمون می سازد. طرفه آنکه طبیعت، آن همه موهبت خویش را رایگان به آدمیان می بخشد؛ بخششی همراه با سادگی زلال و سادگی آمیخته با شکوه و جلال. به گفته کازانتزاکیس: «. .. خوشی های من در اینجا بس عظیمند؛ چون بسیار ساده اند و از عوامل پایداری، چون هوای صاف و آفتاب و دریا و نان گندم مایه می گیرند»


طبیعت در نقش جلوه ها و نشانه های پروردگار، آشکار می شود و از اسما و صفات آفریدگار با خود نشان ها دارد. طبیعت، صحیفه شناخت پروردگار است. هر کدام از این نشانه ها را هی به آستان او دارند و ما را نیز به شرط اندیشه در آن همه شگفتی، به سوی خداوندگار طبیعت رهنمون می دارند. قرآن کریم، نشانه های خداوند در طبیعت را دلیلی بر شناخت خداوند و سندی بر حقانیت پروردگار می داند و می فرماید: «سَنُرِیهِمْ آیاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّی یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ؛ به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و درون جانشان به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که او حق است». (فصلت: 53)


«منظور از آیات آفاقی در این آیه شریفه، نشانه هایی چون خورشید و ماه و ستارگان با نظام دقیقی [است] که بر آنها حاکم است... و نیز آفرینش انواع جانداران و گیاهان و کوه ها و دریاها با عجایب و شگفتی های بی شمارش و موجودات گوناگون اسرار آمیزش که هر زمان اسرار تازه ای از خلقت آنها کشف می شود و هر یک، آیه و نشانه ای است برای شناخت پروردگار و حقانیت ذات پاک او. و این نشان دادن آیه ها و نشانه ها نیز به طور مستمر ادامه دارد، و اگر انسان صدها هزار سال نیز عمر کند، هر زمان، کشف تازه و ارایه جدیدی از آیات الهی خواهد داشت؛ چراکه اسرار و نشانه های این جهان، پایان پذیر نیست. تمام کتاب های علوم طبیعی و انسان شناسی در تمام ابعادش [علم تشریح، فیزیولوژی، روان شناسی و روان کاوی] و علوم مربوط به شناخت گیاهان و حیوانات و مواد طبیعت و هیئت و غیر آن، در حقیقت، همه کتاب های توحید و معرفت الله هستند؛ چراکه عموماً پرده از روی اسرار شگفت انگیزی برمی دارند که بیانگر علم و حکمت و قدرت بی پایان آفریننده اصلی این جهان است. گاه یکی از این علوم، بلکه یک رشته از ده ها رشته از یکی از این علوم، تمام عمر یک دانشمند را به خود اختصاص می دهد و در پایان می گوید: افسوس که هنوز از این رشته چیزی نمی دانم.یاری خداوند با خط تکوین، قدرت خود را بر پیشانی همه موجودات نوشته است، و بر صفحه برگ های درختان، در لابه لای گلبرگ ها، در میان طبقات اسرارآمیز مغز، و بر روی پرده های ظریف چشم، بر صفحه آسمان و بر قلب زمین، و خلاصه بر همه چیز، نشانه های توحید خود را نوشته و گواهی داده است».


در تفسیر مجمع البیان نیز آمده است: «منظور از آیات آفاقی در آیه شریفه یاد شده این است که یعنی ما به زودی نشانه های یکتایی خود را در کرانه های جهان و در دل آسمان ها، به همراه شگفتی های آنها و نیز راز و رمز تفکرانگیز آفرینش انسان و ظرفیت ها و ابتکارات حکیمانه حاکم بر سازمان وجود خودشان را به آنان نشان خواهم داد، تا برای آنان روشن گردد که تنها ذات پاک و بی همتای او درخور پرستش و ستایش و فرمان برداری است».

