زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

شهر بدون زباله ام آرزوست

ته مانده غذاهای مهمانی شب گذشته، کلی استخوان و آشغال گوشت، بطری های پلاستیکی شیر و ماست؛ سبزیجات و میوه های پلاسیده باقیمانده از بار روز گذشته سبزی فروش محل و... که درون کیسه های زباله سیاه رنگ گذاشته شده و درون مخزن های مخصوص جا خوش کرده اند یا چون مخزن زباله پر بوده اهالی این کیسه ها را اطراف مخزن زباله چیده اند تا کارگران شهرداری آنها را جمع کنند.تا آن وقت چند ساعتی فرصت باقی است پس حالا نوبت موش ها و گربه های محل است که از این سفره پهن شده نهایت لذت را ببرند.اهالی محل که زباله ها را بدون کیسه روی زمین ریخته اند کار گربه ها را راحت کرده اند، اما گربه ها هم یاد گرفته اند برای پیدا کردن غذاهای خوشمزه باید سختی بکشند پس از این که به جان کیسه های زباله سیاه رنگ بیفتند نه تنها ناراحت نیستند، بلکه لذت هم می برند چون این کار در تخصص شان است.

ضیافت موش ها و گربه های محل

همه چیز برای ضیافت بزرگ موش ها و گربه های محل آماده است؛ سفره رنگارنگی از انواع زباله های تر و خشک که گربه ها و موش ها به جانشان بیفتند و محتویات آنها را در سراسر کوچه پخش کنند.کارگران خدمات شهری هم وقتی برای بردن زباله ها سر می رسند، فقط مخزن زباله را خالی می کنند و کیسه های پاره شده را از روی زمین برمی دارند، اما دیگر حوصله این که زباله های پخش شده در سطح پیاده رو را هم جمع کنند ندارند، حالا نوبتی هم که باشد نوبت مگس ها و حشرات موذی محل است که دلی از عزا دربیاورند.این تصویری از کوچه پس کوچه های محلات شهر ماست که وضعیت جمع آوری زباله های آن چندان رضایت بخش نیست، فعالان محیط زیست و اعضای شورای شهر تهران می گویند با وجود این که روزانه بالای یک میلیارد تومان برای جمع آوری زباله های شهری هزینه می شود، اما وضعیت جمع آوری و دفن این زباله ها دارای مشکلات فراوانی است.

نان زباله دزدها در روغن

یک مخزن سرریز از زباله و کیسه های نایلونی سیاه رنگی که گربه های محل به جانشان افتاده اند و تمام محتویات آن را روی سطح پیاده رو پخش کرده اند، اینها را بگذارید کنار رهگذر ژنده پوشی که با آن گونی بزرگ و سنگینی که روی دوش گذاشته تا کمر درون مخزن زباله افتاده تا از میان انبوه زباله ها چیز به درد بخوری پیدا کند.شاید به جرات بتوان ادعا کرد در این یکی دو سال اخیر تعداد زباله جمع کن ها بیشتر از گذشته شده و هر محله برای خودش تعدادی زباله دزد ثابت دارد که آن محل را پاتوق خودشان کرده اند، این موضوع گویای این است که سطل های زباله ای که گاه یک شبانه روز جمع آوری نمی شود، کار و کاسبی زباله جمع کن ها را رونق داده است.

این موضوع را رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران نیز قبول دارد و می گوید: حضور زباله دزدها طی یکی دو سال اخیر در سطح شهر پررنگ تر شده از طرفی وقتی این افراد برای پیدا کردن چیز به درد بخوری زباله های موجود در مخازن را به هم می ریزند باعث پراکندگی و پخش شدن این زباله ها در اطراف می شود که در واقع علاوه بر آشفتگی بصری موجب انتشار انواع آلودگی ها در محله می شود.رحمت الله حافظی همچنین با تاکید بر این که فضای فعلی در جمع آوری زباله شهر تهران و مخازن زباله، محلی برای سوء استفاده تعداد قابل توجهی از زباله جمع کن ها شده در گفت وگو با جام جم توضیح می دهد: این مخازن سود قابل توجهی را برای زباله جمع کن ها دارد و هر روز تعدادشان افزوده می شود و این در حالی است که اگر طرح اولیه برای پسماند های خشک و تر اجرا می شد امروز این افراد در سطح شهر تهران چنین فضایی را برای به هم زدن زباله ها و سودآوری از این محل پیدا نمی کردند.

با وجود این که شهرداری روزانه یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان برای جمع آوری و دفن زباله و پسماند هزینه می کند، اما متاسفانه وضعیت جمع آوری زباله ها، تفکیک و دفن آنها رضایت بخش نیست. این موضوع را رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران به بودجه ای که امسال شورای شهر تهران به درخواست شهرداری برای موضوع زباله های شهری در نظر گرفته اشاره کرده و توضیح می دهد: در بودجه امسال ۴۱۰ میلیارد تومان بودجه برای جمع آوری و دفن زباله و پسماندهای شهری تعیین شد که این رقم در متمم بودجه به ۴۶۵ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده، اما با این حال هنوز وضعیت جمع آوری زباله و پسماندها از سطح شهر مطلوب نیست.

لطفا ما را بشویید!

حتما دیده اید وقتی می خواهند صاحب ماشینی که مدت هاست رنگ کارواش را به خود ندیده، شرمنده کنند روی آن می نویسند: «لطفا مرا بشویید!» حکایت این روزهای مخازن زباله هم چیزی شبیه حال و روز ماشین هایی است که گاه ماه ها رنگ آب به خود نمی بیند.سطل های زباله پس از این که از سوی کارگران خدمات شهری از زباله خالی می شود، بوی نامطبوعی می دهد که به دلیل ته مانده زباله هایی است که چند ساعتی را در این مخزن باقی می ماند. این مخازن پس از این که خالی می شود ، محل مناسبی برای تجمع مگس و پشه ها می شود.شهروندان به یاد دارند شست وشوی این مخازن در گذشته با جدیت بیشتری انجام می شد، بخصوص در فصل تابستان که به دلیل گرمای هوا امکان انتشار بوی نامطبوع از آنها زیاد بود، اما به نظر می رسد مدتی است پیمانکاران جمع آوری زباله ها نظارت اداره خدمات شهری شهرداری های مناطق را چندان جدی نمی گیرند و اهمیتی به شست وشوی مخازن زباله نمی دهند. این موضوع موجب گلایه اعضای شورای شهر تهران از معاونت خدمات شهری شهرداری تهران در یکی از جلسات شورا که به بررسی وضعیت جمع آوری و تفکیک زباله از مبدا اختصاص داشت هم شده بود. احمد دنیامالی، رئیس کمیسیون عمران شورای شهر تهران با بیان این که کیفیت جمع آوری زباله کاهش پیدا کرده است، از این که سطل های زباله اغلب بدون درپوش بوده و شست و شوی آنها مرتب انجام نمی شود، بشدت انتقاد کرده بود.

شهروندان زباله ساز

سرانه تولید زباله در پایتخت بسیار بالاست به طوری که در برخی مناطق روزی سه بار زباله ها جمع آوری می شود در حالی که این وضعیت در بسیاری از شهرهای دنیا روزی یک بار یا حتی سه بار در هفته است. این گفته رئیس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران است که معتقد است یکی از دلایلی که وضعیت جمع آوری زباله و پسماندها در شهر به نحو مطلوبی پیش نمی رود این است که تولید زباله از سوی شهروندان بی رویه و در تمام ساعات شبانه روز انجام می شود. حافظی با تاکید براین که شهروندان باید شیوه صحیح تفکیک زباله از مبدا را بیاموزند، می گوید: شهروندان باید بدانند بهترین زمان برای گذاشتن زباله بیرون از منزل بین ساعات ۲۱ تا ۲۱ و ۳۰ دقیقه شب است و در مابقی ساعات نباید این کار انجام شود؛ چراکه ماندن طولانی مدت زباله ها تا زمانی که کارگران خدمات شهری از راه برسند جز آلودگی محیط زیست و زشت شدن منظر شهری هیچ فایده ای نخواهد داشت.

فرهنگسازی برای تفکیک زباله از مبدا

اگر شهروندان شیوه صحیح تفکیک زباله از مبدا را بیاموزند و آن را رعایت کنند قطعا تا حد قابل توجهی از میزان هزینه های شهرداری برای جمع آوری زباله ها کاسته خواهد شد.این برنامه ای است که کمیسیون سلامت شورای شهر تهران قرار است با همکاری شهرداری آن را به سرانجام برسانند.

حافظی در این زمینه می گوید: در حال رایزنی با معاونت خدمات شهری شهرداری تهران هستیم تا کیسه های زباله رنگارنگ در اختیار شهروندان در سطح مناطق گذاشته شود تا آنها از همان داخل منزل زباله های خود را تفکیک کنند.به گفته حافظی، اگر برنامه ریزی ها خوب پیش برود این کار همین امسال اجرایی می شود و گرنه اجرای آن سال آینده قطعی خواهد بود.پیش بینی می شود به این ترتیب نه تنها در هزینه های جمع آوری زباله های شهری صرفه جویی خواهد شد، بلکه شهروندان نیز خود را ملزم به رعایت چارچوب هایی در تولید زباله های شهری خواهند کرد.

شیوه​های جدید برای مبارزه با آلودگی هوا


سال هاست کشورهای مختلف برای کاهش آلودگی هوا و نیز اثرات ناخوشایند آن روی سلامت انسان ها و محیط زیست تلاش می کنند.با این که برخی کشورها با در پیش گرفتن سیاست های سختگیرانه تر توانسته اند روند رو به رشد آلودگی هوا در شهرهای بزرگ خود را تا حد زیادی مهار کنند، اما بسیاری دیگر از کشورها و بویژه کشورهای در حال توسعه هنوز تا مهار این معضل بزرگ فاصله زیادی دارند.شاید اصلی ترین راه حل برای کاهش آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، تغییر ساختار حمل و نقل شهری باشد که البته کار بسیار دشواری است. با این حال در چهار گوشه دنیا برخی مبتکران، شیوه های جدیدی را برای کاهش آلودگی هوا یا کاستن از اثرات زیانبار آن بر سلامت در پیش گرفته اند. این روزها تعداد شهرهای آلوده ایران بسرعت در حال زیاد شدن است و پس از تهران، اهواز، اصفهان و شیراز، حال سر و کله مشهد، تبریز و حتی شهرهای شمالی هم به این دنیای غبارآلود و سمی باز شده است. با این توصیف، به نظرمان رسید نگاهی اجمالی به این فناوری ها و ایده ها بتواند در آینده راهگشای این مشکلات باشد.

درختان برقی

مبتکران اهل کشور پرو دستگاهی به نام «اَبَر درخت پرویی» (Peruvian Super tree) ساخته اند که با استفاده از یک سیستم مبتنی بر آب، هوای وارد شده را فیلتر می کند و دی اکسیدکربن و باکتری ها را از آن می زداید.این ابردرخت که در شهر لیما (پایتخت پرو) نصب شده می تواند هر ساعت حدود ۸۳۴۰ مترمکعب هوا را تصفیه کند. سازندگان این دستگاه ادعا می کنند بازدهی این وسیله در تصفیه هوا برابر با ۱۲۰۰ درخت است. هزینه اولیه ساخت این درخت حدود صد هزار دلار است.البته هدف اصلی از طراحی و ساخت این ابردرخت و نصب آن در یکی از پرازدحام ترین و آلوده ترین میادین اصلی پایتخت پرو، آزمودن میزان کارآیی این فناوری است. با توجه به روند جنگل زدایی در بسیاری از مناطق دنیا، هیچ بعید نیست در چند سال آینده به چنین فناوری هایی برای کاهش آلودگی هوا نیاز داشته باشیم.

