زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل
زمین پاک

زمین پاک

مکانی برای تامل

طبیعت و حرمت و حریم آن

طبیعت را پاس بداریم؛ آغوشش آرام بخش، سایه سارش دل افزا و جلوه هایش دلرباست. دستانش پر از میوه شادی، و دامانش آکنده از شکوفه های آسایش است. سکوتش آمیخته باوقار، ایثارش همراه بافروتنی، و موهبتش پیراسته از منت است. با آنکه حرمتش را ـ چنان که باید ـ نگاه نداشتیم، همچنان بی دریغ روان ما را می نوازد؛ و با آنکه به ویرانی اش دست یازیدیم، همچنان قلبی شاد و روحی پر نشاط به ما می بخشد.طبیعت، دوست مادرزاد ماست، نگذاریم این دوستی، یک سویه باشد.«طبیعت، مادر انسان است. انسان، تنها در آغوش اوست که آرام می گیرد، رشد می کند و به کمال می رسد. جهان بدون طبیعت، یا با طبیعت فسرده و پژمرده، پاییز را ماند، خزان گرفته، با چهره ای سوخته، عریان و بی برگ هیچ تمدنی بدون طبیعت و در طبیعت کدر و از هم گسسته پا نمی گیرد و سر بر آسمان نمی ساید، و اگر هم پا بگیرد و در غروب طبیعت، طلوع کند و یا در مرداب بروید، تاریک، بی روح، کریه منظر و خشن خواهد بود.

تمدن غربی، در دامن طبیعت شکفت و به فن آوری شگفت انگیز دست یافت، ولی متأسفانه به جای اینکه آنچه را از طبیعت گرفته و فن آوری های مدرن خود را در خدمت طبیعت به کار گیرد و به نگه داری دقیق و عالمانه آن بکوشد، به چنگ اندازی به طبیعت و چیرگی بر آن، روی آورد. از این رو، و انسان را از آغوش مام مهربان خود جدا کرد و او را در بحرانی سخت و خانمان سوز و زندگی بر باد ده گرفتار ساخت و بحران محیط زیست را آفرید و جهانی را در غم بزرگ فرو برد و چنان بلایی بر سر جهان هستی آورد که از آغاز آفرینش تاکنون، هیچ قوم وحشی، بی مهار، لجام گسیخته و بی فرهنگ چنین نکرده است.گزاف نگفته اند آنان که دلسوزانه و از روی دانش و تیزنگری، حرکت ویرانگر تمدن غرب را در جنگل ها، آب ها، کوه ها، دشت های سرسبز و کویرها، سیلاب نامیده اند، که بشر امروز را به سوی گردابی ژرف و خوفناک می برد، جایی که هیچ روزنه حیات و رهایی در آن دیده نمی شود». (یعقوبی، 1380: 308 و 309)

بر اساس آیات قرآن کریم و سخنان امامان معصوم علیهم السلام انسان ها در پاسداشت حریم طبیعت و حفظ حرمت آن وظیفه دارند. بنابراین، هرگونه دست یازیدن به ویرانی طبیعت و محیط زیست، به معنای سرکشی در برابر قرآن کریم و پیشوایان معصوم علیهم السلام است، که البته کمترین پی آمد زیان بار دنیوی آن، محروم شدن از بهشت دنیوی یا همان طبیعت سالم و به دور از آلودگی و ویرانی است که از جمله آثار ویران بار آن، گرفتار آمدن انسان ها به افسردگی، روان رنجوری و از دست دادن نشاط و شادابی روحی خواهد بود.

1. اثرگذاری طبیعت بر جسم و جان آدمی

«آب و هوا، درختان و گیاهان، غذاها و میوه ها و به طور کلی طبیعت و محیط زیست، نقشی عظیم در زندگی بشر دارند. سلامت محیط زیست، بر هوش و استعداد و لیاقت های فردی اثر می گذارد و میانه روی در اخلاق و منش، متأثر از میانه روی در محیط زیست است.ساکنان مناطق معتدل کره زمین، ویژگی ها و روحیه های خاصی دارند که در مقایسه با جامعه های ساکن در مناطق گرم و سرد، از مزایای بسیاری برخوردارند.محیط زیست، افزون بر تأثیر در قد و قامت و چگونگی اندام ظاهری، بر اندیشه و رفتار انسان نیز اثری شگرف می گذارد. قرآن و معصومان علیهم السلام فایده های بسیاری برای آب، هوا، گیاهان و درختان ـ با تعبیرهای بسیار دقیق و گاه شگفت انگیزـ بر شمرده اند و از تأثیر به سزای آنها بر تن و روان انسان سخن گفته اند.توضیح بیشتر آنکه، انسان موجودی اثرپذیر است؛ محیط اطراف در او اثر می گذارد و شخصیت او در محیط زندگی اش شکل می یابد.