طبیعت و خدمت هایش به انسان

طبیعت و کره زمین، افزون بر دست و دل بازی های بی دریغ در بخشش انواع نعمت هایش به انسان و افزون بر نقش آن در شناخت آدمیان نسبت به پروردگار، آثار مثبت فراوانی بر جسم و روان انسان ها داشته است و از این نظر، یکی از خدمت گزاران به انسان به شمار می آید.«آب و هوا، درختان و گیاهان، غذاها و میوه ها و به طور کلی، طبیعت و محیط زیست، نقشی عظیم در زندگی بشر دارند. سلامت طبیعت و محیط زیست بر هوش و استعداد و لیاقت های فردی اثر می گذارد. طبیعت و محیط زیست افزون بر تأثیر در قد و قامت و چگونگی اندام ظاهری، بر اندیشه و رفتار انسان نیز اثری شگرف می گذارد. قرآن و سخنان معصومان علیهم السلام فایده های بسیاری برای آب، هوا، گیاهان و درختان ـ با تعبیرهای بسیار دقیق وگاه شگفت انگیز ـ برشمرده اند و از تأثیر بسزای آنها بر تن و روان انسان سخن گفته اند. دانشمندان مسلمان نیز با توجه به طبیعت و محیط زیست، از تأثیر حیرت آور آن بر جسم و جان سخن به میان آورده و با مقایسه جامعه های مختلف بشری، تأثیر فراوان طبیعت و محیط زیست را در رفتار و اندیشه و نیز خصوصیات ظاهری آنان تبیین کرده اند»

برای نمونه، شیخ الرییس ابوعلی سینا می گوید: «ساکنان مناطق مرتفع و کوهستانی، نیرومند، قوی بنیه، دلیر و چالاک هستند و کسانی که در مناطق خوش آب و هوا سکنا گزیده اند، از نشاط و شادابی و سلامتی خاصی برخوردارند. مردمان سرزمین های مرتفع، تندرست، نیرومند و دارای عمر زیاد هستند و ساکنان مناطق سنگلاخی دارای تن سخت و در هم فشرده و مفاصل محکم هستند، قوی بنیه و در جنگ ها دلیرند، در یاد گرفتن حرفه ها، زیرک و اغلب کم خواب و بداخلاق هستند».

«در دین حنیف الهی که در طول تاریخ به شریعت های متنوع برای انبیای الهی، تجلی یافت، شناخت اصول زیست محیطی و تحصیل آن و پرهیز از تخریب طبیعت و سعی در سالم سازی آن، از بارزترین حقوق انسانی و نیز از روشن ترین تکالیف بشری به شمار می آید، تا نشاط جامعه همراه با سلامت آن و خرمی و شادابی روحی و روانی افراد، همراه با صحت آنان تضمین شود. به همین منظور، هم از آلوده نمودن هوا، کوی و برزن و اماکن عمومی، نهی شده، هم اگر چنین رخداد تلخی مشاهده شد، برای برطرف کردن آن، ترغیب و امر شده است».امام صادق علیه السلام فرمود: «لا تَطِیبُ السُّکنی اِلاّ بِثَلاثٍ: الهواءُ الطِّیبُ والماءُ الْغَزیرُ العذبُ والارض الخَوّارَة؛ زندگی پاکیزه و گوارا نمی شود، مگر با سه چیز: هوای پاک، آب گوارای فراوان و زمین خوب و حاصل خیز».


ناتوانی انسان از پی بردن به همه اسرار طبیعت

طبیعت در عین سادگی و در دسترس بودن، سرشار از اسرار است. نهفته های طبیعت، بی پایان است و هر اندازه که آدمی بیشتر آن را می شناسد، به پایان ناپذیر بودن داده های آن، بیشتر پی می برد. این دلیل دیگری بر حکمت بی پایان خداوند و ناتوانی انسان در چیرگی بر همه جنبه های طبیعت است. انیشتین بر این باور است که «معمای طبیعت هنوز لاینحل است، حتی نمی توان مطمئن بود که این راز در آخر کار هم گشودنی باشد. آنچه تاکنون از کتاب طبیعت خوانده ایم، بسیار چیزها به ما آموخته است: ما به اصول زبان طبیعت آشنا شده ایم، به تدریج این شایستگی را پیدا کرده که کلید رمز را کشف کنیم، و همین نکته است که در تلاش آمیخته به رنج ما برای پیشرفت علم، سبب نشاط و خوش حالی بوده است، ولی با این همه می دانیم که در مقابل مجلداتی که خوانده و فهمیده شده، هنوز از حلّ و کشف کامل، خیلی دوریم. تازه آیا چنین حلی وجود داشته باشد یا نه؟ هر چه بیشتر می خوانیم، به کمال تألیف این کتاب [طبیعت]، بهتر واقف می شویم، و هر چه پیشرفت ما زیادتر گردد، حل کامل از دسترس ما دورتر قرار می گیرد»

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.