تصفیه کننده هوای خانه

از آنجا که کاهش آلودگی هوای شهرها کار دشواری است، شاید عاقلانه تر باشد حداقل هوای درون خانه را تمیز نگاه داریم. در حال حاضر دستگاه های مختلفی برای تصفیه هوای خانه وجود دارد. با این حال بسیاری از این دستگاه ها یک عیب بزرگ دارند و آن، تولید گاز ازن است. مطالعات دانشمندان نشان داده است استنشاق گاز ازن توسط انسان می تواند تهدیدی جدی برای سلامت به وجود آورد.بتازگی برخی دانشمندان چینی به راه حلی برای این مشکل دست یافتند. دستگاه تصفیه هوای جدید ساخته شده توسط این پژوهشگران با استفاده از فرآیندهای فیزیکی و شیمیایی، مواد آلاینده موجود در هوای داخل اتاق را جذب می کند. این دستگاه تصفیه هوا می تواند ذرات موسوم به پی.ام ۲.۵ را جذب کند. این ذرات که قطری کمتر از ۲.۲۵ میکرومتر دارند، مستقیم وارد ریه ها می شوند و می توانند آسیبی جدی به سلامت فرد وارد کنند.

البته این دستگاه جدید تصفیه هوا یک عیب بزرگ دارد و آن هم نیاز به تعویض پیاپی فیلتر موجود در آن است که این خود می تواند به آلودگی محیط زیست بینجامد.

آشکارساز آلودگی هوای داخل خانه

پایش و کنترل میزان آلودگی هوای داخل خانه می تواند به سلامت ساکنان آن کمک شایانی کند. چندی پیش دستگاهی به نام بیردی (Birdi) به بازار عرضه شد که علاوه بر تشخیص وجود دود (و آتش سوزی) می تواند میزان منواکسیدکربن موجود در هوای خانه را نیز ارزیابی کند. از آنجا که گاز منواکسیدکربن رنگ و بویی ندارد و انسان براحتی متوجه وجود آن نمی شود، هر ساله صدها نفر جان خود را به خاطر قرار گرفتن در معرض این گاز در خانه از دست می دهند.این دستگاه را مبتکری به نام مارک بلینسکی طراحی کرده است. ماجرا از این قرار بود که برق خانه مارک به علت توفان قطع شده بود و مادربزرگ او برای گرم کردن خانه، چراغ خوراک پزی در خانه روشن کرده بود. مارک که نگران افزایش گاز منواکسیدکربن در خانه بود، ناگهان به فکر دستگاهی برای تشخیص این گاز افتاد و به این ترتیب کار برای طراحی این دستگاه را آغاز کرد.

چادر بادی برای جلوگیری از ورود هوای آلوده

آلودگی هوا بیشترین آسیب را برای بیماران ریوی، سالمندان و البته کودکان به همراه دارد. با این که مدارس در شرایط خطرناک آلودگی هوا تعطیل می شود، اما باز هم استنشاق مکرر هوای آلوده در برخی شهرهای بزرگ می تواند برای سلامت کودکان زیانبار باشد.همچنین نفس کشیدن هنگام ورزش می تواند به سلامت فرد لطمه وارد کند، زیرا در فعالیت شدید، حجم هوای وارد شده به ریه ها بیشتر می شود و در نتیجه آلاینده ها افزایش می یابد. به همین دلیل بود که مدرسه ای در پکن به فکر استفاده از چادری بادی روی زمین ورزش خود افتاد.داستان این بود که به علت آلودگی شدید هوا در پایتخت چین، مدارس به مدت ۲۰ روز تعطیل شد، اما روزهای بعد از آن هنوز میزان آلودگی در حد بالایی قرار داشت. مدیر این مدرسه هم برای کاستن از عوارض آلودگی هوا، یک چادر بادی بزرگ را روی محوطه بازی دانش آموزان نصب کرد. چادر بادی قرار گرفته روی زمین توانست این دانش آموزان را از آلاینده های بیرون مصون نگاه دارد.

قرآن و محیط زیست

به اعتقاد بسیاری از صاحب‌نظران قرآن مجید از مفاهیم ارزشمندی برخوردار است که می تواند در نظریه‌پردازی جهت ایجاد روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری و برقراری توازن بین رابطه‌ی انسان و محیط زیست نقش عمده‌ای ایفا نموده و به عنوان راهکاری علمی و عملی در مقابله با بحرانهای زیست محیطی که ادامه‌ی حیات بشری را مورد تهدید جدی قرار داده است، مورد استفاده قرار گیرد.
به تعبیر قرآن، مأموریت انسان در زمین به عنوان خلیفه و نماینده‌ی خداوند برای عمران و آبادی زمین است. مالکیت اصلی از آن خدا است و منابع طبیعی و محیط زیست در جهت انجام این مأموریت به طور امانت در اختیار انسان گذاشته شده است. به استناد آیات قرآن آسمان و زمین و هر آنچه بین آنها است از روی تفنن و به عبث آفریده نشده است بلکه همه اجزای طبیعت به حق و بر اساس عدل خلق شده‌اند. منابع محیط زیست از کوهها و دریاها تا گیاهان و جانوران، آیات و نشانه‌هایی هستند که بشر را به شناخت باری تعالی و کشف راز خلقت هدایت می‌کنند. اسراف و تبذیر و تخریب این منابع، تخطی از احکام الهی است و موجب خسران بشر در دنیا و آخرت خواهد شد.
کلمات کلیدی: قرآن، محیط زیست، بحرانهای زیست محیطی، اسراف

مقدمه
 

قرن بیستم که با جدایی دین از علم، اقتصاد از فرهنگ و مادیات از معنویات شروع شد، در نهایت با بروز بحرانهای عمده‌ی زیست محیطی به رویکرد مجدد اندیشمندان و پژوهشگران جهان به اصول و مبانی دینی و اخلاقی انجامید. مهمترین اقدام جدی و سازمان یافته جهت دستیابی به راهکارهای عملی بهره‌گیری از تعالیم دینی به منظور مقابله با چالشهای زیست محیطی در سال 1977 تحت برنامه محیط زیست سازمان ملل با مشارکت حدود یک هزار دانشمند از سراسر دنیا، توسط مرکز مطالعه‌ی مذاهب جهانی دانشگاه هاروارد، مرکز حفاظت حیات و محیط زیست دانشگاه “بوکنل” و “انستیتو مذهب” در عصر علم آغاز شد. از آن زمان تاکنون، هزارها مقاله و پژوهش ارزشمند توسط اندیشمندان و پژوهشگران دنیا ارائه شده است و بیانگر این واقعیت می باشد که عملکرد انسان به عنوان اشرف مخلوقات خدا دوراندیشانه نبوده و بشریت را به سوی پرتگاه سوق می دهد. بدون هدایت و انگیزه‌دهی ارزشهای معنوی و اخلاقی، تمدن ما تا پایان قرن آینده، پایدار نخواهد ماند. انسان برای جلوگیری از منسوخ شدن خود، ناچار است اتحادی از علم و مذهب، شرق و غرب، مادیات و معنویات ایجاد نماید.
در این میان، دیدگاههای اسلام و قرآن از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. در تعالیم اسلامی، مثالهای بسیاری به عنوان راه‌حل‌های مختلف جهت مشکلات زیست محیطی به خصوص کمبود مواد اولیه‌ ارائه شده است که می تواند برای پایان دادن به بهره‌برداری بی حد و حصر انسان از منابع طبیعی و ایجاد روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری مشترک جهت حفاظت محیط زیست مورد استفاده قرار گیرد. توجه خاص اسلام به محیط زیست به طوری در قرآن و احکام اسلامی مشهود است که می توان ادعا کرد که حفاظت محیط زیست در ردیف عبادات محسوب می‌گردد و به منظور آشنایی بیشتر با دیدگاه‌های قرآن در زمینه‌ی محیط زیست و منابع طبیعی دراین تحقیق، مجموعه‌ای از آیات قرآن که به نظر می‌رسد در آن‌ها به تبیین ارزش واقعی عوامل محیط زیست و تعیین حد و حدود اختیارات انسان در دخالت و تصرف در منابع طبیعی پرداخته شده است استخراج و به طور موضوعی تحت شش عنوان عمده: آموزش پذیری انسان، مأموریت انسان در زمین، مالکیت خدا، جایگاه و منزلت منابع طبیعی، شکرگذاری و اسراف و تبذیر دسته بندی شده‌اند.

آموزش پذیری انسان
 

از عوامل عمده‌ی بروز بحران‌های زیست محیطی، تمایز فطری انسان از سایر موجودات است. براساس یک قاعده‌ی طبیعی و غریزی موجودات زنده از نیرویی درونی و ذاتی برخوردارند که با دریافت اطلاعات از محیط فعالیت‌های رفتاری آن‌ها ازقبیل جستجوی طعمه، دفاع، جفت یابی و غیره را در جهت رفع نیازهای فیزیولوژیک تنظیم می‌نماید. علاوه بر آن، مجموعه‌ی موجودات، با تشکیل حلقه‌های به هم پیوسته‌ی اکولوژیک، به صورت منسجم و مرتبط در جهت حفظ حیات، عمل می‌‌نمایند. هر موجودی همان مقدار از منابع طبیعی بهره‌برداری می‌کند که نیاز دارد و موادی تولید می‌کند که مورد استفاده‌ی دیگران است. این مکانیزم خود تنظیمی، مبنای بقای چرخه‌های زیستی طی ملیون‌ها سال عمر کره‌ی زمین تا قبل از پیدایش انسان مدرن بوده است.
بشر بر خلاف دیگر زیستمندان، از کمترین نیروهای باز دارنده‌ی غریزی بهره‌مند است. نه تنها همچون جانداران و گیاهان میدان حسی او با نیازهای فیزیولوژیکیش ارتباط محکمی ندارد، بلکه تنوع‌طلبی وی نیز موجب شده است که هر روز نیازهای جدید و کاذبی برای خود ایجاد نماید. در نتیجه‌ با مصرف بیش از حد و تولید موادی که در چرخه‌های زیستی کاربردی ندارند روز به روز با کاستن مواد اولیه و تولید مواد زائد تعادل محیط زیست را مختل می‌نماید. در صورت عدم کنترل و هدایت توسط عوامل خارجی، این لجام گسیختگی می تواند جامعه انسانی را از اعلی علیین به اسفل السافلین سوق داده و منابع طبیعی زمین را به تباهی بکشاند. شاید به همین دلیل بوده است که آنگاه که خداوند خبر آفرینش انسان و قرار دادن او به عنوان خلیفه خود در زمین را به ملائکه اعلام فرمود، فرشتگان با آگاه شدن از خصوصیات فطری افزون‌طلبی و سرکشی انسان از قوانین طبیعی نگرانی خود را نسبت به بروز فساد و تباهی در زمین توسط انسان اظهار کردند[1]. خداوند برای رفع تشویق آنها به آموزش‌پذیری و توانایی رشد فرهنگی انسان اشاره نموده و آموزش علم اسماء به انسان را عامل عمده‌ی مقابله‌ی با فساد و تباهی زمین اعلام می فرماید [2]. “بدیهی است که مقصود از اسماء تنها لغات و نامها نیست، زیرا تنها فرا گرفتن لغات موجب برتری آدمی و کسب مقام والای خلافت باریتعالی در زمین نمی شود بلکه قدرت درک و احساس و تعلق حقیقت تعلیم اسماء است که با قدرت اختیار و تصرف به هم پیوسته و در نتیجه با آگاهی از فلسفه خلقت هر یک از پدیده‌های آفرینش، آدمی را به مقام خلافت در زمین می رساند (المیزان)”

مأموریت انسان در زمین
 

به تعبیر قرآن، انسان به عنوان خلیفه‌ی خدا [3] با مأموریت عمران و آبادسازی به زمین فرستاده شده است [4] و پروردگار بزرگ، همه امکانات اولیه را جهت انجام این مأموریت در اختیار بشر قرار داده است [5]. هر آنچه در آسمان‌ها و زمین است، مسخر او کرده و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر وی ارزانی داشته است [6]. “شب و روز، خورشید و ماه و ستارگان و مخلوقات گوناگون به فرمان او مسخر بشر شدند [7] زمین را بستری مناسب [8] و آرام [9]همچون گاهواره [10] قرار داد. از آسمان، آبی فرستاد که نوشیدن وی و نیاز گیاهان و درختان و حیوانات را تأمین کند).[11] دریا را مسخر انسان ساخت تا از آن، غذا و پوشاک تهیه نماید و کشتی‌ها را بر آن براند. در زمین، کوه‌های ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را بگیرد. و نعمتهای بی حد و حصر در اختیارش قرار داد [12].
بنابراین نه منابع طبیعی اموال باد آورده و بی حساب و کتابی است که بشر به هر مقدار و در هر جهتی مجاز به استفاده و یا تخریب و تباهی آنها باشد و نه انسان موجودی کاملاً مختار و رها شده در این کره است که هر چه خواست انجام دهد و هر جا را اراده کرد تخریب کند. محیط زیست امانتی است که انسان به نمایندگی از طرف خداوند و تنها در جهت انجام مأموریت محوله یعنی آبادی و عمران مجاز به استفاده از آن است. همه چیز از آن خداست و بازگشت همه به سوی او است [13] و تمام اعمال بشر در زمین تحت مراقبت است [14]