تکوّن شخصیت انسان، تحت تأثیر دو محیط قرار دارد: نخست، محیط اجتماعی که شامل خانواده و مدرسه و دوستان و همکاران و همسایگان و محیط های فرهنگی از قبیل مطبوعات، وسایل ارتباط جمعی و مانند آنهاست؛دوم، محیط جغرافیایی. «وجود بلندی ها و پستی ها، کوه ها و دشت ها، وزش بادها و نسیم ها، چگونگی تابش نور خورشید، کیفیت آب و هوا و خلاصه موقعیت جغرافیایی محیط زیست، هر یک زمینه خاصی را در تن و روان آدمی فراهم می آورد». (رستمی، 1385: 44 و 45)دانشمندان مسلمان از دیرباز به این نکته توجه کرده اند. حکیم و فیلسوف بلندآوازه مسلمان، ابن سینا، پستی و بلندی های زمین را در چگونگی سامان یابی تن و روان آدمی اثرگذار می دانست. وی در این باره می نویسد:ساکنان مناطق مرتفع و کوهستانی، نیرومند، قوی بنیه، دلیر و چالاک هستند و کسانی که در مناطق خوش آب و هوا سکنی گزیده اند، از نشاط و شادابی و سلامت خاصی برخوردارند، و ساکنان مناطق سنگلاخی، دارای تن سخت و درهم فشرده و مفاصل محکم هستند، قوی بنیه و در جنگ ها دلیرند، و در یادگرفتن حرفه ها زیرک و اغلب کم خواب و بد اخلاق هستند. (ابن سینا، بی تا:213)

ابن سینا در معرفی هوای خوب و بد چنین می گوید:هوای خوب و مطلوب، هوایی است که آزاد باشد و مواد خارجی، از قبیل بخار و دود با آن نیامیخته باشد، و همچنین در بین دیوارها و سقف، محبوس نباشد، و از بوی بد به دور باشد. هوای آزاد، علاوه بر شرایط مذکور، لازم است از نسیم های مطبوع مدد یابد. بدیهی است که بادهای سلامت بخش، غالباً در بلندی ها و جلگه های هموار می وزد. اما هوای آلوده، تنفس را تنگ می کند و اخلاط را فزونی می بخشد. وجود هوای آلوده را با دو علامت می توان تشخیص داد: نخست اینکه در چنین هوایی ستاره های کوچک در آسمان به زحمت دیده می شوند، و دوم اینکه درخشندگی ستارگان درخشان کاهش می یابد و این اجرام، مرتعش به نظر می رسند. (همان: 197 و 214)

2. آثار زیان بار طبیعت و محیط زیست آلوده و ویران بر جسم و جان آدمی

ویران شدن طبیعت و از بین رفتن تعادل و توازن آن، هم جسم انسان ها را نشانه رفته است و هم اندیشه و فرهنگ آنان را. امروز، آثار منفی صنعتی شدن بر روی محیط زیست و به ویژه بر زندگی دینی و بافت جامعه که موجب بروز نابسامانی های فرهنگی و روانی آدم هاست، کاملاً آشکار شده است. بخشی از این نابسامانی ها را می توان در شهرهای اسلامی بزرگی به چشم دید که در صنعتی شدن، موفق بوده اند. البته، امروزه در تاریکی ای که جهان را فراگرفته، روزنه های امیدی در جهان صنعتی غرب به چشم می خورد. در قلب دنیای صنعتی، جنبش نوینی پدید آمده تا آلودگی ها و آثار ویران گر فن آوری را مهار سازد.این جنبش نوین، به این دلیل پدید آمده که به تعادل و توازن (اکولوژیک) میان انسان و محیط زیست او؛ یعنی زمین، درختان، رودخانه ها و دریاچه هایی که از آلودگی به دست بشر مرده اند، احترام گذاشته شود و از دریاها و اقیانوس ها و فضاها حمایت گردد.باری، انسان آگاه امروز، خود را خسران زده می داند و نه تنها جسم خود را در تهدید جدی می بیند، که معنویت و روح و روان خویش را تباه شده می داند. در واقع،رویکرد انسان امروز به معنویت ـ چیزی که سال هاست به حاشیه رانده شده است ـ تصادفی نیست. (یعقوبی، 1380: 310 و 311)

