زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

راه حل خروج از مشکلات محیط زیست

حکومتی که ایرانی ها در سال 1357 بر سرکار آوردند، حکومتی متمایز از سایر حکومت های آن روز جهان بود. حکومتی که به آسانی دسته بندی های بلوک شرق کمونیست و غرب کاپیتالیست را کنار می زد و در جهان جار می زد که روش ما نه روش غربی است نه روش شرقی؛ بلکه یک روش اسلامی است.رهبر این حکومت بر این باور بود که اسلامی که برای انسان از دورانی که در شکم مادرش است تا زمانی که در قبر جای می گیرد، برنامه دارد، پس حتما برای سبک زندگی اش هم برنامه دارد.

اما متاسفانه با گذشت چند دهه، باید با صراحت و البته سرافکندگی گفت که هنوز نتوانسته ایم به طور کامل خود را از شکل یک حکومت مطروحه و اتوپیایی به عرصه عمل وارد کنیم.مگر نه اینکه در یک حکومت دینی باید برنامه های الهی که توسط قرآن کریم و اهل بیت(علیهم السلام) ابلاغ می شود، اجرا گردد؟ اما بسیاری از قوانین و روش های حکومتی و اجتماعی ما قربانی مصالح کاذب شده است؛ از قوای سه گانه گرفته تا تک تک مردم.

یکی از مشکلاتی که جهان و همچنین ایران گریبانگیر آن شده، مشکلات زیست محیطی و به اصطلاح اکوسیستماتیک است. جهانیان و به تقلید ایشان ایرانیان، دست به یک سری اقداماتی زده اند که مثلا این مشکلات را برطرف کنند ولی این مشکلات نه تنها کم نشده بلکه افزوده نیز شده است زیرا روش اشتباهی را انجام می دهند.

اما راه حلی که اسلام ارائه می کند دقیق تر است. آن راه حل در اصطلاح فقهی «انفال» نام دارد. خداوند در آیات ابتدایی سوره انفال به صورت مختصر به تبیین این نظر می پردازد: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْأَنْفالِ قُلِ الْأَنْفالُ لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین‏» یعنی: «از تو درباره انفال سؤال‏ می‏ کنند؛ بگو: انفال مخصوص خدا و پیامبر است و باطن خودتان را اصلاح کنید و خدا و پیامبرشان را اطاعت کنید اگر ایمان دارید»

انفال جمع نفل می باشد که در فقه اسلامی به مراتع و اراضی موات نیز گفته می شود. برخی انفال را معادل اصطلاح اراضی ملی می دانند. هرچند این دو اصطلاح شباهت هایی با یکدیگر دارند ولی کاربردها و معانی اصطلاح اراضی ملی بسیار مبهم و قابلیت تفسیرهای گوناگونی دارد و در مقابل، اصطلاح انفال دارای معانی معلوم و کابردهای گسترده تری دارد.

خداوند انفال را متعلق به خدا و پیامبرش می داند. برطبق اعتقادات شیعی، پس از پیامبر اکرم(ص) اداره و بهره برداری از انفال به ائمه معصومین(علیهم السلام) می رسد و در غیبت امام معصوم، فقیه اعلم مجاز به رسیدگی به انفال است.پس در حکومت جمهوری اسلامی که زیر نظر فقیه اعلم اداره می شود، باید مبانی فقهی و اسلامی انفال پیاده شود.

مساله ای که ضرورت اجرای مکتب زیستی - قرآنی «انفال»  را نشان می دهد، مشکلات زیستی و محیطی است که روز به روز دامن کشور را می گیرد و آمارها نشان می دهد که تا بیست سال آینده ایران چنان دچار بحرانی ریشه ای خواهد شد که آب مورد نیاز هر فرد نیز با سختی فراهم می شود.

تنها کافی است که به این اخبار نگاهی بیفکنیم:

- خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه
- نابودشدن 40 درصد جنگل های شمال ایران در طی 20 سال گذشته
- شورشدن آب رود کارون
- کاهش بارش برف و افزایش بارش باران
- کم شدن آبهای زیرزمینی در مرکز و شرق ایران، در حد خطرناک
- کاهش تولیدات کشاورزی و دامی در سطح کشوری
و صدها خبر دیگر.

مشکل بزرگ این است که مسئولان مربوطه نمی دانند چه باید بکنند و گویا از این خطرات نیز ناآگاهند. چنانچه می بینیم یکی از مهمترین دغدغه های رییس کنونی سازمان محیط زیست این است که آیا مثلا پارازیت های ماهواره بر مردم تاثیر دارد؟ و یا اینکه بنزین تولید ایران عامل آلودگی هوای پایتخت است.اما از آن مشکل بزرگتر این است که هم مردم و هم مسئولان نمی دانند که چه می خواهند بکنند؟

به نظر می رسد حل این دو مشکل و هزاران معضل دیگر این است که: اولا مساله انفال از منابع دینی استخراج و سپس تبیین و تشریح و سپس تقنین شود. ثانیا نهاد یا وزارتخانه ای برای اجرای قوانین مربوط به انفال و ایجاد هماهنگی میان دستگاه های حکومتی و سپس رصد و حل مشکلات مربوط تشکیل شود.

با پژوهشی که انجام شده، خوشبختانه دانستیم کتب حدیثی و تفسیری ما انباشته از احادیث مربوط به انفال است. همچنین علمای گذشته و کنونی شیعه به طور مفصل در کتاب های فقهی خود درباره این مساله بحث های دامنه داری مطرح کرده اند. تا آنجا که در احادیث شیعی، حتی چگونگی رسیدگی به آب های زیرزمینی و چگونگی برخورد با حیوانات صحرایی و چگونگی حفاظت از منابع طبیعی نیز مورد بحث و اشاره قرار گرفته است.این مساله نشان می دهد که درباره مساله محیط زیست اکوسیستماتیک، برتری با قوانین فقهی شیعه است، نه قوانین ناقص غربی.

در پایان مناسب است مطرح شود که گذشتگان گفته اند: «العاقل یکفیه الاشاره» و باید از خودمان بپرسیم که چرا امام خامنه ای هرسال در روز 15 اسفند در مراسمی درخت می کارد و پس از آن سخنان عمیقی درباره منابع طبیعی مطرح می کنند و باز ما هیچکدام از خودمان نمی پرسیم منظور معظم له از منابع طبیعی چیست؟ چرا ایشان در این روز، چند ساعت از وقتشان را صرف مراسم درختکاری می کنند؟ آیا از این کار منظوری ندارند؟