مالکیت خدا
 

مسأله ماکیت خداوند حقیقتی است قرآنی که نسبت به بسیاری از احکام اسلام جنبه زیربنایی دارد. خدای تعالی اموال را وسیله معاش و مایه قوام جامعه انسانی قرار داده و برای شخص معین وقف نکرده است تا تغییر و تبدیل نپذیرد. تنها رعایت این اصل می توانند بخش عمده‌ای از مشکلات منابع ملی را حل نماید، چون از نظر قرآن مالک اصلی خدا است و هرگونه تصرفی در هر بخشی از عالم بدون اجازه و رعایت نظر مالک اصلی ناپسند و غیرمشروع محسوب می شود. خداوند نه اجازه اسراف داده است و نه اجازه بخل و تنگ چشمی. در مواردی که بعضی از اموال به برخی افراد جامعه اختصاص می‌یابد رعایت مصلحت جمع بر مصلحت فرد مقدم خواهد بود و مالکیت فردی و خصوصی بخشی از اموال نباید مزاحم حقوق جمع باشد و حق اجتماع را ضایع سازد. همانگونه که در آیه 5 سوره نساء فرموده است اموال خود را، که خداوند وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید [15]. مجموع اموال و ثروتی که در روی کره زمین و زیر آن است و بالاخره آنچه در دنیا وجود دارد متعلق به عموم ساکنان کره است. بر تک‌تک افراد بشر واجب است که این مال را حفظ نموده از هدر رفتن آن جلوگیری نمایند و این مواهب که توسط خداوند جهت استقرار و دوام زندگی به انسانها اعطا شده است نباید در اختیار افراد سفیه و کسانی که از روی نادانی موجب هدر رفتن آنها می‌شوند قرار گیرد. مراد از (وَ ارزُقوُهُم فیِهَا وَاکسُوهُم) این است که ارتزاقشان از خود سرمایه و اصل آن نباشد. بلکه از درآمد مال ارتزاق کنند. به همین دلیل به جای (منِهَا) از اصطلاح (فِیهَا) استفاده شده است (تفسیر المیزان).

جایگاه و منزلت منابع طبیعی
 

در بررسی آیات قرآن، آنچه در اولین برخورد جلب توجه می‌نماید نگرش کاملاً متفاوت قرآن در مورد ارزش و منزلت منابع طبیعی و عوامل محیط زیست با تفکرات رایج است. حتی طرفداران و مدافعان محیط زیست نیز با دیگران در این عقیده متفق القولند که جنگل، مرتع، حیات وحش، آب و معادن، منابع مصرفی برای تأمین نیازهای بشر می‌باشند. تنها اختلاف نظر در چگونگی استفاده و سرعت بهره‌برداری از آنها است. حال آنکه قرآن مجید ارزشی بسیار والاتر برای این منابع قائل است. به تعبیر قرآن خلقت آسمان و زمین و آنچه بین آنها است باطل نبوده است [16] اوست که آسمانها و زمین را بحق آفرید [17] در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌های (روشنی) برای خردمندان است.[18]
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند؛ و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین می‌اندیشند؛ (می‌گویند): بارالها! اینها را بیهوده نیافریده‌ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار! [19] در کتاب الهی گیاهان، جانوران و اجزای غیر زنده طبیعت مثل کوه‌ها و دریاها به عنوان مظاهر و نشانه‌هایی برای تفکر و تدبر در خداشناسی و اثبات معاد معرفی شده‌اند. در اغلب آیات این مظاهر طبیعی همراه نام الله یا ضمایر اشاره کننده به حضرت باریتعالی ذکر شده‌اند. خداوند برای معرفی خود می فرماید:
“خداوند همان کسی است که آسمان‌ها و زمین را آفرید؛ و از آسمان، آبی نازل کرد؛ و با آن، میوه‌ها(ی مختلف) را برای روزی شما (از زمین) بیرون آورد؛ و کشتی‌ها را مسخر شما گردانید، تا بر صفحه دریا به فرمان او حرکت کنند؛ و نهرها را (نیز) مسخر شما نمود؛ [20]
“آن کس که زمین را بستر شما و آسمان (جو زمین) را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد و از آسمان آبی فرو فرستاد و به وسیله‌ی آن، میوه‌ها را پرورش داد تا روزی شما باشد بنابراین، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید [21]
“او کسی است که باران سودمند را پس از آنکه مأیوس شدند، نازل می‌کند و رحمت خویش را می‌گستراند و او ولی و (سرپرست) و ستوده است ـ و از آیات اوست آفرینش آسمان‌ها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده و او هر گاه بخواهد بر جمع آنها تواناست! [22]
در قرآن، زنده شدن مرده بعد از فصل خشکی و سرما به عنوان تمثیل و نشانه‌ای بر چگونگی زنده شدن مردگان در قیامت قلمداد شده است “همان کسی که از آسمان آبی فرستاد به مقدار معین، و به وسیله‌ی آن سرزمین مرده را حیات بخشید، همین گونه (در قیامت از قبرها) شما را خارج می‌سازند! [23]” و همه‌ی آنان (روز قیامت) نزد ما احضار می‌شوند! ـ
زمین مرده برای آنها آیتی است، ما آن را زنده کردیم و دانه‌های (غذایی) از آن خارج ساختیم که از آن می‌خورند؛ [24] او زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده و زمین را پس از مردنش حیات می‌بخشد و به همین گونه روز قیامت (از گورها) بیرون آورده می‌شوید![25] و به وسیله‌ی باران، سرزمین مرده را زنده کردیم؛ زنده شدن مردگان نیز همین گونه است! [26]
مخاطبان قرآن در بیان مظاهر طبیعت و محیط زیست اهل تعقل [27]، مؤمنین [28]اهل تفکر[29] صاحبان گوش شنوا [30]، اهل بصیرت [31]، خردمندان [32]و اهل یقینند [33]. بنابراین ایمان به خدا همراه با تفکر، تعقل و تدبیر در چگونگی آفرینش طبیعت و مظاهر محیط زیست نمی تواند با تخریب و آلودگی آن همراه باشد.

شکرگزاری
 

یکی از اهداف اشاره و توصیف موجودات زنده و منابع محیط زیست در قرآن، ذکر نعمت‌های الهی به منظور بیان ضرورت شکرگزاری است. می فرماید “و در آن باغهایی از نخلها و انگورها قرار دادیم و چشمه‌هایی از آن جاری ساختیم ـ تا از میوه‌ی آن بخورند در حالی که دست آنان هیچ دخالتی در ساختن آن نداشته است! آیا شکر خدا را به جا نمی‌آورند؟![34]” اگر او اراده کند، باد را ساکن می سازد تا آنها بر پشت دریا بی حرکت بمانند؛ در این نشانه‌هایی است برای هر صبر کننده شکرگزار![35] “ او می‌خواهد شما را پاک سازد و نعمتش را بر شما تمام نماید؛ شاید شکر او را به جا آوری” [36]
“الحمد لله” کلامی قرآنی است که ما هر روز حداقل ده بار در نمازهای یومیه به زبان می‌آوریم. همانگونه که در عرف جوامع انسانی متداول است شکرگزاری از هر موهبتی مستلزم آگاهی از ارزش واقعی و استفاده صحیح از آن است. چگونه می توان شکرگزار نعمت‌هایی الهی که برای تأمین نیازهای ما در اختیارمان قرار گرفته باشیم در حالیکه به تخریب و تباهی آنها می‌پردازیم.

اسراف و تبذیر
 

یکی از عوامل عمده‌ی بحران‌های زیست محیطی، طبع افزون طلبی انسان است که به صورت اسراف و تبذیر بروز می‌کند. بدون شک همان گونه که تداوم حیات در کره‌ی زمین طی میلیونها سال نشان داده است نعمتها و مواهب موجود در این کره برای ساکنانش کافی است البته به شرطی که بیهوده به هدر داده نشود و میزان و اعتدال رعایت گردد. معمولاً روح اسراف با خودخواهی و خودپسندی و بیگانگی از خدا و خلق خدا همراه است. قرآن مجید در آیات فراوانی، اسراف و تبذیر را محکوم کرده و مسرفان را از اصحاب دوزخ و تبذیر کنندگان را همراه و همکار شیطان معرفی نموده و راه رسیدن به فلاح و رستگاری را رعایت اعتدال و میزان دانسته است. حتی در زمانی که هنوز اثری از کمبود مواد اولیه و تخریب محیط زیست مشهود نبوده است، پیوسته هشدار داده شده است که در بهره‌برداری از مواهب و نعمت‌های خداوند اسراف و تبذیر روا مدارید. در قرآن مجید، اسراف در نقطه‌ی مقابل قوام به کار برده شده است [37]، قوام به معنی عدالت، استقامت، حد وسط و چیزی است که هم معتدل است و هم باید استقرار داشته باشد. بنابراین می توان گفت این تعبیر زیبا اشاره به اثر زیانبار اسراف در بهم زدن استقرار و تداوم سیستم‌ها است. این همان نتیجه‌ای است که امروزه در اثر استفاده بی‌رویه و اسراف گونه از منابع طبیعی شاهد آن هستیم. قرآن منشاء بحران‌ها را عملکرد خود مردم می‌داند “هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام داده‌اید” [38]
به خاطر آثار زیانبار اسراف و تبذیر، این خصلت ناپسند درکلام الهی به شدت محکوم شده، در ردیف گناهان قرار گرفته و مسرفان برحسب مورد، به درجه‌های مختلفی از عقاب وعده داده شده‌اند. آنگاه که سخن از اسراف در کارهای نیکی همچون استفاده از زینت و لباس نیکو به هنگام حضور در مسجد و ادای حقوق فقرا یا اعمال مباحی مثل خوردن و آشامیدن در میان است، مجازات مسرفان محرومیت از دوستی خدا است [39] اگر اسراف دلیل نادیده گرفتن آیات الهی باشد، مسرفان از هدایت الهی محرومند [40]. اسراف کنندگان در گمراهی خواهند بود [41]، زندگی سختی خواهند داشت، در آخرت نابینا محشور می‌شوند[42] و از اصحاب دوزخ محسوب می‌گردند.
از دیدگاه قرآن، طبیعت اسراف با سایر گناهان تفاوت‌های زیادی دارد و همین تفاوت‌هاست که آثار زیانبار مادی و معنوی را تشدید می‌نماید. اسراف بر خلاف سایر گناهان در نظر مسرفان، زیبا جلوه می‌نماید. حتی مؤمنین و خداپرستان و آنانکه از شدت ایمان بدون احساس ضعف در کنار پیامبران می‌جنگند نیز از آن در امان نیستند و از خداوند، طلب بخشش گناهان ذنوب و اسراف خود را دارند. [43]. در بهترین کارها همچون زینت مساجد [39]و اجرای احکام الهی، مثل قصاص [44] و حتی انفاق در راه خدا نیز خطر اسراف موجود است [45]. چنانچه اسراف به اتلاف و تضییع منابع و نعمتهای خداداد بیانجامد تبذیر محسوب می شود. به تعبیر قرآن تبذیرکنندگان همچون برادران شیطانند چرا که آنان نیز همچون شیطان کفران نعمت پروردگار را نموده‌اند. [46]