3. وظیفه انسان در آبادانی زمین

بر اساس دیدگاه قرآن، انسان وظیفه دارد به آبادانی زمین بپردازد و از ویرانی و فساد در آن، بپرهیزد.به تعبیر آیت الله جوادی آملی:خدای سبحان که خلعت خلافت (جانشینی) را با آیه کریمه «إِنّی جاعِلٌ فِی اْلأَرْضِ خَلیفَةً؛ همانا در زمین جانشینی خواهم گماشت.» (بقره: 30) بر اندام موزون انسان وارسته پوشانید، تار و پود جامه جانشینی را، معرفت اسمای حسنای الهی و مرمّت قلمرو خلافت، و آباد و آزاد سازی منطقه جانشینی از نفوذ تخریبی اهریمنان قرار داده، فرمود: «هُوَ أَنشَأَکمْ مِنْ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکمْ فِیهَا؛ او شما را از زمین پدید آورد و به آبادانی در آن، فراخواند.» (هود: 61) اصل انشا و ایجاد انسان از زمین، به وسیله خدای سبحان است. خدای سبحان، خالق انسان است و او را جانشین خویش قرار داد و جانشین باید کار کسی را که وی را به جانشینی خود گمارده، انجام دهد. برای آنکه بستر مناسبی برای زندگی بشر فراهم شود، خداوند، مواد خام را به عنوان غذای سفره طبیعت خلق کرد و به انسان، هوش، استعداد، فن آوری و خلاقیت داد تا به عنوان مهمان، سر سفره مواد خام طبیعت بنشیند و از این مواد به بهترین وجه بهره مند شود. عقل را از درون و وحی را از بیرون برای راهنمایی بشر قرار داد تا وی، هم به وجود این مواد خام آگاه شود و هم به چگونه استفاده کردن از آن رهنمون گردد، تا زمین را آباد کند و محیط زیست را سامان بخشد. از این جهت، از انسان خواست با بهره گیری از این مواد خام به آبادانی زمین بپردازد: «وَاسْتَعْمَرَکمْ فِیهَا»، تا زندگی مناسبی برای بشر فراهم شود. معنای واژه «اِسْتَعْمَرَ» در لغت عرب این است که یعنی به طور جدی از شما خواست تا زمین را آباد کنید. (جوادی آملی، 1386: 27 و 28)

آیات

در قرآن کریم افزون بر 750 آیه؛ یعنی بیش از ده درصد آیات این کتاب به موضوع طبیعت و پدیده های طبیعی اختصاص یافته است. (گلشنی، 1375: 93 - 111)قرآن کریم هنگامی که از منافقان مُفسِد و مفسده جو سخن می گوید، از دست یازیدن آنها به فساد در زمین و تخریب محیط زیست و طبیعت، با عنوان یکی از ویژگی های آنان یاد می کند در این باره می فرماید: «وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهَا وَیهْلِک الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یحِبُّ الْفَسَادَ؛ و چون برگردد [یا ریاستی یابد] کوشش می کند که در زمین، فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد، و خداوند تباه کاری را دوست ندارد.» (بقره: 205)در شأن نزول این آیه گفته اند: «این آیه درباره «اَخنس بن شریق» نازل شده است. وی مردی زیبا و خوش بیان بود. تظاهر به دوستی پیغمبر می کرد و خود را مسلمان جلوه می داد. هر وقت نزد پیامبر می آمد، با او می نشست، اظهار ایمان می کرد، سوگند می خورد که او را دوست دارد و به خدا ایمان آورده است. اما همین که بین او و طایفه «ثفیف» دشمنی درگرفت، بر آنها شبیخون زد و چهارپایان آنها را کشت و زراعت شان را به آتش کشید.» (مکارم شیرازی، 1379: ج2: 72 و 73)


روایات

1. امام علی علیه السلام: اِتَّقُوا الله فی عِبادِه و بِلادِه، فَاِنَّکم مسئولونَ حَتَّی عَنِ البِقاعِ و البَهائم؛ خدا را واپایید در حق شهرهای او و بندگان؛ که شما مسئول هستید، حتی از سرزمین ها و چهارپایان. (نهج البلاغه، خطبه 167)

2. امام صادق علیه السلام به مُفضَّل بن عمر می فرماید: اگر تو طبیعت و جهان آفرینش را با اندیشه و خِردت، درست ارزیابی کنی، آن را مانند ساختمانی می یابی که همه آنچه آفریده ها به آن نیازمند بوده اند، در آن پیش بینی شده است.آسمان، چونان سقفی است برافراشته؛ زمین همچون فرشی است گسترده؛ و ستارگان، چراغ های چیده شده را مانند. گوهرها در دل این جهان ذخیره شده، و همه چیز در طبیعت برای انسان آماده گردیده است.» (علامه مجلسی، 1404: ج 3: 61)

3. رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «تَحَفَّظُوا مِنَ الاَرضِ فَاِنَّها اُمُّکم وَ اِنَّهُ لَیسَ مِن اَحَدٍ عَامَلَ عَلَیهَا خَیراً وَ شَرّاً اِلّا وَ هِی مُخبَرةٌ بِهِ؛ در نگه داری زمین بکوشید و به آن حرمت نهید که مادر شماست. هر کس بر روی آن، کار نیک و یا بدی انجام دهد، گزارش خواهد کرد». (همان: ج7: 97)

بی گمان نگاه مادرانه به طبیعت داشتن، که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن را به پیروان خود می آموزاند، و خود را فرزند و پرورش یافته دامن او دانستن، در چگونگی بهره وری از آن، اثر فراوان دارد. پس باید از این چشم انداز به طبیعت نگریست؛ یعنی خود را نیازمند آن دانست، مانند نیاز فرزند به مادر. (یعقوبی: 1380: 321)

یکی از اندیشمندان معاصر با توجه به این حدیث شریف نبوی صلی الله علیه و آله می نویسد:آن زمان که انسان ها زمین را مادر و آسمان (عالم عِلوی) را پدر خویش می شمردند، زمین از عهده تغذیه فرزندانی که به دنیا آورده بود، برمی آمد، و از زمانی که انسان ها دیگر، زمین را مادر خویش قلمداد نکردند، بلکه زنی دانستند که در جنگ به اسارت گرفته شده و باید به مثابه فاحشه ای به او تجاوز کرد، دیگر زمین تمام اولادش را تغذیه نمی کند.

به نظر می رسد نعمت و برکت زمین در مقابل انسانیتی که از دیدن چیزی در طبیعت، به جز ابزارهای ارضا کننده نیازهای حیوانی خویش، سرباز می زند، خشکیده است.بحران زیست محیطی با همه لوازم هلاکت بار و فاجعه آمیز آن، هم اینک دامن گیر ماست، مگر آنکه انسان ها درباره همه ره یافتشان در بهره برداری از محیط زیست، تجدید نظر کنند و علم مقدس به نظام کیهانی و سرانجام، علم برین به حق را که ما بعدالطبیعه محض است، از نو کشف کنند. (نصر، 1378: 152)

4. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اگر رستاخیز به پاشد و نهالی در دست یکی از شماست، اگر می تواند آن را بکارد، بکارد». (نهج الفصاحه: 267)

5. آن حضرت همچنین فرمود: «هر مسلمانی که زراعتی کشت کند یا نهالی بنشاند، سپس پرنده، انسان یا چارپایی از آن بخورد، از برای او صدقه به شمار می آید». (محدث نوری، 1408: ج 13: 460)

6. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «کسی که درختی بکارد و تا هنگام ثمردهی از آن نگه داری کند، به اندازه میوه های آن، نزد خدا برایش ثواب و صدقه می نویسند». (متقی هندی، 2005 م: ج 1: 451: ح 9081)

پیام ها و نکته ها

1. پاسداشت طبیعت و حفظ حریم و حرمت آن، تشکر عملی از خداوند در برابر این موهبت بزرگ است.

2. میان طبیعت سالم و به دور از ویرانی و سلامت جسم و سلامت روح انسان، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.

3. یکی از سازوکارهای پرورش جسم و روح انسان، سالم نگه داشتن طبیعت و محیط زیست است.

4. یکی از عوامل پرخاشگری و بی اخلاقی انسان، طبیعت ناسالم و ویران است.

5. بخشی از توصیه های قرآن کریم و سخنان معصومان علیهم السلام، به پاسداشت طبیعت از ویرانی و فساد، اختصاص یافته است.

منابع

-نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی.

-جوادی آملی، عبدالله. 1386. اسلام و محیط زیست. قم: اسراء.

-رستمی، محمدحسن. 1386. سیمای طبیعت در قرآن. قم: مؤسسه بوستان کتاب.

-گروهی از نویسندگان. 1379. تفسیر نمونه. زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی. تهران: دارالکتب الاسلامیه.

-گلشنی، مهدی. 1375. قرآن و علوم طبیعت. تهران، نشر مطهر.

-یعقوبی، حسین. 1386. سیمای طبیعت در قرآن. قم: مؤسسه بوستان کتاب.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.