فهرست آیات قرآن
 

1-وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَهًِْ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَهًًْ قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (بقره ـ 30)
2-وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ (بقره ـ 31)
3-وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلاَئِفَ الأَرْضِ، بقره -30 و اذ قالَ ربکَ للملائکه انی جاعل فی الارض خلیفة (انعام ـ 165)
4-هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها فاستغفروه(هود-61)
5-هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الأَرْضِ جَمِیعًا (بقره ـ 29)
6-أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهًًْ وَ بَاطِنَهًًْ وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُّنِیرٍ (لقمان ـ 20) وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لَّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (جاثیه ـ 13)
7-و سخر لکم اللیل و النهار و الشمس و القمر و النجوم مسخرات بامره ان فی ذلک لایات لقوم یعقلون(؟12)
8-الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَرْضَ فِرَاشًا (بقره ـ 22)
9-أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا (نمل ـ 61)
10-الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا (طه ـ 53)، (زخرف ـ ‌10)
11-هُوَ الَّذِی أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّکُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ (نحل ـ 10) یُنبِتُ لَکُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّیْتُونَ وَالنَّخِیلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَهًًْ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (نحل ـ 11) وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ (ابراهیم ـ 32) وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ (بقره ـ 22) وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَهًٍْ (نمل ـ 60)
12-وهو الذی سخر البحر لتاکلوا منه لحما طریا و تستخرجوا منه حلیة تلبسونها و تری الفلک مواخر فیه و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون(؟14) ـ اللَّهُ الَّذِی سخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (جاثیه ـ 12) وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الأَنْهَارَ (ابراهیم ـ‌32)
13-وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِیرُ (نور ـ 42) وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ (زخرف ـ 14)
14-و الله یعلم ما تسرون و ما تعلمون
15-وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَکُمُ الَّتِی جَعَلَ اللّهُ لَکُمْ قِیَامًا (نساء ـ 5)
16-وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاء وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ (ص ـ 27)
17-أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللّهَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحقِّ (ابراهیم ـ 19) وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ (انعام ـ 73)
18-إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِ (آل‌عمران ـ 190)
19-الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ (آل‌عمران ـ 191)
20-اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ وَسَخَّرَ لَکُمُ الْفُلْکَ لِتَجْرِیَ فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَکُمُ الأَنْهَارَ (ابراهیم ـ 32)
21-الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّکُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره ـ 22)
22-وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَیَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ ـ وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِن دَابّهًٍْ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ (شوری 28-29)
23-وَالَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّیْتًا کَذَلِکَ تُخْرَجُونَ (زخرف ـ 11)
24-وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ ـ وَآیَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ (یس ـ 32-33)
25-یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَیُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَکَذَلِکَ تُخْرَجُونَ (روم ـ 19)
26-وَأَحْیَیْنَا بِهِ بَلْدَهًًْ مَّیْتًا کَذَلِکَ الْخُرُوجُ (ق ـ 11)
27-إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (الروم ـ 24) (البقرة ـ 164) (الرعد ـ 4)
28-إِنَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِینَ (جاثیه ـ 3)
29-إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْیَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِن کُلِّ دَآبَّهًٍْ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَیْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ
(بقره ـ 164) وَفِی الأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِّنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَى بِمَاء وَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَى بَعْضٍ فِی الأُکُلِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (رعد ـ 4)
30-وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَة لِّقَوْمٍ یَسْمَعُونَ (نحل ـ 65)
31-أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاء إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْکُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا یُبْصِرُونَ (سجده ـ 27)
32-أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِی ذَلِکَ لَذِکْرَى لِأُوْلِی الْأَلْبَابِ (زمر ـ 21)
33-وَفِی خَلْقِکُمْ وَمَا یَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آیَاتٌ لِّقَوْمٍ یُوقِنُونَ (جاثیه ـ 4)
34-وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنْ الْعُیُونِ ـ لِیَأْکُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ (یس ـ 34 و 35)
35-إِن یَشَأْ یُسْکِنِ الرِّیحَ فَیَظْلَلْنَ رَوَاکِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ (شوری ـ 33)
36-وَلَکِن یُرِیدُ لِیُطَهَّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (مائده ـ 4)
37-وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا (فرقان ـ 67)
38-وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهًٍْ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ (شوری ـ 30)
39-یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ (اعراف ـ 31) وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَیْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُکُلُهُ وَالزَّیْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَیْرَ مُتَشَابِهٍ کُلُواْ مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُواْ حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ (انعام ـ 141)
40-إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ (غافر ـ 28)
41-یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ (غافر ـ 34)
42-وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهًًْ ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ أَعْمَى ـ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ـ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ کُنتُ بَصِیرًا ـ قَالَ کَذَلِکَ أَتَتْکَ آیَاتُنَا فَنَسِیتَهَا وَکَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنسَى ـ وَکَذَلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَلَمْ یُؤْمِن بِآیَاتِ رَبِّهِ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَأَبْقَى (طه 124-127)
43-وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ (آل‌عمران ـ 147)
44-وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا (اسراء ـ 33)
45-وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا (فرقان ـ 67)
46-إِنَّ الْمُبَذِّرِینَ کَانُواْ إِخْوَانَ الشَّیَاطِینِ وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِرَبِّهِ کَفُورًا (اسراء ـ 27)
منبع؛
مجموعه مقالات همایش ملی قرآن و علوم طبیعی، تهیه و تنظیم دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، زیر نظر بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، تهران، موسسه انتشاراتی بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه و انتشارات سخن گستر، چاپ یکم ـ زمستان 1385.

چگونه در آغاز قرن بیست و یکم از محیط زیست حفاظت کنیم

جهان در تب نابسامانی می سوزد و این نابسامانی بنیادی اقتصادی، فرهنگی و در نهایت زیست محیطی دارد. تحولی ژرف و عمیق از چهار دهه گذشته در ایران آغاز گردیده که ساختار اجتماعی را کاملا دگرگون کرده است و ایران را به سوی تکاملی جدید به حرکت درآورده، در آغاز سال 1392 رهبر معظم انقلاب به سنت همه ساله که برای هر سال نامی می نهادند امسال را سال حماسه سیاسی و اقتصادی نامگذاری نمودند که برای خیلی ها در آن روز مبهم و ناباورانه به نظر می رسید. ولی خیلی زود حماسه سیاسی را مردم ایران با انتخاب آقای دکتر حسن روحانی فردی با تجربه و فرهیخته رقم زدند و این آغاز حماسه اول و زمینه ساز حماسه بعدی یعنی حماسه اقتصادی گردید. با این حرکت امروز مردم ایران در مسیر حماسه سیاسی پویا به پیش می روند. امروز تعاملات سازنده با جهان با حفظ شئونات ملی آغاز شده است و جهان به این تفکر سازنده با تعجب می نگرد.


حمایت از تشکل های مدنی


امرزو تفکر خصوصی سازی واقعی و حمایت از بخش خصوصی و تشکل های مدنی به طور جدی و اساسی در حال جایگزینی با تفکر اقتصاد دولتی و تمرکز گرانی است. همه میدانند بدون حمایت از بنگاه های اقتصادی متوسط و خصوصی، اتحادیه ها، انجمن های صنفی که موتور محرکه اقتصاد کلان هر جامعه ای است حماسه اقتصادی تحقق پیدا نمی کند که خوشبختانه به موازات تحقق حماسه سیاسی، در اولویت آقای رئیس جمهور قرار دارد.


دور نمای تحول سیاسی و اقتصادی ایران در قرن بیست و یکم کاملا روشن به چشم می خورد و این بر کارآفرینان ملت ایران فرض است که با تلاش مستمر حماسه اقتصادی رارقم بزنند. اتحادیه صنایع بازیافت ایران که نماینده واقعی کل صنعت ایران در زمینه چرخه بازیافت است با تجربه دیرینه اعضای خود در تعامل با جهان و انتقال تکنولوژی در یک قرن گذشته آماده است که خلاء به وجود آمده در صنعت بازیافت و محیط زیست را پر کرده و در بازسازی و نوسازی صنعت، تجارت و اقتصاد کشور سهیم گردد.  عدالت اجتماعی، تشکل های مدنی، بازسازی صنایع کشور، توسعه کشاورزی، حرکت های زیست محیطی و تکمیل چرخه بازیافت، استفاده از انرژی های پاک، تجارت سالم ودر خدمت مردم عواملی هستند که در تحقق این حماسه نقش های مهم دارند.


نگاهی گذرا به نقش اسلام در حمایت از محیط زیست

یکی از موضوعات مهم جهان معاصر به خصوص پس از دهه 1970 میلادی به این طرف توجه به «محیط زیست» و «مسائل زیست محیطی» است؛ تا جایی که در هر کشور سازمانهایی درباره «محیط زیست» و «مسائل زیست محیطی» به وجود آمده است. متأسفانه پس از انقلاب صنعتی در اروپا و رشد و توسعه بی حد و مرز فن آوری تخریب کننده «طبیعت»، محیط زیست در معرض خطر جدی واقع شده که این امر مایه نگرانی جهانیان شده است.

امروزه محیط زیست به سبب سودجوییهای ظالمانه و خودکامگیهای قدرتهای جهانخوار بیشتر از هر زمانی در معرض خطر و نابودی قرار گرفته است. آلودگیهای فزاینده خاک، آب و هوا بیش از پیش «محیط زیست» را تهدید نموده و آسیبهای جبران ناپذیری به آن وارد ساخته است.

از میان عوامل مهّم نابود کننده طبیعت، می توان استفاده بی رویه از ابزارآلات صنعتی و ادوات نظامی و مواد شیمیایی و سموم نام برد.

امروزه عوامل تخریب کننده طبیعت و محیط زیست چنان رو به گسترش است که از سوی دانشمندان زنگ خطر ویرانی محیط زیست در همه جای جهان به صدا درآمده است.

اکنون این پرسش مطرح است که اسلام به عنوان یک دین کامل و پاسخگو به نیازهای بشر، چه نقشی در حمایت از طبیعت و محیط زیست دارد؟ آیا مسائل زیست محیطی در اسلام مورد توجه قرار گرفته است یا نه؟

این تحقیق سعی دارد پاسخ مناسبی برای این پرسش ارائه دهد.

پیش از پرداختن به اصل بحث لازم است تعریفی از «محیط زیست» ارائه و عواملی که نقش تخریبی در «محیط زیست» دارد به طور خلاصه بررسی گردد و سپس به نقش اسلام در حمایت از محیط زیست اشاره شود.

امروزه محیط زیست به سبب سودجوییهای ظالمانه و خودکامگیهای قدرتهای جهانخوار،

بیشتر از هر زمانی در معرض خطر و نابودی قرار گرفته است. آلودگیهای فزاینده خاک، آب و هوا بیش از پیش محیط زیست را تهدید نموده و آسیبهای جبران ناپذیری به آن وارد ساخته است.

محیط زیست چیست؟

محیط زیست، از دو کلمه ترکیب یافته است، یکی «محیط» که واژه ای عربی است، و دیگری «زیست» که واژه ای فارسی است.

«محیط» به معنای مکان و اوضاع و احوال آمده است و آنچه که شخص یا چیزی را احاطه کرده و منشأ تغییر و تحول می باشد. به دیگر تعبیر: محیط فراگیرنده و جای زندگی آدمی است.(1)

واژه «زیست» به معنای زندگی و حیات و زیستن آمده است.(2)

شورای اقتصادی اروپا محیط زیست را این گونه تعریف کرده است: «محیط زیست شامل آب، هوا، خاک و عوامل درونی و برونی مربوط به حیات هر موجود زنده می گردد.»(3)

«محیط زیست» به دو مفهوم به کار رفته است: یکی مفهومی است که از علوم طبیعت نشأت گرفته و در آن با جوامع انسانی با بینش اکولوژیک برخورد می شود؛ یعنی مجموعه ای از پدیده های طبیعی و تعادل بین نیروهای رقیب در طبیعت که زندگی یک گروه بیولوژیک را مقید می کند.

مفهوم دوم کلمه «محیط زیست» از علوم معماری و شهر سازی ناشی می شود، و درباره تعاملی است که بین ساختمان، به مفهوم عام، و محیطی که در آن ایجاد می شود (محیط طبیعی یا مصنوعی) وجود دارد.(4)

اهمیت و نقش محیط زیست در زندگی انسان

محیط زیست طبیعی تأثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم، زندگی را شاداب و معطر می سازد. شنیدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلربای چشمه ساران، صفای سبز سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیبایی شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات انسان دارند. هر کسی از تماشای چنین منظره های زیبایی احساس آرامش و نشاط کرده و امنیت و آسایش را در حیات خویش لمس می کند. بر عکس، آسیب رساندن به محیط زیست و نابودی طبیعت باعث وارد آمدن صدمات و زیانهای جبران ناپذیری به بشریت می شود.

افسردگی و افزایش بیماریهای روحی و روانی انسان امروز بدون ارتباط به آسیب رساندن به محیط زیست نیست. هیچ کس نمی تواند منکر بشود که تخریب محیط زیست تأثیر منفی بر شیوه رفتار آدمیان می نهد، و اثرات ویرانگری بر اخلاق فردی و جمعی جامعه بشری بر جای می گذارد.

امام خمینی ـ قدس سره ـ در مورد تأثیر محیط زندگی بر شخصیت آدمی می نویسد:

«محیط تربیت، شخصیت مربی، رفیق همنشین، اثرات شگفت آوری دارند که همه آن را مشاهده می کنند.»(5)

قرآن کریم درباره اثر طبیعت می فرماید:

«سرزمین پاکیزه، گیاهش به فرمان پروردگار می روید؛ اما سرزمینهای بد طینت [و شوره زار]، جز گیاه ناچیز و بی ارزش، از آن نمی روید.»(6)

از این آیه مبارک استفاده می شود همان طور که طبیعت و سرزمین پاک در رشد و پرورش بهینه گیاهان مؤثر است، در رشد و تکامل انسان نیز مؤثر می باشد، و همان گونه که از زمینهای شوره زار جز گیاهان بی ارزش نمی روید، محیط آلوده نیز تأثیر منفی و اثرات زیانباری بر تربیت انسان دارد.

امام علی ـ علیه السلام ـ درباره اثر طبیعت بر انسان فرموده است:

«از سرما در آغاز آن (فصل خزان) پرهیز کنید و در پایان آن (فصل بهار) به پیشواز آن بشتابید؛ زیرا سرما بر بدنها همان تأثیر را می گذارد که بر درختها؛ اوّل آن سوزاننده و نابود کننده است، و پایان آن رویاننده و شکوفا کننده.»(7)

کلام امام درباره تأثیر طبیعت بر جسم و جان آدمی بسیار روشن و صریح است و همان سان که طبیعت بر جسم و بدن اثر گذار است، بر روح و روان بشر نیز اثر گذار می باشد.

امروزه هیچ کس نمی تواند نقش زیانبار جنگهای بین المللی و منطقه ای را در تخریب محیط زیست و اثرات سوء آنها را بر زندگی انسانها منکر شود. جوامعی که محیط زندگی آنها در اثر جنگ و تخریب نابوده شده است، ساکنان آنها دچار انواع بحرانهای روانی و جسمی شده اند. افغانستان یکی از جوامعی است که جنگ، تأثیر عمیقی بر زندگی مردم گذاشته است؛ چنانکه پژوهشگران مرکز کنترل و جلوگیری از بیماری یک سازمان تحقیقاتی پزشکی مستقر در آتلانتای آمریکا در گزارش خود گفته اند: «از هر سه شهروند افغانستان که پانزده سال یا بیشتر سن دارند دو نفر نشانه های افسردگی و سایر ناراحتیهای روانی را از خود بروز می دهند.»

باربارا لوپز کاردوزو، از نویسندگان این گزارش، گفته است: «در میان شهروندان افغانستانی میزان بالایی از افسردگی، اضطراب و نگرانی ناشی از ضربات روانی مشاهده می شود.»(8)

این گزارش به خوبی اثرات سوء تخریب طبیعت و تأثیر نابسامانیهای اجتماعی را که بر اثر جنگ در این کشور به وجود آمده است، نشان می دهد و اثرات سوء و زیانبار جنگ را که یکی از عوامل تخریب محیط زندگی انسان است را بیان می دارد.

دور شدن بشر از طبیعت

روند زندگی ماشینی سبب شده که بشر از زیباییهای طبیعت فاصله بگیرد. انسان امروزی رابطه مستقیم با طبیعت را از دست داده است و فقط به وسیله الفاظ بی جان و داستانها و تصاویر بی روح سعی دارد رابطه خود را با طبیعت برقرار کند؛ ولی غافل از اینکه رابطه غیر مستقیم با طبیعت هیچ گاه اثر رابطه مستقیم را ندارد. آری، انسان امروزی از بهره بردن از طبیعت محروم شده است، و این محرومیت و جدایی، او را با پریشانیها، افسردگیها و انواع رنجها مواجه کرده است.

محیط زیست طبیعی تأثیر شگرفی بر روح و روان آدمی دارد. محیط پاک و آراسته و خرّم،

زندگی را شاداب و معطر می سازد. شنیدن آواز روح بخش پرندگان، ترنم لطیف جویباران، آهنگ دلربای چشمه ساران، صفای سبز سبزه زاران، نسیم لطیف کوهستان، رقص دلنشین درختان و زیبایی شهر و دیار، همه و همه تأثیر اعجاب انگیزی بر زندگی و حیات انسان دارند.

بشرِ دور مانده از طبیعت، برای جبران این کمبود به فکر غنای مادی بیشتر افتاده و برای به دست آوردن ثروت، به تاراج طبیعت پرداخته است. از بین بردن بی رویه منابع طبیعی، آلوده کردن هوا و آب و خاک و نابودی گیاهان و انقراض نسل جانواران همه ناشی از سودجوییها و بهره بردن ظالمانه بشر بخصوص قدرتهای جهانخوار در عرصه جهانی است.

عوامل آلودگی محیط زیست

دانشمندان آلودگیهای محیط زیست را به آلودگی هوا، آب، خاک، و آلودگی صوتی تقسیم کرده اند. هر کدام از این آلودگیها نیز معلول عواملی است که در نهایت به سودجوییها و استفاده بی رویه بشر از طبیعت بر می گردد.

نقش اسلام در حمایت از منابع طبیعی و محیط زیست

انسان، اشرف مخلوقات و خلیفه خداوند در زمین است و تمام پدیده های طبیعی برای او آفریده شده است.

خداوند نظر ویژه ای به انسان دارد. آسمان و زمین و دریاو کوهها را در تسخیر بشر قرار داده تا از آنها به شیوه صحیح و مناسب بهره ببرد؛ چنان که آیات ذیل بر آن دلالت دارد:

«خداوند همان کسی است که دریا را مسخر شما کرد تا کشتیها به فرمانش در آن حرکت کنند و بتوانید از فضل او بهره گیرید، و باشد که سپاس دارید. او آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است به سود شما رام کرد؛ در این نشانه های [مهمی [است برای کسانی که اندیشه می کنند.»(9)

«او خدایی است که همه آنچه را [از نعمتها] درزمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتّب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.»(10)

«او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانه های آن راه بروید و از روزیهای خداوند بخورید؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست.»(11)

«و از آیات [عظمت] خدا این است که بادها را به عنوان بشارتگرانی می فرستد تا بخشی از رحمتش را به شما بچشاند و کشتیها به فرمانش حرکت کنند و از فضل او بهره گیرید؛ و امید که شکرگزاری کنید.»(12)

«در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایی که در دریا به سود مردم در حرکتند، و آبی که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انوع جنبندگان را در آن گسترده، و [همچنین] در تغییر مسیر بادها و ابری که میان زمین و آسمان آرمیده است، نشانه هایی است [از ذات پاک خداو یگانگی او] برای مردمی که می اندیشند.»(13)

با توجه به آیاتی که ذکر شد، طبیعت در تسخیر انسان و برای بهره برداری در اختیار او قرار دارد. انسان می تواند با استفاده از تواناییها و خلاقیتهایی که خداوند در سرشت او قرار داده بهترین بهره را از طبیعت ببرد، و با خردورزی دنیا را مزرعه آخرت و سرمایه زندگی اخروی خویش قرار دهد.

«متون مختلف تعالیم اسلامی به انحای گوناگون به طبیعت و عناصر آن و همچنین به فواید و اثرهای آن اشاره نموده اند و در کنار این اشارات به لزوم حفاظت از آن نیز پرداخته اند ... آیاتی از قرآن کریم انسان را مورد سؤال قرار داده و یا او را به دستورهایی امر کرده اند که یکی از مصادیق بارز این سؤالات و اوامر می تواند محیط زیست باشد.(14) این در عین حالی است که قرآن کریم به بسیاری از اصول و قوانینی که ضامن بقا و تداوم حیات عالم هستی و حرکت آن به سوی کمال است، اشاره می فرماید که مراعات این قوانین خود مرحله ای از حفاظت از محیط زیست است.

برای نمونه می توان به موزون بودن عالم هستی و خلق عالم بر اساس توازن اشاره کرد،(15) به این معنا که انسان نباید عملی مرتکب شود که سبب بر هم خوردن این توازن و تعادل گردد ... موضوع بعدی اشاره شده در قرآن که تجاوز به آن سبب بر هم خوردن این تعادل محیط می گردد، اندازه و قدر است.(16) به بیان دیگر، در تماس با طبیعت و بهره گیری از منابع آن باید به گونه ای رفتار شود که اولاً؛ قدر و اندازه ملاک عمل قرار گیرد و ثانیا تغییرات اندازه ها به حدّی نباشد که سبب تخریب محیط زیست و از بین رفتن گونه هایی گردد.

حق بودن خلق الهی و یا به باطل و بازیچه آفریده نشدن آنها(17) نیز موضوع مهم دیگری است که به بشر می آموزد تا از انهدام طبیعت و عناصر طبیعی در راههای باطل و بیهوده احتراز نماید.

علاوه بر اینها قواعد فقهی متعددی همچون قاعده «لاضرر»، «ضمان»، «اتلاف»، «تسبیب» و «عدالت» را نیز می توان به عنوان بستری برای حقوق محیط زیست در فرهنگ اسلامی معرفی نمود. مضافا بر اینکه بسیاری از اصول که بظاهر به عنوان یک ارزش اخلاقی تلقی می شوند و می توانند در قلمروی از حیات مصداق خاص خویش را داشته باشند، مثل قناعت، خودکفایی، احتراز از اسراف و تبذیر و ... نیز پشتوانه های محکمی در حمایت از حقوق محیط زیست هستند.»(18)

در اینجا به برخی از قواعد و اصول که می توانند منبعی برای حفاظت از محیط زیست تلقّی شوند، اشاره می کنیم.

امروزه هیچ کس نمی تواند نقش زیانبار جنگهای بین المللی و منطقه ای را در تخریب محیط

زیست و اثرات سوء آنها را بر زندگی انسانها منکر شود. جوامعی که محیط زندگی آنها در اثر جنگ و تخریب نابوده شده است، ساکنان آنها دچار انواع بحرانهای روانی و جسمی شده اند.

1ـ قاعده «لاضرر»

قاعده «لاضرر» در دین اسلام قلمرو بسیار وسیعی دارد، و تمامی زوایای زندگی بشر را در بر می گیرد. از جمله موارد ضرر، تخریب محیط زیست و آسیب رساندن به زندگی فردی و اجتماعی انسان است.

درباره «قاعده لاضرر» دانشمندان و صاحب نظران نامداری چون: مرحوم شیخ انصاری، آخوند خراسانی، آقا ضیاء عراقی و دیگران به تفصیل بحث کرده و رساله های مستقلّی در تبیین و توضیح این قاعده تدوین نموده اند.

قاعده لاضرر در قالب حدیث در حدّ تواتر به اثبات رسیده(19) و اهل سنّت نیز به این قاعده اهتمام ورزیده و از طریق آنها نیز وارد شده است.(20)

از باب نمونه به احادیثی اشاره می شود که نشان دهنده این است که شعاع قاعده لاضرر سراسر زندگی انسان را در بر می گیرد. نحوه استدلال در احادیث زیر نشان می دهد که اسلام ضرر و زیان و آسیب رساندن به دیگران را نمی پذیرد، و بدون تردید یکی از موارد ضرر و زیان، تخریب محیط زیست انسان و دیگر موجودات زنده است.

1ـ از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که پیامبر خدا در مورد شفعه در میان شرکای زمین و مسکن داوری نمود و فرمود: «ضرر و آسیب رساندن به دیگری [در اسلام [وجود ندارد.»(21)

حدیث شریف لاضرر عمومیت دارد؛ چنان که نحوه استدلال به آن در موارد اختلاف نشان

دهنده این مطلب است. جای تردید نیست که تخریب محیط زیست، و آلوده کردن محیط زندگی، و بی توجهی به آثار و زیانهای ناشی از نابودی بی رویه این تخریب و آلودگی از مصداق ضرر و زیان به آدمیان است.

2ـ زراره از ابا جعفر ـ علیه السلام ـ روایت کرده که سمرة بن جندب درختی در کنار دیوار مردی از انصار داشت، و منزل مرد انصاری نزدیک دروازه باغ بود. سمرة هر زمان که می خواست به درخت خرمایش سر بزند بدون اجازه وارد منزل مرد انصاری می شد. مرد انصاری به سمرة گفت: هر زمان که خواستی وارد شوی، نخست اجازه بگیر، ولی او قبول نکرد. مرد انصاری به رسول خدا شکایت برد. رسول خدا آن مرد را طلبید و به وی فرمود: هر وقت خواستی داخل خانه بشوی اجازه بگیر. امّا مرد قبول نکرد. به او مبلغ زیادی پیشنهاد کرد که درختش را بدان مبلغ بفروشد.، نپذیرفت، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به مرد انصاری فرمود: درخت او را قطع کن و در نزدش بینداز، چون ضرر و آسیب رساندن [در دین] وجود ندارد.(22)

3ـ از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت شده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در میان اهل مدینه در مورد مشارب نخل دستور صادر کرد که از نفع رساندن چیزی به یکدیگر امتناع نورزند، و به بادیه نشینان دستور داد که از استفاده از آب ممانعت به عمل نیاورند تا دیگران نیز از آبها و چراگاهها بهره ببرند؛ زیرا که ضرر و زیانی وجود ندارد.(23)

4ـ زراره از امام باقر ـ علیه السلام ـ در حدیثی روایت کرده که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: ضرر و ضرر وارد کردن وجود ندارد.(24)

5ـ از رسول خدا روایت شده که آن حضرت فرمود: «ضرر و ضرر زدن به مؤمن وجود ندارد.»(25)

6ـ در کتاب عوالی این حدیث شریف آمده است «لاضرر و لا ضرار فی الإسلام»؛ «در اسلام ضرر [به خود] و اضرار [به دیگران] وجود ندارد.»(26)

7ـ در نهج الحق نیز حدیث شریف «لاضرر و لاضرار فی الإسلام» از رسول خدا نقل شده است.(27)

8ـ در وسائل الشیعه آمده است: «لاضرر و لاضرار فی الاسلام، فالاسلام یزید المسلم خیرا و لا یزیده شرا»؛ «در اسلام ضرر و ضرار نیست، اسلام به مسلمانان خیر را فزونی می بخشد، نه شر را.»(28)

حدیث شریف لاضرر عمومیت دارد؛ چنان که نحوه استدلال به آن در موارد اختلاف نشان دهنده این مطلب است. جای تردید نیست که تخریب محیط زیست، و آلوده کردن محیط زندگی، و بی توجهی به آثار و زیانهای ناشی از نابودی بی رویه این تخریب و آلودگی از مصادیق ضرر و زیان به آدمیان است.

توضیح حدیث لاضرر

در باره مفهوم و معنای لاضرر و لاضرار تفسیرهای متفاوت و احتمالات مختلفی ارایه شده است که به بعضی از آنها اشاره می شود.

1ـ به نوشته مرحوم شیخ انصاری مراد از «لاضرر و لاضرار» این است که در اسلام حکم ضرری وضع نشده است؛ یعنی شارع مقدس نه در احکام تکلیفیه و نه در احکام وضعیّه، حکمی جعل نکرده است که به سبب آن مکلف ضرر ببیند؛ مثل وجوب وضو برای کسی که تهیه آب برای او ممکن نیست، مگر به پرداخت پول بسیار زیاد که موجب ضرر باشد، در این صورت شارع حکم به وجوب وضو نکرده است.(29) یا آنکه در زمستان سرد با آب سرد غسل بکند و به سبب آن ضرر ببیند و کسالت شدید پیدا کند، در این صورت شارع حکم به وجوب غسل نکرده است.(30)

2ـ مرحوم آخوند خراسانی نوشته است: در ظاهر، ضرر چیزی است که در برابر نفع قرار دارد، «بینایی» و «داشتن مال» برای انسان نفع است، «کوری» و «ناداری» ضرر است. ضرار نیز به معنای ضرر است. و نفی ضرر هم به نحو حقیقی است، به این معنا که در اسلام حقیقتا ضرری وجود ندارد، و کسی نمی تواند به دیگری و یا به خودش ضرر بزند.(31)

3ـ مرحوم نایینی می فرماید: اصوب الوجوه این است که لاضرر، حکم ضرری را به طور حقیقت نفی می کند.(32)

4ـ آقا ضیاء در فوائدالاصول تصریح می کند که ادله «ضرر و عسر و حرج» تشریع احکام ضرریّه و حرجیّه را نفی می کند،(33) نیز ایشان در قاعده لاضرر و لاضرار، تصریح می کند که ضرر نقص در شی ء است.(34)

5ـ احتمال دیگری نیز وجود دارد که «لاضرر» حکم ضرری را نفی نمی کند، بلکه ضرری را نفی می کند که قابل تدارک نباشد، به این معنا که هر کجا در اسلام ضرری وجود داشته باشد، آن ضرر تدارک و جبران دارد، و ضرری که قابل تدارک و جبران نباشد در اسلام وجود ندارد(35)

6ـ بعضی احتمال داده اند «لاضرر و لاضرار» دلالت بر این معنا دارد که در اسلام جایز نیست که کسی به دیگری ضرر بزند.(36)

با توجه به اینکه انفال از اموال عمومی است، و همه مردم در منافع آن شریک هستند، استفاده

بهینه از اموال عمومی اقتضا دارد که زیر نظر حکومت اسلامی مورد بهره برداری قرار گیرند تا حقوق مردم تضییع نشود، و عده ای خاص، این منابع را وسیله سودجوییهای بی رویه و استفاده های ستمگرانه خود قرار ندهند

7ـ معنای دیگری که برای ضرر ذکر شده این است که ضرر امر وجودی است که از پدید آمدن نقص در جان، مال، و آبرو، پدید می آید.(37)

حال «لاضرر و لاضرار» را به هر مفهومی که بگیریم، قدر متیقن این است که احکام اسلام نه برای مکلفان ضرری است، ونه در آنها ضرر زدن به غیر تجویز شده است. در مواردی که نتوانیم ضرر را تشخیص بدهیم مرجع در تعیین ضرر و ضرار عرف است. اگر عرف امری را ضرری ندانست، قاعده لاضرر آن را نمی گیرد، و ارتکاب آن نیز حرام نمی باشد. البته این در جایی است که دلیلی از طرف شارع برای تفسیر و توسعه و تضییق ضرر نداشته باشیم. ولی اگر دلیل خاصی داشته باشیم که شارع امری را ضرری بداند، به عرف مراجعه نمی شود.

ناگفته نماند که ضرر همیشه امر ثابتی نیست؛ بلکه نسبت به اشخاص، اموال و مکانها و زمانها فرق می کند، و باید این اعتبارات همیشه مورد نظر باشد. از باب مثال، ممکن است در هوای سرد استعمال آب سرد برای غسل و وضو نسبت به شخصی مضر باشد، و همان آب با همان اوصاف، نسبت به شخص دیگر ضرر نداشته باشد. پس نمی توان حکم کرد که استعمال آب سرد برای همه مضر است.(38)

با توضیحی که درباره مفهوم ضرر و ضرار ارائه شد، بخوبی درمی یابیم که قاعده لاضرر در قلمرو محیط زیست نیز جاری است؛ به این معنا که انسانها نمی توانند به دلیل بهره برداری افراطی از طبیعت، به دیگران ضرر و زیان وارد کنند، و شارع مقدس چنین اجازه ای نداده است. اگر بهره برداری و سودجویی بی رویه از محیط زیست انسانها و جانداران، موجب اضرار به خود و یا دیگران باشد، از نظر اسلام مردود است، به سبب این که در اسلام، «ضرر و ضرار» وجود ندارد.

آیا آلودگی صوتی، و یا آلودگی هوا و خاک و آب، موجب ضرر به دیگران نیست؟ آیا استفاده های ناصحیح از طبیعت و از بین بردن محیط زیست، ضرر و زیان به حساب نمی آید؟

استفاده علامه حلی از قاعده لاضرر

مرحوم علامه در کتاب قواعد درباره استفاده از مکانهای عمومی مثل راه ها، مساجد، مدارس و مشاهد نوشته است: فایده راهها تردد و استفاده بهینه بردن از آن است، و در صورتی که توقف و نشستن در مسیر موجب ضرر و زیان به عابران گردد، حق استفاده از منافع راه از او ساقط می شود.

نیز در باب تزاحم حقوق در استفاده از راههای عمومی می نویسد: همه مردم در منافع راه ها شریک و مستحقند، و کسی نمی تواند با بهره برداری بیش تر از منافع راهها موجب از بین بردن حقوق دیگری شود، یا با سوء استفاده، خرابی و نقص در آنها وارد سازد و یا منافع راهها را از بین ببرد، یا با بنا کردن دیوار و ساختن دکه و سایر تصرفات نابجا موجب وارد آوردن ضرر به عابران گردد.

همچنین اگر کسی به دلیل مشرف بودن بر همسایه اش، پنجره های [خانه و مغازه و ...] را که به سمت خیابان باز می شوند باز کند، همسایه اش می تواند او را از باز کردن پنجره ها منع کند؛ چون او با این کارش به همسایه اش ضرر می زند.(39)

علامه در کتاب تذکره نیز گفته است:

«این مسأله اتفاقی و اجماعی است که برای احدی جایز نیست که در راه و جاده دکه بسازد و یا درختی بکارد و در صورتی که با این عملش موجب تنگی راه شود و به عابران آسیب و ضرر وارد کند، ضامن است؛ چون "ضرر و ضرار وجود ندارد."»(40)

[در اسلام] برخی از فقها مثل امام خمینی ـ قدس سره ـ به پرهیز از هر امری که موجب اذیت و آزار دیگران بشود دستور داده است ـ ولو موجب ضرر جانی یا مالی نباشد ـ :

«بر هر کسی که به خدا و پیامبرش و روز رستاخیز ایمان دارد لازم است از هر چیزی که باعث اذیت همسایه بشود اجتناب نماید، هر چند که موجب فساد و ضرر نباشد.»

وی سپس اضافه می کند:

«شکی نیست که سوراخهای دیوار که مشرف بر منزل همسایه باشد باعث اذیت و آزار او است، و ایجاد هر چیزی که همسایه را اذیت بکند مثل بو، دخان و صداهای آزار دهنده و ایجاد مانع از رسیدن هوا و تابیدن آفتاب و مانند اینها.»(41)

از کلام امام به دست می آید که مسلمانان نه تنها از ضرر زدن بلکه از هر چیزی که موجب اذیت و آزار دیگران باشد می باید پرهیز نمایند، و بدون تردید رعایت چنین حکمی موجب «حفظ محیط زیست» می گردد.

بدین سان ملاحظه می کنیم که قاعده لاضرر حمایت روشن و شفافی از محیط زیست دارد، و به ما می آموزد که مناسب ترین بهره را از محیط زیست ببریم و اگر اعمال سوء ما به آن آسیب برساند و موجب تضییع حقوق دیگران یا باعث اذیت و آزار آنان گردد، چنین رفتاری نا صحیح، مذموم و خلاف قانون عرف و شرع است.

2ـ انفال

در اسلام انفال (اراضی موات و بدون مالک، سرزمینهای مخروبه و خالی از سکنه، سواحل دریاها، کوهها، بیابانها، معادن، جنگلها و مراتع، فضا و هوا و آبهای زیرزمینی و ...) از آن خدا و رسول او است.(42)، و به امام اختصاص دارد(43) و تحت تصرف و اختیار اوست، و هر گونه تصرفی که بخواهد می تواند اعمال نماید.(44)

انفال به فرد و یا افراد مشخصی تعلق ندارد، و در زمان غیبت تحت اداره حاکم اسلامی است و از اموال عمومی به حساب می آید و برای شیعیان حلال و مباح است.(45) آنان می توانند با احیاء سرزمینهای موات، و استفاده صحیح از معادن، سواحل دریاها، مراتع و جنگلها بهره های شایسته ببرند(46)؛ ولی هر گونه زیاده روی در این منابع عمومی که باعث هرج و مرج و تضییع حقوق مردم و نابودی طبیعت شود، مورد نکوهش و منع است.

در احادیث متعددی، از قطع درختان و از بین بردن مزارع و گیاهان و آتش زدن آنها نهی و

نکوهش شده و پرهیز از بریدن و نابود کردن درختان به عنوان عامل افزایش عمر به حساب آمده است. نیز کسانی که درختان مفید و میوه دار را نابود کنند، به عذاب الهی تهدید شده اند.

با توجه به اینکه انفال از اموال عمومی است، و همه مردم در منافع آن شریک هستند، استفاده بهینه از اموال عمومی اقتضا دارد که زیر نظر حکومت اسلامی مورد بهره برداری قرار گیرند تا حقوق مردم تضییع نشود، و عده ای خاص، این منابع را وسیله سودجوییهای بی رویه و استفاده های ستمگرانه خود قرار ندهند و غارتگران اموال عمومی، اراضی، سواحل دریاها، کوهها، بیابانها و معادن و جنگلها را غارت نکنند، بدین منظور، لازم است که سازمانهای ویژه ای برای حمایت و حفاظت از انفال به وجود آید. در کشور ما این وظیفه سنگین بر دوش «سازمان حفاظت محیط زیست» قرار دارد که زیر نظر ریاست جمهوری اداره می شود.

3ـ اهتمام به عمران و آبادانی

اسلام اهمیت ویژه ای به عمران و آبادانی منابع داده است و سفارشهایی که از پیشوایان معصوم ـ علیهم السلام ـ در خصوص آبادی زمین، زراعت و حفاظت و حمایت از آنها وارد شده بی شمار است که به عنوان نمونه به برخی اشاره می شود:

1ـ حضرت امام علی ـ علیه السلام ـ در فرمان معروف خود به مالک اشتر، فرماندار بصره نوشته است:

«وَلْیَکُنْ نَظَرُکَ فی عِمارَةِ الاَْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجلابِ الْخَراجِ، لاَِنَّ ذلِکَ لایُدْرَکُ اِلاّ بِالْعِمارَةِ، وَ مَنْ طَلَبَ الْخَراجَ بِغَیْرِ عِمارَةٍ أَخْرَبَ الْبِلادَ وَ اَهْلَکَ الْعِبادَ.»(47)

«باید توجه تو در آبادی زمین بیشتر از توجه تو به گرفتن مالیات و خراج از مردم باشد؛ زیرا خراج بدون توجه به آبادانی به دست نمی آید و کسی که بدون آباد نمودن به گرفتن مالیات و خراج بپردازد، به ویرانی شهرها و از بین بردن بندگان خدا دست زده است.»

در این فرمان می بینیم که حضرت علی ـ علیه السلام ـ مهم ترین امر حکومتی را که اخذ مالیات و خراج باشد، متوقف بر عمران و آبادانی می کند، به گونه ای که اگر دستگاه حکومتی بدون توجه به عمران و آبادانی به اخذ مالیات اقدام کند، گویا به نابودی و هلاکت بندگان خدا دست زده است.

2ـ حدیث دیگری از علی ـ علیه السلام ـ نقل شده که آن حضرت فرمود:

«معاش و کسب روزی مردم در پنج چیز است: امارت، عمارت و آبادانی، تجارت، اجاره و صدقات ... و دلیل اهمیت آبادانی در این است که خداوند فرمود: "اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی او را به شما واگذاشت" و ما از کلام خدا در می یابیم که خداوند بندگانش را به آباد نمودن زمین دستور داده است، تا آنچه که از زمین به دست می آورند وسیله زندگی و حیات ایشان باشد.»(48)

3ـ در حدیث دیگری از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نهال کاری و حفر قنات از صدقات جاریه شمرده شده است:

«پنج گروه دارای صدقه جاریه اند که ثواب آن پیوسته در نامه عملشان ثبت می شود: کسی که نهالی بکارد؛ کسی که چاه آبی حفر کند؛ کسی که مسجدی برای خداوند بسازد؛ کسی که قرآنی بنویسد، و کسی که فرزند صالحی به یادگار بگذارد.»(49)

بدین سان می بینیم که پرورش درخت و درختکاری و جنگل داری از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است.

احادیثی که اهمیت عمران و آبادانی را بیان نموده زیاد است، مانند احادیث جابر(50)، زید بن هارون(51)، محمد بن عیسی(52)، سهل بن زیاد(53) و غیر اینها که علاقه مندان می توانند به آنها مراجعه کنند.

4ـ نهی از قطع درختان و از بین بردن مزارع و گیاهان

در احادیث متعددی، از قطع درختان و از بین بردن مزارع و گیاهان و آتش زدن آنها نهی و نکوهش شده و پرهیز از بریدن و نابود کردن درختان به عنوان عامل افزایش عمر به حساب آمده است.(54) نیز کسانی که درختان مفید و میوه دار را نابود کنند، به عذاب الهی تهدید شده اند.(55)

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به مجاهدان اسلام سفارش و تأکید می کرد که از قطع کردن درختان، و سوزاندن مزارع شدیدا اجتناب نمایند.(56) فقهای شیعه قطع درختان و تخریب مزارع را حتی در سرزمین دشمن که در حال جنگ با مسلمانان باشند، جایز نشمرده اند و آن را مکروه و ناپسند قرار داده اند.(57) بدون تردید تشویق به درختکاری و هشدار و نهی از نابودی درختان، فوق العاده به حفظ و بقای محیط زیست کمک می کند، و حمایت و اهتمام اسلام را به حمایت از محیط زیست می رساند.

5ـ حمایت از حیوانات

در اسلام تمام انسانها در برابر حمایت از حیوانات و جانداران مسؤول شناخته شده اند. دکتر گوستاولوبون نوشته است:

«در بلاد اسلامی جمعیت حمایت از حیوانات لازم نیست، این قطعه از دنیا را می توان بهشت حیوانات دانست؛ مسلمانان حقوق سگ، گربه و طیور را رعایت می کنند، مخصوصا در مساجد و معابر، طیور با کمال آزادی پرواز می کنند، و در مناره ها لانه دارند، مسلمانان در این باره به گونه ای هستند که باید ما اروپائیان خیلی چیزها را از آنان بیاموزیم.»(58)

حضرت علی ـ علیه السلام ـ در خطبه ای که در آغاز خلافتش ایراد کرد و در آن مسؤولیت و حقوق مسلمانان را یادآوری نمود، فرمود:

«اِتَّقُوا اللّهَ فی عِبادِهِ وَ بِلادِهِ فَاِنَّکُمْ مَسْؤُولُونَ حَتّی عَنِ الْبِقاعِ وَ الْبَهائِمِ، اَطیعُوا اللّهَ وَ لا تَعْصَوْهُ»

«درباره بندگان و بلادو شهرها از خداوند بترسید، (مبادا بر کسی ستم کنید و به ویرانی و تبهکاری زمین در بلاد و شهرها اقدام کنید) همه شما مسؤولید و مورد پرسش قرار می گیرید، حتی درباره زمینها و چهارپایان (که به چه دلیل مزارع و جنگلها را از بین بردید، شهرها و خانه ها را ویران نمودید، و حیوانات زبان بسته را مورد اذیت و آزار قرار دادید).»(59)

در این خطبه شریف به گونه ای از «محیط زیست» حمایت شده که همانند آن در هیچ مکتب بشری دیده نشده است. در اسلام کشتن و پی کردن حیوانات بدون جهت و دلیل ممنوع شده است.

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به مجاهدان اسلام سفارش می نمود که حیوانات را بی جهت کشتار نکنند:

«وَ لا تَعْقَرُوا مِنَ الْبَهائِمِ مِمّا یُؤْکَلُ لَحْمُهُ إِلاّ ما لابُدَّ لَکُمْ مِنْ أَکْلِهِ»

«حیوانات حلال گوشت را جز در صورت احتیاج به گوشت آنها، کشتار نکنید.»(60)

در اسلام مثله کردن حیوانات و خوردن چهارپایان مثله شده، مورد نکوهش شدید قرار گرفته و در حدیث آمده است:

«کسی که حیوانی را مثله کند خداوند او را لعنت کرده است.»(61)

نیز رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از مثله کردن حیوانات نهی نموده(62) چه رسد به مثله کردن انسان، که متأسفانه در قرن توحّش و بربریت مدرن عصر حاضر، شکنجه و مثله نمودن انسان، یک امر عادی به شمار می رود.

در اسلام حمله و هجوم به لانه جوجه های پرنده ها نهی شده و از بین بردن خواب و آسایش و استراحت آنها مورد نکوهش قرار گرفته است.

رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرموده است:

«لاتَأْتُوا الْفِراخَ فی اَعْشاشِها وَ لاَالطَّیْرَ فی مَنامِهِ حَتّی یَصْبَحَ»

«به لانه جوجه ها حمله نکنید و در هنگام استراحت آنها، خواب و آسایش آنها را از بین نبرید تا آن که صبح طلوع کند.»(63)

ولی در قرن کنونی توحّش به جایی رسیده که بشر متمدّن امروزی از حمله به خانه انسانهای بی دفاع با پیشرفته ترین ابزارهای کشنده و رعب آور، هراس و ابایی ندارد.

معاویة بن عمار از امام صادق ـ علیه السلام ـ روایت نموده که آن حضرت فرمود:

«از کشتن حیوانات به جز افعی، عقرب و موش بپرهیزید.»(64)

چون وجود افعی، عقرب و موش در محیط زندگی انسان موجب ضرر و زیان است در مورد نابودی آنها منعی نیامده و دلایل آن در حدیث ذکر شده است.

اسلام به طیور و حیوانات و جنبنده ها آن قدر اهمیت داده که در کتابهای حدیثی بابی به احکام و قوانین مربوط به حیوانات و جانداران اختصاص داده شده است که با مراجعه و دقت در آنها در می یابیم که اسلام درباره محیط زیست و رعایت حقوق جانداران و حفاظت از آنها تا چه اندازه حساسیت نشان داده است.

در اسلام تمام انسانها در برابر حمایت از حیوانات و جانداران مسؤول شناخته شده اند. دکتر

گوستاولوبون نوشته است: در بلاد اسلامی جمعیت حمایت از حیوانات لازم نیست، این قطعه از دنیا را می توان بهشت حیوانات دانست؛ مسلمانان حقوق سگ، گربه و طیور را رعایت می کنند، مخصوصا در مساجد و معابر، طیور با کمال آزادی پرواز می کنند، و در مناره ها لانه دارند، مسلمانان در این باره به گونه ای هستند که باید ما اروپائیان خیلی چیزها را از آنان بیاموزیم.

6ـ اهتمام به نظافت و نهی از آلودگی

اهتمام به نظافت و رعایت بهداشت یکی از مصادیق برجسته «حفظ محیط زیست» است. در اسلام رعایت بهداشت و نظافت و پرهیز از آلودگی از جایگاه برجسته ای برخوردار است. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ همواره امتش را با بیانهای مختلف به پاکیزگی ترغیب می نمود(65) و می فرمود:

«خداوند طیب و پاک است و پاکیزگی را دوست دارد؛(66) و هر قدر که می توانید نظافت نمایید، خداوند متعال اسلام را بر نظافت و پاکی بنا نهاده است، و به جز پاکان هرگز کسی داخل بهشت نمی شود.»(67)

در اسلام، قضای حاجت در کنار نهرهای جاری و زیر درختان میوه دار مکروه و ناپسند شمرده شده است.(68) در اسلام تاکید شده است که زباله ها مانند مو، خون و ناخن دفن شوند.(69)

اهمیت ویژه اسلام به نظافت و پرهیز از آلودگی، حمایت روشن اسلام را از حفظ محیط زیست، و نیالودن آن می رساند.

پنج گروه دارای صدقه جاریه اند که ثواب آن پیوسته در نامه عملشان ثبت می شود: کسی که نهالی

بکارد؛ کسی که چاه آبی حفر کند؛ کسی که مسجدی برای خداوند بسازد؛ کسی که قرآنی بنویسد، و کسی که فرزند صالحی به یادگار بگذارد.


1ـ معارف و معاریف، سیدمصطفی حسینی دشتی، ج 9، ص 219؛ فرهنگ فارسی، دکتر محمد معین، ج 2، ص 1717.

2ـ فرهنگ فارسی، دکتر محمد معین، ج 2، ص 113؛ معارف و معاریف، سیدمصطفی حسینی دشتی، ج 5، ص 3939.

3ـ حقوق محیط زیست، الکساندر کیس، ترجمه محمدحسن حبیبی، دانشگاه تهران، تهران،1379، ص 6.

4ـ ر.ک: حقوق محیط زیست در ایران، دکتر مصطفی تقی زاده انصاری، ص 6 و 7.

5ـ طلب و اراده، امام خمینی، ترجمه و شرح سیداحمد فهری، 1362، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، ص 147 و 148.

6ـ «و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربّه و الذی خبث لایخرج الاّ نکدا»؛ سوره اعراف (7) آیه 58.

7ـ «توقوا البرد فی اوّله، و تلقّوه فی آخره، فانّه یفعل فی الابدان کفعله فی الاشجار: اوّله یحرق و آخره یورق؛ نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1146، حکمت 123؛ صبحی صالح، ص 491، حکمت 128.

8ـ بولتن خبری افغانستان، مؤسسه فرهنگی بشارت، سال دوم، شماره 19، ص 7.

9ـ «الله الذی سخر لکم البحر لتجری الفلک فیه بامره و لتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون، و سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض جیمعاً منه اِنَّ فی ذلک لایاتٍ لقومٍ یتفکرون» سوره جاثیة (45) آیه 12و13.

10ـ «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعاً ثم استوی الی السَّماءِ فسوّاهُنَّ سبعَ سماواتٍ و هو بکل شی ءٍ علیمٍ» سوره بقره (2) آیه 29.

11ـ «هو الذی جعل لکم الارض ذلولاً فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه و الیه النشور» سوره ملک (67) آیه 15.

12ـ «و من آیاته ان یرسل الریاح مبشرات ولیذیقکم من رحمته و لتجری الفلک بامره ولتبتغوا من فضله و لعلکم تشکرون» سوره روم (30) آیه 46.

13ـ «ان فی خلق السماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس و ما انزل الله من السماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها و بث فیها من کل دابة و تصریف الریاح و السحاب المسخر بین السماء و الارض لآیات لقوم یعقلون» سوره بقره (2) آیه 164.

14ـ ر.ک: سوره بقره (2) آیه 168؛ سوره نحل (16) آیه 90، 93؛ سوره حج (22) آیه 3؛ سوره طه (20) آیه 81؛ سوره نساء (4) آیه 135؛ سوره اسراء (17) آیه 26؛ سوره بقره (2) آیه 195.

15ـ ر.ک: سوره حجر (15) آیه 19.

16ـ ر.ک: سوره رعد (13) آیه 8؛ سوره اعلی (87) آیه 3؛ سوره فرقان (25) آیه 2؛ سوره قمر (54) آیه 49.

17ـ ر.ک: سوره حجر (15) آیه 85؛ سوره ابراهیم (14) آیه 19؛ سوره انبیاء (21) آیه 16.

18ـ جهان بینی و حفاظت محیط زیست، دکتر محمد نقی زاده، نامه فرهنگستان علوم، ش 22، پاییز 82، ص 145 ـ 183.

19ـ ر.ک: فوائد الاصول، شیخ مرتضی انصاری، مؤسسه الاعلمی، بیروت، ج 2، ص 163.

20ـ سیری کامل در اصول فقه، آیة اللّه فاضل لنکرانی، ناشر: روزنامه فیضیه، ج 13، ص 426.

21ـ «عَنْ أَبِی عَبْدِاللَّهِ ـ علیه السلام ـ قَالَ قَضَی رَسُولُ اللَّهِ ـ صلی اللّه علیه و آله و سلم ـ بِالشُّفْعَةِ بَیْنَ الشُّرَکَاءِ فِی الارَضِینَ وَ الْمَسَاکِنِ وَ قَالَ لا ضَرَرَ وَ لا ضِرَارَ.» کافی، کلینی، دار الکتب الاسلامیة، طبع سوم 1388، ج 5، ص 280.

22ـ کافی، محمد بن یعقوب کلینی، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1388، ج 5، ص 292؛ تهذیب الاحکام، دارالکتب الاسلامیة، ج 7، ص 146.

23ـ «عَنْ أَبِی عَبدِاللّهِ ـ علیه السلام ـ قَالَ: قَضَی رَسُولُ اللّهِ ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بَیْنَ أَهْلِ الْمَدِینَةِ فِی مَشَارِبِ النَّخْلِ أَنَّهُ لایُمْنَعُ نَفْعُ الشَّیْ ءِ وَ قَضَی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بَیْنَ أَهْلِ الْبَادِیَةِ أَنَّهُ لایُمْنَعُ فَضْلُ مَاءٍ لِیُمْنَعَ بِهِ فَضْلُ کِلاءٍ وَ قَالَ لاضَرَرَ وَ لاضِرَارَ.» کافی، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الاسلامیة، طبع سوم، 1388، ج 5، ح 293، ص 292.

24ـ وسائل الشیعة، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ دوم، 1414 قمری، ج 18، ص 32، باب ثبوت خیار الغبن للمغبون.

25ـ «عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ـ علیه السلام ـ فِی حَدِیثٍ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ قَالَ لاضَرَرَ وَ لاضِرَارَ عَلَی مُؤْمِنٍ.» وسائل الشیعة، ج 18، ص 32، باب ثبوت خیار الغبن للمغبون.

26ـ عوالی اللآلی، قم، مطبعة سیدالشهداء، ج 1، ص 220.

27ـ نهج الحق، علامه حلی، موسسه دارالهجرة، طبع 1407، ص 495.

28ـ وسائل الشیعة، حر عاملی، ج 26، ص 14.

29ـ ر. ک: فرائدالاصول، شیخ مرتضی انصاری، ج 2، ص 165.

30ـ سیری کامل در اصول فقه، آیة الله فاضل لنکرانی، ج 13، ص 466.

31ـ کفایة الاصول، ملامحمد کاظم خراسانی، کتابفروشی اسلامیه، طهران، ج 13، ص 266 ـ 268.

32ـ سیری کامل در اصول فقه، آیة الله فاضل لنکرانی، ج 13، ص 477.

33ـ فوائدالاصول، آقا ضیاء الدین عراقی، قم، جامعه مدرسین ج 3، ص 262.

34ـ «قاعده لاضرر و لاضرار»، ضیاء الدین عراقی، ص 130.

35ـ ر.ک: سیری کامل در اصول فقه، آیة الله فاضل لنکرانی، ج 13، ص 537.

36ـ همان.

37ـ ر.ک: هامش «قاعده لاضرر و لاضرار» 1309، ضیاء الدین عراقی.

38ـ «قاعده لاضرر و لاضرار»، ضیاءالدین عراقی، ص 31 و 32.

39ـ قواعدالاحکام، علامه حلی، موسسه نشر اسلامی، طبع اول، ج 2، ص 270.

40ـ تذکرة الفقهاء، علامه حلی، مکتبة الرضویة، ج 2، ص 182.

41ـ تحریرالوسیلة، امام خمینی، دارالکتب العلمیة، ج 2، ص 203.

42ـ «یسالونک عن الانفال قل الانفال لله و الرسول» سوره انفال (8) آیه 1.

43ـ الاقتصاد، شیخ طوسی، مکتبه جامع چهلستون، ص 284.

44ـ تذکرة الفقهاء، علامه حلی، ج 2، ص 402.

45ـ ر.ک: کشف اللثام، فاضل هندی، ج 2، ص 300.

46ـ ر.ک: جواهرالکلام، محقق نجفی، ج 61، ص 134.

47ـ نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 53، ص 1013.

48ـ «إن معایش الخلق خمسة: الامارة، و العمارة، و التجارة، و الاجارة، و الصدقات ـ الی أن قال: ـ و أما وجه العمارة فقوله تعالی: «هو الذی أنشأکم من الارض و استعمرکم فیها [سوره هود، آیه 61] فأعلمنا سبحانه أنه قد أمرهم بالعمارة لیکون ذلک سببا لمعایشهم بما یخرج من الارض من الحب و الثمرات و ما شاکل مما جعله الله معایش للخلق»؛ (وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 19، ص 35، و ج 13، ص 95؛ مستدرک الوسائل، ج 13، ص 66؛ بحارالانوار، ج 90، ص 47.)

49ـ بحارالانوار، علامه مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، 1404، ج 101، ص 97.

50ـ وسائل الشیعة، حر العاملی، ج 19، ص 36.

51ـ وسائل الشیعة، حر عاملی، ج 17، ص 42 و ج 19، ص 34.

52ـ وسائل الشیعة، همان، ج 19، ص 32.

53ـ همان، ص 33.

54ـ قال علی ـ علیه السلام ـ : «اذا تمّ ... و ممّا یزید فی العمر ترکُ الاذی ... و ان یحترز عن قطع الاشجار الرطبة» بحارالانوار، ج 76، ص 319.

55ـ عن أبی عبدالله ـ علیه السلام ـ قال: «لاتقطعوا الثمار فیصب الله علیکم العذاب صبّا» کافی، شیخ کلینی، ج 5، ص 264؛ وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 19، ص 39.

56ـ کان رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ اذا بعث سریةً دعا بأمیرها فأجلسه الی جنبه و أجلس أصحابه بین یدیه، ثمّ قال: سیروا بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ لاتغدروا و لاتغلوا و لاتمثلوا و لا تقطعوا شجرة الا أن تضطروا الیها، و لاتقتلوا شیخا فانیا و لا صبیّا و لا إمرأةً.» وسائل الشیعة، حر عاملی، ج 15، ص 58 و 59.

و در روایت مسعدة بن صدقه از امام صادق از رسول خدا آمده است: «ولا تغدروا و لا تغلوا و لاتمثلوا، و لاتقتلوا ولیدا و لا متبتلاً فی شاهقٍ، و لا تحرقوا النخل، و لاتغرقوه بالماء، ولا تقطعوا شجرةً مثمرةً، و لا تحرقوا زرعاً، لانکم لاتدرون، لعلکم تحتاجون إلیه». وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 15، ص 59.

57ـ ر.ک: سرائر، ابن ادریس، ج 2، ص 21؛ شرائع الاسلام، محقق حلی، ج 1، ص 236؛ جامع المقاصد، محقق کرکی، ج 3، ص 412.

58ـ ر.ک: تمدن اسلام و عرب، گوستاولوبون، ص 446، به نقل از محمد شفیعی، تأثیر محیط زیست در انسان، ص 72.

59ـ نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 166، ص 544 ـ 546.

60ـ وسائل الشیعة، حر عاملی، ج 15، ص 59.

61ـ «لعن الله من مثّل بالحیوان» بحارالانوار، ج 64، ص 282.

62ـ «نهی رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ ان یمثل بالدّوابّ و أن تؤکل الممثول بها.» نهایه ابن اثیر، مادّه «مثل»؛ لسان العرب، مادّه «مثل».

63ـ وسائل الشیعة، حر عاملی، ج 23، ص 381.

64ـ «اتق الله قتل الدواب کلها الا الافعی و العقرب و الفأرة» وسائل الشیعه، حر عاملی، ج 12، ص 545.

65ـ کنزالفوائد، ابوالفتح کراجکی، ص 285.

66ـ میزان الحکمة، محمدی ری شهری، ج 4، ص 2302.

67ـ «تنظفوا بکل ما استطعتم، فان الله تعالی بنی الاسلام علی النظافة، و لن یدخل الجنة الا کلّ نظیفٍ» میزان الحکمة، محمدی ری شهری، ج 4، ص 2302.

68ـ المقنع، شیخ صدوق، موسسه الهادی، ص 8؛ وسائل الشیعة، حر عاملی، ج 1، ص 224.

69ـ ر.ک: بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 37، ص 123 و 124.